عقب نشینی جغرافیایی به جای مقاومت سیاسی

بمبی که ابومازن منفجر کرد

۱۵ آبان ۱۳۹۱ | ۱۸:۱۶ کد : ۱۹۰۸۷۲۱ اخبار اصلی خاورمیانه
حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است سکوت سیاسی ابومازن، در نهایت به نفع سیاست های اسرائیل است.
بمبی که ابومازن منفجر کرد

دیپلماسی ایرانی: گفتگو با کانال سوم تلویزیون رژیم صهیونیستی برای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین دردسرساز شده است. ابومازن در گفتگویی جنجالی از جامه رهبری فلسطینی خارج شده و با علنی کردن مخالفت همیشگی خود با مبارزه مسلحانه فلسطینی ها تاکید کرد که تا زمانی که وی بر مسند قدرت باشد  اجازه نخواهد داد انتفاضه سوم در این سرزمین شکل بگیرد.وی در این خصوص افزود: من اجازه نخواهم تروریسم در روند گفت گوهای صلح دخالت کند چراکه ما می خواهیم با به کاربردن راهکارهای سیاسی، دیپلماتیک و گفتگو به حقوق خود دست پیدا کنیم.
اما جنجالی ترین سخنان رییس حکومت خودگران فلسطین با اشاره به غیرممکن بودن امر بازگشت فلسطینی ها به سرزمین خود آغاز شد:" من خود یک آواره فلسطینی از شهر ˈصفدˈ از سرزمین های اشغالی سال 1948 میلادی هستم و گمان نمی کنم بتوانم به زادگاه خود برگردم."سخنان آقای عباس واکنش تند فلسطینی ها و اعتراض های مداوم جریان رقیب سیاسی فتح یعنی حماس مستقر در نوار غزه را به دنبال داشت. دیپلماسی ایرانی چرایی این موضع گیری و تبعات آن را  با حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه در میان گذاشت که متن این گفتگو به شرح زیر است:

صحبت های اخیر محمود عباس با واکنش های جدی رو به رو شده است. این صحبت ها چه نکته جدیدی داشته است؟

آقای ابومازن اخیرا اعلام کرده من از شهر صفد هستم. شهر صفد در منطقه مرزهای 48 است. یعنی در جایی که رژیم صهیونیستی موجودیت خود را اعلام کرده است. او گفته است که برگشتن به شهر صفد اساسا امکان پذیر نیست. اسرائیل حتی اجازه بازدید هم نمی دهد و من امیدی به برگشت به آن جا ندارم. این که ایشان امیدی به بازگشت به محل تولد خود ندارد یک بار حقوقی دارد. یعنی به عبارتی ایشان اشغال را پذیرفته و از حق بازگشت خود چشم پوشی کرده است. این یک موضع گیری سیاسی است و وقتی از یک دولتمرد صادر شود، کاملا معنی دارد.

بسیاری از فلسطینی ها به او اعتراض کرده اند که این موضع گیری به معنای چشم پوشی از حقوق اصلی و مسلم فلسطینی ها است که جامعه بین الملل بر اساس قطعنامه 194 آن را به رسمیت شناخته است. در این قطعنامه آمده است که کسانی که از سرزمین خود بیرون رانده شده اند یا آوارگان باید به سرزمین خود برگردند، هم سرزمین خود را پس بگیرند و هم در سرزمین مادری خود زندگی کنند. علاوه بر این اسرائیل به دلیل جنایتی که انجام داده و این افراد را از سرزمین خودشان دور کرده، باید به این افراد غرامت بپردازد. موضع آقای ابومازن در یک چارچوب کاملا سازشکارانه تعریف شده است. او با این موضع گیری یک امتیاز بزرگ به اسرائیل می دهد و آن منتفی کردن بحث بازگشت آوارگان به سرزمین خود است.

صرف نظر از صحبت های اخیر محمود عباس، بحث بازگشت آوارگان تا چه حد قابلیت اجرا داشته است؟

بحث بازگشت آوارگان به سرزمین های اشغالی در قطعنامه 194 مطرح شده و بسیاری از قدرت های بین المللی فعلی از جمله امریکا و انگلیس و فرانسه و روسیه و چین، پای آن را امضا کرده اند. لذا به عنوان یک حق از لحاظ قانونی تثبیت شده است. به همین دلیل هم اتحادیه اروپا کالای تولید شده در شهرک های صهیونیستی در مناطق اشغالی 67 را نمی پذیرد و تحریم کرده است. به این معنا که از فروش کالاهایی که در این سرزمین ها تولید شده در اتحادیه اروپا جلوگیری می شود.

برخی مسائل حقوقی در سطح بین المللی پذیرفته شده است. قطعنامه 194 پذیرفته شده است. اسرائیل باید به گونه ای این مسئله را حل و فصل کند. چون در اسلو با فلسطینی ها توافق کرده که این مسئله یکی از موضوعات حل پایانی است. یعنی حتی اسرائیل هم این مسئله را پذیرفته و نتوانسته قطعنامه 194 را منتفی بداند. گرچه عملا دست به شهرک سازی زده و در بخشی از فلسطین که جامعه بین الملل قبول کرده اشغال شده است، ادامه حیات می دهد. اما در عرف بین المللی ناچار است به بسیاری از مسائل تن دهد و در این زمینه اسرائیل پذیرفته است که چنین مسئله ای قانونی شده است. قطعنامه 194 در سطح بین المللی پذیرفته شده است و ابومازن نمی تواند از طرف شش میلیون آواره موجود در سطح دنیا تصمیم بگیرد و یا از حق آن ها چشم پوشی کند. خود جامعه آوارگان باید تکلیف خود را نسبت به حقوق مصرح در قطعنامه 194 تعیین کنند.

بحث دو دولت که توسط تشکیلات خودگردان پیگیری می شود، چه نسبتی با بازگشت آوارگان دارد؟

یکی از مسائلی که اسرائیل در حال حاضر مطرح می کند این است که در هر توافقی میان طرفین اسرائیل به عنوان سرزمین یهودیان یا یک دولت یهودی شناخته شود. بار حقوقی این واژه این است که اسرائیل سرزمین یهودیان است و سرزمین فلسطینیان نیست. لذا بازگشت آوارگان به سرزمین یهودیان درخواست درستی نیست. فلسطینیان باید به سرزمین فلسطینیان بازگردند. لذا فلسطین در نگاه اسرائیلی ها حداکثر در کرانه باختری و نوار غزه تعریف شده و اگر اسرائیل به عنوان دولت یهودی پذیرفته شود، عملا نه تنها بازگشت آوارگان منتفی خواهد شد، حتی فلسطینیان موجود در سرزمین های 48 نیز باید این سرزمین ها را ترک کنند. این ها بیست درصد از جمعیت رژیم صهیونیستی هستند. همین الان جمعیت این افراد یک میلیون و ششصد هزار نفر است. لذا اسرائیل با موضوع دولت یهودی هم تلاش دارد پاکسازی نژادی را در داخل پیگیری کند و هم موضوع قطعنامه 194 را به صورت ضمنی منتفی کند.

 محمود عباس به طور جدی در حال پیگیری تشکیل دولت مستقل فلسطینی است. به نظر شما این مواضع تا چه اندازه به پیشبرد این هدف کمک می کند؟

من تصور می کنم آقای ابومازن با یک تفکر خاص مدیریت می کند. او معتقد است مقاومت راه حلی برای بحران نیست. لذا مقاومت مسلحانه را نه تنها منتفی می داند بلکه محکوم می کند، بدون این که خود راهبرد جایگزینی داشته باشد. راهبرد سیاسی که تا کنون در پیش گرفته شده است تا کنون نتیجه ای نداشته است. اسرائیل هم پیشنهادات او را قبول نکرده و با شهرک سازی بخش هایی از سرزمین های 67 را به خود ضمیمه می کند. لذا ابومازن در برابر اشغال و ضمیمه سازی راه حلی ندارد. در مقابل این اقدامات باید مقاومت کرد. او مقاومت را منتفی می داند و عملا سکوت سیاسی را در پیش گرفته است. این سکوت عملا به سیاست های توسعه طلبانه اسرائیل کمک می کند. /12

کلید واژه ها: فلسطین اسرائیل حسین رویوران


نظر شما :