هدف تل آویو، تهران است نه دمشق

دیپلماسی ایرانی: تحلیل کارشناسان از وضعیت موجود سیاسی در منطقه چندان قابل قبول نیست، بسیاری از آنها هنوز نمی توانند واقعیت سیاسی موجود را تحلیل کنند، یکی از دلایل آن هم تاثیر رسانه های عمومی و تاثیر بزرگ آنها بر افکار عمومی جهان در هزاره سوم است.

در فلسطین اظهار نظرهای بسیاری نسبت به اقدام نظامی امریکا به سوریه زده می شود. وقتی از آنها پرسیده می شود به نظر شما چرا امریکا می خواهد به سوریه حمله کند؛ یکی می گوید: «امریکا می خواهد به سوریه حمله کند برای این که می خواهد ثابت کند که همچنان قدرتمندترین کشور جهان است و مدیر مرکز پلیس جهانی است، می خواهد آبروی خودش را نگه دارد. برای همین باید به سوریه حمله کند نه برای سرنگونی حکومت اسد بلکه برای ویران کردن مابقی توانایی ارتش سوریه، این بارزترین هدف حمله احتمالی به سوریه است!»

دیگری می گوید: «تجربه ثابت کرده که تجزیه جهان عرب قدم به قدم در حال پیش رفتن است، این تجزیه به اشکال و انحای مختلف انجام می شود، با فتنه طایفه ای، جنگ های داخلی، جنگ میان احزاب و فشار اقتصادی، طراحان این توطئه لازم نیست به دنبال دلایل کشتار باشند، حمله نظامی می تواند بسیاری از واقعیت ها را تغییر دهد.»  

سومی می گوید: «کارخانه های اسلحه سازی در کشورهای بزرگ از کاهش مشتریانشان شکایت دارند، با جنگ تجارت اسلحه افزایش می یابد، در جنگ قیمت ها افزایش می یابند و تجارت مواد غذایی و دارو نیز شکوفا می شود که می تواند تولید در هزاره سوم را تقویت کند، جنگ ها در عصر ما دیگر فاجعه نیستند بلکه پروژه های تجاری هستند!!»

این اظهارات تنها در یک مجلس زده شد و غریب آن که هیچ کس کوچکترین اشاره ای به اسرائیل نکرد که از پشت این جنگ ها و بحران ها توانسته است به موفقیت های بسیاری برسد!!

اسرائیل موفق شد چهره خود را در پشت این حوادث جاری در جهان عرب پنهان کند، همچنین توانست از این بحران ها برای رسیدن به مصالحش استفاده کند، اسرائیل ید طولایی در سرمایه گذاری بر حوادث دارد که نشان از خبرگی نهادهای سیاسی و امنیتی این رژیم در این زمینه دارد.

در این جا به برخی از سرمایه گذاری های اسرائیل بر بحران های جاری و نتایجی که از آنها به دست آورده اشاره می کنیم:

اسرائیل توانسته است از قبل این بحران ها جبهه داخلی خود را محک بزند و آن را با تبلیغات غیر واقعی خود مسموم کند، هم زمان توانسته است توانایی های ارتش خود را در تمامی جبهه ها آزمایش کند، سامانه های دفاعی و موشکی خود را در تمامی جبهه ها متمرکز کند و در خلال ماه های ژوئیه و اگوست سال جاری همه سامانه های هجومی و دفاعی خود در ارتش را آزمایش کند، به ویژه موشک های دور برد، در این میان نیروهای ذخیره خود را نیز مورد آزمایش قرار دهد بدون این که کوچکترین خبری از آنها در جایی منتشر شود!!

در سایه این دستاوردها بارزترین پیامی که اسرائیل به دنیا فرستاد این بود که: خودش بیشترین رحمت و شفقت را به جهان عرب و مردمان آن دارد، در حالی که آنها یکدیگر را می کشند و میهن خود را ویران می کنند، او آنها را سوار آمبولانس می کند و زخمی ها و آسیب دیدگان در مرزهای سوریه را به بزرگترین بیمارستان های اسرائیل منتقل می کند و آنها را از زخمی که برادرانشان به آنها زده اند، مجانی درمان می کند!!

در این میان اسرائیل چگونه می تواند از حمله احتمالی به سوریه استفاده کند؟بی شک اسرائیل از هر گونه حمله ای به سوریه استفاده می کند، قبل از همه اسرائیل بهتر از امریکا می داند که کدام یک از پایگاه های نظامی سوریه بیش از همه امنیتش را تهدید می کنند، از جمله موشک های یاخونت روسی و سامانه های موشکی اس 300 و جنگنده های سوری که همیشه اسرائیل از آنها ترسیده است. برای همین می توان گفت که هر گونه حمله ای به سوریه صورت بگیرد اسرائیل از آن بهره می برد.

قطعا در صورت حملات موشکی امریکا به سوریه، اسرائیل دست بسته گوشه ای نخواهد نشست که تنها نظاره گر باشد بلکه خود نیز موشک هایش را علیه سوریه به کار خواهد برد، در حالی که رازی مخفی در میان رازهای دیگر خواهد ماند که شاید نیم قرن دیگر نقاب از آن برداشته شود. چه بسا حملات احتمالی امریکا از تلاویو صورت بگیرد و واشنگتن فرماندهی عملیات را از پایتخت اسرائیل انجام دهد. به این ترتیب اسرائیل نه تنها می تواند استفاده های مالی ببرد بلکه حمایت های بزرگ نظامی نیز خواهد برد!

شاید بتوان گفت که خطرناک تر از پرونده سوریه پرونده ایران هسته ای باشد، ممکن است اسرائیل در ازای کمک به امریکا برای حمله به سوریه از واشنگتن بخواهد که همکاری های بین المللی را برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران تقویت کند و از پرونده حمله به سوریه برای تقویت مصداق های حمله اسرائیلی – امریکایی به ایران طی سه سال آینده، در صورتی که ایران به غنی سازی اورانیوم خود ادامه دهد، استفاده کند.

حمله احتمالی امریکا به سوریه دو پیام متناقض به بقایای اعراب خواهد داشت، پیام اول می گوید: امریکا حمایت خود را از هم پیمانان باقی مانده از اعراب قطع نخواهد کرد و آنها را تنها نخواهد گذاشت، بلکه از آنها حمایت می کند و جایگاه آنها را تقویت خواهد کرد، پیام دوم به آورگان باقی مانده از اعراب است که شاید در خفا با امریکا همچنان متحد هم باشند مبنی بر این که: امریکا همچنان قدرتمندترین کشور دنیا است، برای همین باید در محسابات خود تجدید نظر کنند و از سرپیچی از سیاست های آن دست بردارند تا قطعه ای از پازل هم پیمانان امریکا شوند!!

منبع: پایگاه خبری فلسطین (PNN)/تحریریه دیپلماسی ایرانی/11