امیدی به کنفرانس بینالمللی سوریه نیست
جنگی بزرگ در کمین منطقه
دیپلماسی ایرانی: به نظر نمی رسد که تلاش ها برای تشکیل کنفرانس بین المللی بر سر سوریه این بار نیز راه به جایی ببرد و امیدی به تشکیل آن وجود داشته باشد. ظاهرا انتخاب سیاسی چیزی جز توهم نیست. تمامی داده ها حاکی از آن است که طرف های نزاع همچنان به گزینه نظامی پایبند هستند. چنین مساله ای می تواند کل خاورمیانه را وارد جنگی منطقه ای کند.
با این حال بازی موجود برای همه روشن است و همه گزینه ها روی میز قرار دارند. به نظر نمی رسد که با این فضای سنگین اختلاف ها دیپلماسی کاری از پیش ببرد. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل تلاش می کند که به کمک تیمی از کارشناسان خبره کنفرانس بین المللی جدیدی را برای سوریه تشکیل دهد و تلاش دارد تا به این ترتیب جبوی خونریزی ها در سوریه را بگیرد. به موجب آن باید توافقی ابتدایی میان جان کری، وزیر امور خارجه امریکا و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه حاصل شود تا بر اساس چارچوبی کلی دو طرف بتوانند مطابق با بیانیه ژنو امور را برای حل بحران سوریه پیش ببرند.
دیپلمات ها خوب می دانند که رسیدن به چنین توافقی حتی اگر واقعا اراده ای برای رسیدن به آن وجود داشته باشد و نیت همگان خیر باشد تا چه اندازه سخت و طاقت فرسا است. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نیز همانند همیشه نقش سنتی خود را در این بازی ایفا می کند: کسب زمان بیشتر تا ثابت کند که هیچ توافق سیاسی ای بدون حضور و توافق او امکان پذیر نیست. اما انقلابیون همچنان درگیر این مساله هستند که چه کسی به نمایندگی از آنها پای میز مذاکره بنشیند. اما آن سوی بازی، در زیر میز چه می گذرد؟ دیپلمات ها معتقدند که اسد را خوب می شناسند او تا آخرین گلوله اش و تا آخرین قطره خونش خواهد جنگید. تا آن جا که بتواند تلاش خواهد کرد تا پیروزی میدانی به دست آورد تا به این ترتیب بتواند شرایط خود را بر طرف مقابل املا کند، نه تنها بر مخالفانش بلکه بر همه کسانی که حاضر نیستند به وجود او اعتراف کنند، حتی قدرت های منطقه ای و بین المللی ای که از مخالفان او حمایت می کنند. اسد حداقل امیدوار است که در نهایت خط طرف مقابل بپذیرد که کشوری علوی از سواحل سوری تا دمشق تشکیل شود حتی اگر لازم باشد برای رسیدن به این هدف برخی چارچوب های طایفه ای – دموگرافیک منطقه ای که شامل شهرهایی با اکثریت سنی مثل حمص و اطراف آن می شود، دگرگون شوند. در لبنان نیز جریان هایی هستند که مخفی نمی کنند این خواسته کف خواسته شان است، آنها می گویند باید به هر قیمتی شده خط ارتباطی علوی های سوریه با شیعیان لبنان برقرار باقی بماند. برای همین است که مثلا می بینیم حزب الله در منطقه سیده زینب در دمشق در دفاع از حکومت پرزیدنت اسد می جنگد.
نگرانی اصلی زمانی آغاز شد که نخستین بار آن کس صحبت از "هلال شیعی" زد تا کل منطقه را با یکدیگر درگیر کند. برخی دیپلمات ها می گویند که حتی گروه هایی نظامی از عراق به سوریه آمده و در کنار ارتش سوریه با مخالفان مسلح تندروی سنی و جریان های جهادی می جنگند، این فصل جدیدترین فصل امتداد جنگ جاری در سوریه محسوب می شود. البته نمی توان به آنها خرده گرفت چون در مقابل آنها ترکیه و به ویژه عربستان و قطر نیز وارد گود شده اند و تا همین الآن کمک های فراوان نظامی و انسانی بسیاری را به طرفداران اسد می کنند، به عبارت دیگر آنها نیز به توسعه جنگ منطقه ای سوریه کمک می کنند.
در این میان اسرائیل نیز بازی کثیف همیشگی اش را در سوریه آغاز کرده است، همان بازی ای که سال ها در لبنان دنبال کرده بود. برای خودش خطوط قرمز می کشد و دائما تهدید می کند که هر کس از این خطوط عبور کند جنگنده هایش را به سراغش می فرستد. شاید انفجار اصلی جنگ بزرگ منطقه ای از اردن آغاز شود که خود را در چنان تنگنایی احساس کرده که نیروهایش را در مرزهای سوریه مستقر کرده است، با این هدف که منطقه ای جدا شده در سوریه همانند آن چه در بالا سخنش رفت تشکیل شود. چنین کاری باعث خواهد شد تا در صورت اضطرار اردن به سراغ نیروهای خارجی از جمله نیروهای عربی کشورهای همسایه اش نیز برود. هیچ افقی برای حل دیپلماتیک بحران سوریه نیست اما چگونه می توان جلوی وقوع جنگ بزرگ منطقه ای را در ماه های آینده گرفت؟
منبع: النهار/ تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :