واشنگتن در جی 20 تنها ماند
بازی دو سر باخت آمریکا در سوریه
دیپلماسی ایرانی: بازی در زمین روسیه به شکست تلاش های امریکا تبدیل شد. درست در روزهایی که بحث توسل به گزنیه نظامی در سوریه در جهان بالا گرفته و نمایندگان پارلمان های اروپا و البته کنگره و سنای امریکا را به خود مشغول داشته است رهبران 20 کشوری که در مجموع 85 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند در سن پطرزبورگ دور هم جمع شدند تا به اصطلاح سیاست های اقتصادی را با هم هماهنگ کنند اما چاشنی تمام جلسات از دیدارهای اصلی تا دیدارهای دوجانبه سوریه بود و سوریه. در شرایطی که باراک اوباما رئیس جمهور امریکا گمان می کرد که استقاده از تسلیحات شیمیایی در سوریه حتی اگر هنوز عاملان آن مشخص نشده باشند می تواند به صف کشی متحدان امریکا در جهان عرب و اروپا برای حمله به سوریه منتهی شود اما ماحصل بحث ها در نشست گروه 20 نشان داد که از اجماع در این خصوص خبری نیست. بر اساس گزارش های رسیده رهبران کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و ژاپن در بیانیه ای مشترک گفته اند که استفاده از تسلیحات شیمیایی در هر جایی امنیت مردم را کاهش می دهد. امضاکنندگان این بیانیه گفته اند از اقدام قاطع شورای امنیت سازمان ملل حمایت می کنند اما جهان نمی تواند تا ابد منتظر بماند. این درحالی است که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در کنفرانسی خبری گفته است اکثر رهبران شرکت کننده در این نشست با اقدام نظامی علیه سوریه مخالف هستند. با مرتضی نعمت زاده، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، در خصوص عملکرد نشست اخیر گروه جی ۲۰، تنهایی امریکا در موضع جلب موافقت برای حمله و گام بعدی امریکا برای جلب اجماع جهانی جهت حمله به سوریه به گفتگو نشستیم.
بحث حمله به سوریه به سرتیتر گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه در نشست گروه 20 تبدیل شد. ارزیابی شما از اهمیت بحث هایی اینچنینی در این نشست چیست؟
گروه جی ۲۰ از کشورهای قدرتمند و با نفوذی تشکیل شده که نظر آن ها در مسائل سیاسی نیز از اهمیت برخوردار است. ظاهرا در میان ۲۰ کشور حدود ۶ کشور یعنی امریکا، کانادا و عربستان،فرانسه و ترکیه از حمله به سوریه حمایت کردند، کشورهای آلمان و انگلیس هم موضع محافظه کارانه ای نسبت به جنگ دارند و سایر کشورها یعنی بیش از نیمی از آن ها مخالف جنگ بودند. مساله سوریه خود را بر این نشست تحمیل کرد و به رغم آنکه موضوع بحث این گروه مسائل اقتصادی است اما این بحران با ابعاد مختلف آن به موضوع مورد مناقشه و اختلاف میان این کشورها تبدیل شد. به نظر می رسد در مجموع اتفاق آراء این کشورها نسبت به وقوع جنگ علیه سوریه مثبت نیست یا به عبارت دیگر رویکرد کلی این است که رغبتی برای حمله به سوریه ندارند. اما کشمکش و اختلاف نظر همچنان ادامه دارد و قطعا تا زمانی که در این مساله بر راه حلی سیاسی یا نظامی به جمع بندی واحدی نرسند این اختلاف نظرها همچنان ادامه خواهد داشت.
با توجه به مواضع کشورهای اروپایی همچون انگلیس و آلمان در خصوص حمله به سوریه، تا چه اندازه می توان گفت امریکا برای اجماع جهانی برای حمله به سوریه ناموفق بوده است؟
قطعا در گروه ۲۰ موفق نبوده است. اینکه گفته شد مواضع دو کشور اروپایی محافظه کارانه است به این دلیل است که آن ها گزینه عدم مشارکت در جنگ و یا اعلام بی طرفی در آن را دنبال می کنند و اگر هم اعلام مخالفت با جنگ می کنند در جهت جلوگیری از وقوع آن نیست، بلکه بیشتر اعلام مواضع و کنار کشیدن خود از مشارکت در آن است. حتی فرانسه مشارکت خود در حمله نظامی را در صورت موافقت پارلمان، مشروط به تأیید کارشناسان سازمان ملل مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی کرده است که این هم نوعی عقب نشینی از مواضع قبلی در حمایت و مشارکت بدون شرط از حمله بوده است.
از سوی دیگر باید به این مساله نیز اشاره کرد که گروه جی ۲۰ نمی تواند تصمیمی در خصوص جنگ بگیرد، چراکه نه ماموریتی در این خصوص دارد و نه توان آن را دارد. لذا با پایان نشست، کماکان کشمکش در مورد حمله یا عدم حمله در سطح بین المللی ادامه دارد.
این تضاد و اختلاف نظر حتی در داخل نهادهای امریکایی نیز وجود دارد. با توجه به اطلاعاتی که در دست است در حالی که اکثریت نمایندگان سنا موافق حمله به سوریه هستند، اکثریت مجلس نمایندگان در ارزیابی های اولیه، مخالف وقوع چنین جنگی هستند. بنابراین نمی توان نتیجه قطعی در این مورد بیان کرد.
آیا روسیه از میزبانی خود نهایت استفاده را در اجماع کشورهای شرکت کننده برای مخالفت در حمله به سوریه کرد؟
با توجه به اینکه مساله حمله به سوریه موضوع مهمی میان دو قدرت جهانی یعنی امریکا و روسیه است و با توجه به میزبانی روسیه این موضوع خودبخود به نشست تحمیل شد. نمی توان گفت که روسیه موفق بوده که از طریق این نشست جلوی جنگ را بگیرد اما به هر حال این نشست فرصتی برای روسیه بود تا دیدگاه های خود را اعلام کند و نقطه نظرات کشورهای بزرگ اقتصادی را در این مورد روشن کند و همچنین به نحوی برخی از رفتارهای غیر اخلاقی سران امریکا و استفاده آنان از روش های غیراخلاقی همچون دروغ برای به نتیجه رسیدن اهدافشان را مورد تاکید قرار دهد. روسیه همچنین تلاش می کند امریکا را برای اقدام فراقانونی و عبور از نهادهای قانونی و حقوقی بین المللی مورد انتقاد قرار داد.
به نظر می رسد گروه بریکس نیز در صف مخالفان مواضع امریکا در قبال سوریه قرار دارند، آیا می توان این روند را به گونه ای عدم موفقیت سیاست امریکا تحلیل کرد؟
موضع گروه بریکس از مدت ها پیش همین موضعی است که هم اکنون نیز اعلام داشته است و حامی راه حل سیاسی و عدم حمایت از تروریست هاست و سیاستی را مجزا از سیاست امریکا و همپیمانانش در سطح بین المللی و منطقه ای دنبال می کند.
شرایطی که وجود دارد نشان می دهد امریکا در زمینه حمله به سوریه تا حدودی تنها مانده و منزوی است، یعنی کشورهای معدودی هستند که همچنان در کنار امریکا مانده اند. همانگونه که جان کری هم اعلام کرده ترکیه و عربستان و امارات حامی حمله به سوریه هستند، این در حالی است که ۲۲ کشور عربی وجود دارد و تنها استناد به سه کشور عربی نشان دهنده آن است که امریکا در این حمله از حامیان زیادی بر خوردار نیست. نه تنها در نشست جی ۲۰ و گروه بریکس شاهد مخالفت ها برای حمله به سوریه هستیم، مخالفت پاپ هم با راه حل نظامی قابل توجه است. بنابراین امریکا از موضع یک جانبه نگری و یک جانبه رفتار کردن و مخالفت با افکار عمومی، نهادهای بین المللی و نهادها و شخصیت های دینی برجسته جهان حرکت می کند.
امریکا در این نشست اخیر نتوانست قدمی در اجماع جهانی علیه سوریه بردارد، به نظر شما گام بعدی امریکا چه خواهد بود؟
دولت امریکا سرنوشت حمله را به تصمیم کنگره گره زده است، لذا تا زمانی که کنگره در این خصوص تصمیم گیری کند، فرصت دارد تا گام های بعدی خود را بردارد و این مدت زمانی است که امریکا ناگزیر است در محدوده آن عمل کند. به عبارت دیگر به نوعی فرصتی است که بتواند از بعد نظامی و فضای جنگی به سمت راه حل سیاسی حرکت کند. در عین حال به نظر می رسد مهم ترین عاملی که می تواند امریکا را از شرایط کنونی نجات دهد تصمیم گیری کنگره است. اگر رای آن، مخالفت با حمله نظامی باشد، امریکا از این چالش رهایی خواهد یافت. اما اگر کنگره رای مثبت به این حمله دهد امریکا با چالش سیاسی مواجه خواهد بود و دچار بحرانی چند جانبه خواهد شد، چرا که هم باید در مقابل افکار عمومی بین المللی بایستد و همچنین مشخص نیست که اقدام به چنین جنگی لزوما منجر به نتیجه مثبتی برای امریکا شود.
به طور کلی طبیعت این جنگ به گونه ای نیست که به طور حتم گفته شود امریکا پیروز میدان خواهد آمد. اگر در این حمله، حکومت اسد باقی بماند، شکستی برای امریکا خواهد بود. این در حالی است که از اساس این حمله اینگونه تعریف نشده که حکومت اسد را سرنگون کند. بنابراین در هر حالت این جنگ موجب شکست و ناکامی است و نمی تواند به عنوان یک موفقیت در پرونده امریکا درخششی داشته باشد و یا امتیاز مثبتی در کارنامه سیاست خارجی آن تلقی شود.
عدم صدور مجوز شورای امنیت برای حمله، با توجه به مخالفت ها چه تأثیری می تواند داشته باشد؟
داشتن مجوز شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل برای انجام اقدام نظامی، اهمیت زیادی دارد و برای آن مشروعیت قانونی و بین المللی فراهم می کند. اگر امریکا این مجوز را نگیرد با توجه به اینکه فضای جامعه جهانی موافق این حمله نیست، برای این کشور امتیاز منفی تلقی می شود.اگر امریکا اقدام به حمله نکند، به معنای عقب نشینی است و اگر اقدام کند، خروج از اجماع بین المللی به حساب خواهد آمد. علاوه بر آنکه به طور کلی اقدام به حمله بدون مجوز شورای امنیت، تضعیف سازمان ملل است. حتی در شرایطی که کارشناسان سازمان ملل هنوز در مرحله بررسی به کار گرفتن سلاح های شیمیایی هستند، امریکا تهدید به حمله می کند، این تهدید به معنای نادیده گرفتن و بی ارزش دانستن اقدامات سازمان ملل بوده و سابقه منفی در رفتار امریکا به حساب می آید. نهاد سازمان ملل که همیشه مورد بهره برداری امریکا قرار داشته است، اینک با بی احترامی آن مواجه می شود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۴
انتشار اولیه: یکشنبه 17 شهریور 1392/بازانتشار: پنجشنبه 21 شهریور 1392
نظر شما :