چرا بشار اسد سران حزب بعث را تغییر داد
تغییر مهره ها مانور سیاسی یا جذب افکار عمومی؟
دیپلماسی ایرانی:خانه تکانی سیاسی بشار اسد در راس هرم حزب بعث موجی از تحلیل ها و تفسیرها را به دنبال داشت. کمیته مرکزی حزب بعث روز دوشنبه نشستی طولانی با حضور همه مقام های این حزب به ریاست بشار اسد تشکیل داد.دبیر کل حزب بعث ضمن تاکید بر لزوم ایجاد تغییرات و بازنگری بر عملکرد حزب و کادرهای آن و پی ریزی برنامه های مثبت و حل مشکلات گفت: اولین و مهم ترین گام در این راستا ایجاد راه ها و کانال های ارتباطی قوی و مستمر میان رهبران حزب بعث و پایگاه های مردمی به منظور افزایش و تحکیم همکاری با شهروندان است.
در این نشست به جز بشار اسد که همچنان دبیر کل این حزب باقی ماند، ۱۶ فرد جدید وارد حزب بعث شدند. تغییر در ساختار حزب بعث سوریه که از سال ۱۹۶۳ میلادی در سوریه ایجاد شد و تا قبل از تدوین قانون اساسی سوریه تنها حزب حاکم در این کشور بود تحلیل گران را به بررسی دلایل این حرکت بشار اسد واداشته است. همزمان با این تحولات داخلی در سوریه ، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز دستور معلق ماندن مجوز صدور تجهیزات به سوریه برای تجهیز مخالفان بشار اسد را صادر کرد. گفته می شود که فشار برخی نمایندگان کنگره و سناتورهای مجلس سنا بر رئیس جمهور وی را وادار به اتخاذ این تصمیم کرده است.
دلایل خانه تکانی سیاسی در ساختار حزب بعث، میزان تاثیرگذاری این اتفاق بر تحولات میدانی در سوریه، وضعیت موفقیت های نظامی دولت مرکزی در مقابل شبه نظامیان ، دلیل توقف کمک های تسلیحاتی امریکا به مخالفان سوری و تاثیر تحولات مصر بر سوریه را با قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل منطقه در میان گذاشتیم:
سابقه حزب بعث در ساختار سیاسی سوریه به چه سالهایی بازگشته و چگونه است؟
این حزب تشکیلاتی شبیه احزاب پادگانی است که هم قدرت امنیتی و هم قدرت اقتصادی دارد، اما حافظ اسد به گونه ای رفتار کرد که حزب بعث را تقریبا در اختیار خود گرفت و از آن به عنوان ماشینی برای تجهیز قوای خود استفاده کرد. حزب بعث نیز همانند ارتش و نهادهای ارتشی به دوستان و نزدیکان خاندان خود نقش های کلیدی داد. بسیاری از افرادی که در حزب بعث بوده هرچند که از طوایف دیگر همچون مسیحی و یا اهل سنت بودند اما قدرت بالایی برای تصمیم گیری و اجرا داشتند.
بشار اسد در خانه تکانی سیاسی ناگهانی تمامی اعضای کادر رهبری حزب حاکم بعث سوریه را تغییر داد. در لیست جدید از چهره های نام آشنایی مانند فاروق الشرع هم خبری نیست. دلیل این حرکت ناگهانی بشار اسد چیست؟ آیا می توان از این تغییرات انتظار اصلاحات داشت؟
بله،در چیدمان جدید این حزب نامی از فاروق الشرع نیست این فرد هیچ گاه تاثیرگذار و یا تصمیم گیرنده نبود است. بنابراین باید دید این تغییرات با چه هدفی صورت گرفته است. مشخص نیست که آیا بشار اسد و تیم نزدیک به وی که در این تغییرات نقش داشتند با هدف مقابله دست به این اقدام زده اند و یا این تغییر با این سیاست بوده تا گارد قدیمی که بسیار محافظه کار بودند را کنار گذاشته و افراد جدیدی را بر سر کار آورند که آمادگی بیشتری برای تغییرات داشته باشند. بنابراین باید منتظر بوده و شاهد باشیم که این افراد جدید تا چه میزان انعطالف پذیری خواهند داشت.
حکومت سوریه با وجود انتقادهایی که به آن وارد است هوشیارانه عمل کرده و برای آینده تحلیل داشته و برنامه ریزی می کند. در حال حاضر نیز شاهد هستیم که علیرغم تمامی بحران ها توانست موقعیت خود را به نحوی حفظ کند و تا اندازه ای شرایط را نیز بهبود بخشند، در حالیکه بسیاری از تحلیل ها بر این نکته تاکید داشت که بشار اسد به پایان خط رسیده است.
از این رو باید دید هدف اصلی این تغییرات چه بوده است. آیا هدف آنها بهبود موقعیت سیاسی خود است به گونه ای که در مذاکرات بین المللی و یا مصالحه با مخالفان دست بالاتر را داشته و از شرایط بهتری برخوردار باشند ؟ یا باید این تغییر در کادر را به تلاش برای محک کردن بیشتر کادر رهبری در حزب بعث تعبیر کرد؟ بنابراین این مساله دو جنبه دارد یا موضوع گارد گرفتن بیشتر است و یا دست های خود را برای همکاری با مخالفان و یا جامعه بین المللی باز می کنند.
حقیقت این است که قصد بشار اسد عبور از این بحران ، بازگشت به جامعه عربی و بهبود روابط با غرب و اعراب است. روس ها نیز به عنوان دوست سوریه با ارائه این مشاوره ها به بشار اسد به او می آموزند که باید سیستم را به گونه ای مورد پسند اعراب و غرب بچیند تا در شرایط برگزاری گفتگوهای بین المللی و یا آغاز روند مذاکره دولت با مخالفان ، دولت مرکزی برغی برای گفتن و یا دفاع از خود داشته باشد.
بشار اسد یکی از اصلی ترین دلایل این حرکت را ایجاد ارتباط با افکار عمومی خوانده است. آیا با توجه به درگیری های خشونت بار میان بشار و مخالفان این قبیل حرکات بر افکار عمومی تاثیرگذار است؟
آنچه که در سوریه اتفاق افتاده جنگ داخلی است و به نظر می رسد سرانجام برخی مسائل را تحولات میدانی جنگ تعیین می کند و سنگین تر شدن وزنه یک طرف در قبال با طرف مقابل در میدان جنگ می تواند بازی را تغییر دهد. البته با ادامه این بن بست سیاسی و نظامی در سوریه باید منتظر تغییرات میدانی دیگری باشیم.
بنابراین جابه جایی مهره ها نظیر آنچه در سطح کلان حزب بعث توسط بشار اسد رخ داد نمی تواند بر افکار عمومی و تحولات نظامی تاثیرگذار باشد. ما در جبهه مخالف نیز شاهد چندین بار تغییر در کادر رهبری بودیم که البته این تغییرات ثمری بر تحولات میدانی نداشت. از سوی دیگر بشاراسد نیز در طول این دو سال قانون اساسی عوض کرد و یا انتخابات برگزار کرد و تغییراتی داد اما به دلیل آنکه در میدان تغییری ایجاد نشد هیچ کدام از این مسائل تاثیرعملی نداشت. این تغییرات اخیر هم بدین شکل است و اگر در میدان جنگ تغییر خاصی اتفاق نیفتد به عاقبت اقدامات پیشین اسد منجر خواهدشد.
با توجه به تحولات میدانی سوریه وضعیت دولت مرکزی در حال حاضر چگونه است؟ آیا تازه ترین اخبار از پیش روی های نظامی دولت گویای پیروزی نسبی دولت مرکزی است؟
در دو ماه اخیر وضعیت ارتش سوریه بهبود پیدا کرده و به دنبال آن وضع دولت نیز تغییر کرده است. ارتش با استفاده از نیروهای حزب الله به عنوان نیروهای عملیاتی، القصیر را پس گرفت و هم اکنون نیز محلات سنی نشین از جمله در شهر حمص فعال بوده و همچنین در حلب نیز وضع دولت نسبت به ماه گذشته بهبود پیدا کرده و از موقعیت بهتری برخوردار شده است. مخالفین نیز دچار مشکلاتی شده و راه های ارتباطی آنها با لبنان و راه های تامین تسلیحاتی آنها دچار مشکل شده است.
غربی ها نیز با توجه به آنکه در میان مخالفان بشار اسد تفکیک اعتقادی وجود نداشته و برخی گروه های تندرو مذهبی در میان آنها به چشم می خورند تاکنون نتوانسته اند با اطمینان کامل تجهیزات و تسلیحات مورد نیاز را به دست آنها برسانند. از این رو می توان گفت وضعیت دولت بشار اسد نسبت به ماه گذشته بهتر شده است. اما از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که این بهبود وضعیت نمی تواند سبب حل مشکلات سوریه شده بلکه همچنان در این کشور درگیری ها ادامه دارد . بنابراین هنوز هم ناامنی و بی ثباتی و بمب گذاری ها وجود داشته و اقتصاد در این کشور روزهای اغما را پشت سر می گذارد. برای حل بحران سوریه باید به راه حل سیاسی رسیده و این راه حل نیز از دورن سوریه پیدا نخواهد شد بلکه جامعه بین المللی و نیروهای منطقه ای باید کمک کنند تا به راه حل مناسبی برای بحران سوریه دست پیدا کنند.
باراک اوباما رئیس جمهور امریکا که چندی پیش دستور کمک تجهیزاتی به مخالفان بشار را صادر کرده بود روز گذشته در حرکتی عیرقابل پیش بینی این مساله را به حالت تعیلق در آورد. گفته می شود که فشارهای پشت پرده کنگره و برخی اعضای سنا اوباما را وادار با اتخاذ چنین تصمیمی کرده است. دلایل مخالفت برخی نمایندگان کنگره و سناتورهای سنا با این امر چیست؟
دلیل آنها این است که در میان مخالفان نیروهایی چون القاعده و النصره حضور دارند که امریکایی ها آنها را گروه های تروریستی می نامند .اکنون نگرانی اصلی امریکایی ها نتقال تسلیحات به سوریه و توسل گروه های افراطی به انها برای حمله به اسرائیل است.
مساله این است که تفکیک تروریست ها از نیروهایی که به نظر غرب میانه رو تر به حساب می آیند بسیار مشکل است. در بسیاری از مناطق نیروهای تندرو دست بالا را دارند، بنابراین امریکایی ها باید از ابتدا در خصوص کمک به مخالفین احتیاط به خرج می دادند. در حال حاضر با توجه به تحولات مصر بسیاری از تحلیل گران و سیاستمداران و نمایندگان امریکایی به این نتیجه رسیده اند که برخی گروه های اسلام گرا توانایی تعامل در قدرت را نداشته و می توانند منطقه را به حالت بحران نزدیک تر کنند. در نتیجه تا زمانی که این نگرانی وجود دارد بعید است که امریکا سلاح های پیشرفته و قابل توجهی را در اختیار مخالفین دولت بشار اسد قرار دهد.
مخالفان تجهیز اپوزیسیون در سوریه عدم شناخت از گروه های فعال در این کشور را اصلی ترین دلیل مخالفت خود عنوان کرده اند. آیا در حال حاضر گروه یا جبهه مشخصی در سوریه که مورد تایید غرب باشد وجود دارد؟ اگر مبنا بر ارسال کمک های تسلیحاتی باشد آیا دست گیرنده مشخصی در سوریه برای آن وجود دارد؟
به نظر می رسد امریکایی ها برنامه درازمدتی را برای سوریه در ذهن دارند. امریکایی ها افرادی که در ارتش آزاد بوده و عموما جداشدگان از ارتش سوریه هستند و گرایش های مذهبی ضعیف تر و یا اساسا گرایش های ملی و طائفی دارند را آموزش داده و سازماندهی می کنند تا در آینده به آنها نقش های خاصی دهند. البته باید تاکید کنم که در حال حاضر تطویل بحران سوریه به نفع امریکایی هاست چرا که اگر هم اکنون بحران حل شود قدرت اصلی یا در دستان اسد و هم پیمانان وی یعنی حزب الله خواهد بود و یا در سوی دیگر این درگیری ها قدرت اصلی دست جبهه النصره و اخوان المسلیمن می افتد. بنابراین مساله زمان و طول کشیدن بحران و اینکه این قدرت ها تضعیف شوند و در مقابل نیروهایی که گرایش غیرمذهبی دارند سازماندهی و تقویت شوند، به نفع امریکاست.
وضعیت کمک های تسلیحاتی اروپایی ها به مخالفان بشار اسد چگونه است؟ آیا تا به امروز رسما کمک های وعده داده شده عملی شده اند؟
آنطور که مخالفان اعلام کرده اند این وعده ها عملی نشده است، البته وضعیت بهتر شده اما اسلحه و امکانات تاثیرگذاری در اختیار آنها قرار داده نشده است. گروه های مخالفی که در استانبول گرد هم آمده و رهبران و شخصیت های مخالف دولت سوریه در داخل سوریه نفوذ چندانی ندارند و در درون سوریه گروه های دیگری هستند که شاید آینده و مواضع آنها مشخص نباشد.
روز گذشته اخوان المسلمین سوریه از امریکایی ها درخواست کمک تسلیحاتی کرده بود. با توجه به حوادث مصر و شکست سنگینی که اخوان در این کشور پس از بیانیه ارتش خورد آیا می توان از تاثیرگذاری حوادث مصر بر سوریه سخن گفت؟
تفکیک اخوانی ها از یکدیگر مشکل است، البته افراطی ترین گروه اخوانی ها در سوریه بوده اند به دلیل آنکه آنها از ابتدا به دنبال مبارزه مسلحانه بوده و خشونت عنصر لایتفک در دستور کار انها است. از این رو تحولات مصر بر اخوانی های سایر کشورها تاثیر جدی دارد. زمانی که آنها در قدرت بودند طبیعتا همفکران آنها در سایر کشورها و یا حتی در ترکیه موقعیت بهتری داشتند، اما هم اکنون با توجه به اینکه اخوان در مصر افول کرده و آینده سیاسی روشنی برای اخوان در ساختار سیاسی مصر به چشم نمی خورد سایر شاخه های اخوان نیز با بحران روبرو می شوند و بعید است که امریکایی ها علاقه ای داشته باشند تا اخوانی ها را در سوریه تقویت کنند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: چهارشنبه 19 تیر 1392/ بازانتشار: یکشنبه 23 تیر 1392
نظر شما :