استراتژی عیان رژیم صهیونیستی در مانورهای منطقه ای

تل آویو بر آتش تضاد شیعه - سنی می دمد

۳۱ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۶:۴۱ کد : ۱۹۳۱۴۶۲ گفتگو خاورمیانه
حسین رویوران،کارشناس مسائل منطقه در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که اسرائیل به دنبال تغییر تضادها در منطقه از عربی- اسرائیلی و اسلامی _ اسرائیلی به عربی- عربی یا شعیه – سنی است.
تل آویو بر آتش تضاد شیعه - سنی می دمد

دیپلماسی ایرانی: مانورهای رژیم صهیونیستی در منطقه به سمت به حداقل رساندن تنش با کشورهای عربی حرکت می کند.مصداق این ادعا هم سخنان وزیر امور خارجه تندرو این رژیم است. آویگدور لیبرمن در اظهاراتی رادیویی  در این خصوص گفت:" انتظار داریم اسرائیل با بیش تر کشورهای عربی میانه رو طی پنج سال آینده به صلح دست یابد."

پیش از این باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا، اعراب و اسرائیل را به مذاکرات صلح دعوت کرده بود. او به کشورهایی که خود را دوست اسرائیلی ها یا فلسطینی ها می دانند توصیه کرد که از فرصتی که گفت و گوی مستقیم میان دو طرف به وجود آورده، به درستی استفاده کنند.آما پرسش قابل طرح این است که  آیا امکان صلح میان اسرائیل و اعراب وجود دارد؟ پاسخ ”نه“ است، زیرا درک اعراب و اسرائیل از صلح متفاوت است. طرح صلح عربستان نخستین بار در سال 2002 از سوی ملک عبدالله ولیعهد وقت عربستان مطرح شد. در این طرح آمده است اگر اسرائیل از سرزمین های 1967 عقب نشینی کند و یک دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی تاسیس شود کشورهای عرب حاضرند روابط خود را با اسرائیل به حالت عادی در آورند. اما در ادامه مساله بازگرداندن آوارگان فلسطینی در این طرح مطرح شد که در نهایت اسرائیل با آن مخالفت کرد. به باور کارشناسان اسرائیل سیاست گفت وگو برای گفت وگو را در پیش گرفته که علاوه بر خرید زمان بتواند سیاست های خود از جمله توسعه شهرک سازی ها را را ادامه دهد. آیا امکان صلح میان اسرائیل و اعراب وجود دارد؟ آیا اعراب حاضرند در مواضع عربی_ اسلامی خود در مقابل اسرائیل کوتاه بیاند؟ پرسش هایی از این جنس را  با حسین رویوران کارشناس مسایل خاورمیانه در میان گذاشتیم:

پیشتر رهبران اسرائیل در جست وجوی راهی برای اجرای «طرح صلح عربستان» بودند، طرحی که به جای «طرح صلح اعراب» مطرح شد. مطرح کردن دوباره این طرح، نشات گرفته از چیست؟ آیا به توافقی بر سر مساله خاصی رسیده اند؟

رفتار عمومی اسرائیل نشان می دهد که دنبال حل و فصل نیست. شهرک سازی های انبوه و دیوار کشی ها نشان می دهد که اسرائیل به دنبال حل بحران نیست. اما درعین حال اسرائیل نمی خواهد جامعه فلسطینی به انسداد برسد. زیرا ممکن است انسداد به یک قیام فراگیر تبدیل شود. اسرائیل می خواهد امید همچنان در مقابل این جامعه قرار گیرد. به همین دلیل بحث گفت وگو برای گفت وگو را در پیش گرفته است. گفت وگو برای یک روز یا دو روز یا یک بار یا دو بار است و درنهایت به نتیجه می رسد نه اینکه از سال 1991 تا به امروز یعنی سال 2014 ادامه داشته باشد. این فرایند نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد. از طرفی اسرائیل احساس می کند  که آمریکا به دنبال حل و فصل بحران است، از این رو نمی خواهد تمکین کند. آقای اوباما نیز دومین دوره ریاست جمهوری خود را پشت سر می گذارد و از هرگونه فشاری رها است به همین دلیل اسرائیل در عین اینکه می خواهد با آمریکا همراهی کرده باشد، ولی زمان گفت وگو را به گونه ای ادامه می دهد که به آستانه انتخابات بعدی ریاست جمهوری برسد تا همانند همیشه این دوره سپری شود. درواقع اسرائیل زمان می خرد تا در نهایت از این بحران عبور کند.

 آیا کشورهای عربی حاضرند به خاطر مساله هسته ای ایران که دغدغه اسرائیل شده، حمایت خود از فلسطین به عنوان کشور عربی که همواره در بیانیه های شورای همکاری خلیج فارس  مطرح می کردند را  نایده بگیرند؟

متاسفانه کشورهای عربی موضوع فلسطین را رها کرده و با اسرائیل رابطه قرار کرده اند. کشوری مانند مصر و اردن روابطشان در سطح ایجاد سفارت است و کشورهایی مانند مغرب و تونس نیز به گونه ای دیگر با اسرائیل ارتباط دارند و همچنین کشورهایی مانند بحرین، قطر و امارات و حتی عمان نیز دفتر همکاری های اقتصادی ایجاد کرده اند. واقعیت این است که تکرار این مساله و ارتباط با اسرائیل بدون حل و فصل کردن مساله فلسطین از سوی کشورهای عربی امکان پذیر است زیرا این به حوزه اتحادیه - ائتلاف و همپیمانی این رژیم ها مربوط می شود. اکثر رژیم های عربی وابسته بوده  و اختیاری از خود ندارند. به همین دلیل به راحتی می توانند چنین تصمیماتی بگیرند؛ زیرا نیاز به رای مردم یا مجلس منتخب ندارند.

ما با دو گروه کشورهای عربی روبه رو هستیم. کشورهایی که درگیر بحران های داخلی هستند مانند سوریه، عراق و لبنان و کشورهایی که به سمت اسرائیل حرکت می کنند و حتی به بحران های گروه اول دامن می زنند. از طرفی هدف اسرائیل از صلح با اعراب نیز متوجه عربستان، مصر و حتی قطر است. آیا اسرائیل به دنبال برهم زدن توازن منطقه ای میان اعراب است یا به دنبال تحلیل رفتن هژمونی عربی بر منطقه خاورمیانه؟

ایران به دنبال ایجاد وحدت در امت اسلامی است، بنابراین باید این تلاش وحدت گرا با دوگانگی مذهبی شکسته شود. این یک خواست اسرائیلی و غربی هم می تواند باشد. چه کسی می تواند این خواست را اجرا کند؟ عربستان. به دلیل جایگاهی که از آن برخوردار است. اسرائیل در سطح منطقه به دنبال چه چیزی است؟ به دنبال تغییر تضادهاست. در حال حاضر تضاد کلی عربی- اسرائیلی، اسلامی _ اسرائیلی است که اسرائیل در نظر دارد آن را به عربی- عربی یا شعیه – سنی تبدیل کند تا تضادها تبدیل به تضادهای داخلی در جهان عرب و در جهان اسلام شود. برای این منظور در برخی موارد نیاز به عربستان و به کشورهای عربی برای اجرای این پروژه است. برای همین نوع ارتباطی که اسرائیل دارد، در راستای تغییر تضادها از طریق به کارگیری برخی از کشورهای منطقه است.

آیا اسرائیل مساله مردم کشورهای عرب را در این مساله در نظر گرفته است؟ گرچه رهبران کشورهای عرب خواهان برقراری صلح باشند، اما ممکن است طرح صلح اسرائیل با کشورهای عربی، به مساله بیداری اسلامی یا بهار عربی در کشورهایی که تا کنون از ثبات نسبی برخوردار بوده و جنبش ها در این کشورها شکل نگرفته مانند عربستان، قطر و اردن، دامن بزند؟

فلسطین محوریتی در خاورمیانه پیدا کرده است. الگوی قیام که درچارچوب بیداری اسلامی یا بهار عربی صورت گرفت، به الگو برداری از فلسطین مربوط می شود. زمانی که مقاومت در لبنان و غزه توانست اسرائیل را شکست دهد، مردم احساس کردند، اگر گروه اندکی از افراد با مقاومت می توانند اسرائیل را شکست دهند، چرا آنها نتوانند، مبارک، بن علی یا قذافی را شکست دهند. قیام مردم بر اساس تغییر باورها صورت گرفت. باور امکان سرنگونی نظام های ریشه داری که بعضا مانند مبارک 30 سال یا قذافی 40 سال حکومت کرده بودند. این باور جدیدی است که در گذشته نبود. بنابراین تاثیر پذیری شدیدی از فلسطین در سطح منطقه وجود دارد و اگر در سطح فلسطین تحولی اتفاق بیافتد، قطعا حوزه بیداری اسلامی از آن تاثیر پذیر خواهد بود. اگر مسایل در فلسطین به بن بست برسد و انتفاضه سومی آغاز شود، شکی نیست که این تحولات منطقه را تحت تاثیر خودش قرار خواهد داد.

با توجه به سابقه منازعات اسرائیل و اعراب اگر چنانچه جامعه جهانی و همچنین ایران تضمین های کافی به کشورهای عربی به خصوص عربستان را بدهد، آیا باز اعراب به سمت صلح با اسرائیل پیش خواهند رفت؟

موضوع تهدید ایران و سلاح هسته بهانه ای بیش نیست. در موضوع هسته ای گروه فنی تحت نظارت آژانس وجود داشته که گزارش می دهند و از کم و کیف برنامه هسته ای ایران هم اطلاعات داشته که نشان می دهد، انحرافی وجود ندارد و ایران نیز به سمت دستیابی به سلاح هسته ای حرکت نمی کند. برنامه هسته ای ایران صرفا یک توان فناوری است که در اختیار ایران بوده و ایران تصمیمی برای به کارگیری آن در بعد نظامی ندارد و فتوای رهبری نیز مانع از رفتن به این سمت است. اما اینکه چرا کشورهای عربی، موضوع تضاد با ایران را به جای تضاد با اسرائیل مطرح می کنند به مساله اتحاد- ائتلاف مربوط می شود. در عین حال غرب تصمیم به براندازی در سوریه گرفته است و به همه کشورها نیز دستور داده که در این فرایند حضور داشته باشند. این فرایند را تحت نقاب مذهب و خطر ایران و اینگونه عناوین مطرح کرده اند. عناوینی که بیشتر جنبه توجیهی  برای وابستگی و رفتاری که کشورهای عربی در پیش گرفته اند، دارد.

با توجه به این مسایل رویای اسرائیل مبنی بر دستیابی به صلح با کشورهای عربی طی 5 سال آینده محقق خواهد شد؟

بسیار بعید می دانم رویای اسرائیل محقق شود. زیرا زمانی صلح محقق می شود که دو طرف حاضر به توافق، ایثار، عقب نشینی و ایجاد یک محدوده میانی بین خود باشند. در قضیه فلسطین، اسرائیل خواهان همه چیز بوده و از طرف مقابل خواهان عقب نشینی کامل است که در چنین مساله ای توافقی نمی تواند صورت بگیرد و به همین دلیل تصور نمی کنم توافقی در آینده نزدیک روی دهد. 

انتشار اولیه: سه شنبه 26 فروردین 1393/ باز انتشار:یکشنبه 31 فروردین 1393

کلید واژه ها: اسرائیل حسین رویوران


نظر شما :