بیاعتنایی واشنگتن به بغداد
عراق سهم ایران شد
دیپلماسی ایرانی: امریکایی ها عراق را رها کرده اند. هر از گاهی که تنش ها به اوج می رسد یک مقام امریکایی آن هم نه در سطح عالی ترین مقام کشور بلکه در سطح درجه دو به عراق سفر می کند و بدون این که کاری از پیش ببرد به امریکا باز می گردد. گویی که فقط بنا بوده که یک کار روتینی را که از زمان جورج بوش، رئیس جمهوری سابق امریکا به جا مانده است را انجام بدهد. این حرف کارشناسان یا تحلیلگران نیست، حرف مقام های عراقی است. یکی از مقام های بلندپایه عراقی که نخواست نامش فاش شود به دیپلماسی ایرانی می گوید که "چندی پیش نزد مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق بودم. از وضعیت جاری در کشور و تنش های سیاسی رو به افزایش آن بسیار شکایت داشت. در آخر گفت، امریکایی ها هم ما را رها کرده اند. آنها حتی اگر کلاهشان هم در عراق بیفتد دیگر سراغ عراق نمی آیند."
شواهد نیز حاکی از آن است که عراق دیگر آن جایگاه سابق را برای امریکایی ها ندارد. یک دیپلمات سفارت ایران در عراق که او نیز نخواست نامش فاش شود در این باره می گوید: «امریکایی ها فقط می خواهند تولید نفت عراق متوقف نشود. واشنگتن فقط خواستار افزایش تولید نفت عراق است تا ثبات بازار جهانی به هم نریزد. امریکایی ها توقع دارند که عراق در کنار عربستان بتواند نیازهای انرژی بازار جهانی را فورا تامین کند. غیر از این، دیگر کاری با عراق ندارند.»
میزان کارکنان سفارت امریکا در عراق از 3200 نفر ظرف حدود 18 ماه به 320 نفر رسیده است. در حالی که بنا به تعریفی که در زمان جورج بوش برای فعالیت سفارت خانه های امریکایی در عراق ارائه شده بود، تصمیم بر این بود که ایالات متحده در هر کدام از استان های عراق یک کنسولگری بزند و در سراسر استان های عراق حضوری موثر داشته باشد. اما نه تنها این هدف تحقق نیافته است بلکه سفارت امریکا در بغداد نیز فعالیت موثری در عرصه سیاسی عراق ندارد. در استان های دیگر نیز خبری از کنسولگری نیست. اگر هم هست کسی از آنها خبر ندارد. هیچ کدام از شهروندان عراقی نمی دانند که آیا امریکا در استانشان کنسولگری دارد یا خیر.
این بی اعتنایی را در سطح عالی مقام های امریکایی نیز شاهدیم. از آغاز دور دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، وی حتی یک بار هم به عراق نیامده است. تماس چندانی هم از سوی رئیس جمهوری امریکا با نخست وزیر عراق صورت نگرفته است. باراک اوباما حتی در ماه مارس به خاورمیانه آمد اما هیچ سری به عراق نزد. جان کری، وزیر امور خارجه نیز تنها یک بار آن هم بر سر موضوع سوریه و نه مسائل داخلی عراق به بغداد سفر کرد.
این مساله بیش از همه مخالفان مالکی را آزار می دهد. کسانی که از سال 2003 تا کنون عادت کرده اند که هر گاه تنش در عراق افزایش یابد، امریکا پا پیش بگذارد و به حل بحران به هر ترتیبی کمک کند. ایاد علاوی، نخست وزیر اسبق عراق و رئیس فهرست العراقیه که در حال حاضر از فهرستش جز نام چیزی باقی نمانده است و در انتخابات اخیر استانداری های عراق شکست سختی را تجربه کرد روز جمعه گذشته، 26 آوریل در گفت وگو با شبکه خبری الحره امریکا به انتقاد شدید از سیاست های امریکا در قبال عراق پرداخت و گفت: «امریکا در قبال عراق مسئول است. واشنگتن نمی تواند خیال کند که حالا که نیروهای نظامی اش را از عراق خارج کرده دیگر مسئولیتی در عراق ندارد. امریکایی ها عراق را به طور کامل فراموش کرده اند. نه سفیر کاری از پیش می برد و نه مقامات امریکایی توجهی به ما می کنند. باراک اوباما عراق را از اولویت سیاست خارجی خود خارج کرده است. عراق درگیر غوغای سیاسی شده و آنها هیچ توجهی به ما نمی کنند. در حالی که ما از روز اول به سیاست های آنها انتقاد داشتیم و می گفتیم که شیوه عمل آنها سراسر اشتباه است. حالا که کار به این جا رسیده همه چیز را رها کرده اند، گویی که از تعامل و جدال با عراق و تحولات آن خسته شده اند و می خواهند خود را از آن خلاص کنند. در حالی که امریکایی ها چوب سیاست های اشتباه خودشان را می خورند و نسبت به هر آن چه در عراق می افتد، مسئول هستند.»
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که امریکایی ها واقعا عراق را رها کرده اند. آنها فکر می کنند که امریکایی ها معتقدند حضور موثر ایران در عراق بسیاری از مشکلات این کشور را حل می کند و دیگر نیازی نیست که خودشان وارد عمل شوند و به آنها برای حل مشکلات داخلی شان کمک کنند. به ویژه که اکثریت جمعیت عراق را شیعیان تشکیل می دهند و تجربه تقریبا 10 ساله حضور آنها در عراق نشان می دهد که هر سیاستی را پیش بگیرند عراقی ها در نهایت به ایران شیعی تمایل دارند. تعاملات تنگاتنگ حوزه های قم و نجف و تاثیر به سزای آیت الله سیستانی در عرصه سیاسی عراق و همچنین تغییر رویه احمد چلبی، تحصیلکرده سکولاری که با امریکایی ها وارد عراق شد اما بعدا به ایران تغییر جهت داد، شواهدی بر این ادعا هستند.
به اعتقاد تحلیلگران امریکایی ها می گویند ما نیروهای خود را از عراق بیرون کشیدیم و اعلام کردیم که جنگ ما در عراق پایان یافته، پس ماموریت ما در عراق نیز پایان یافته است. بنابر این عرصه عراق را به کشورهای ذی نفوذ در این کشور رها می کنیم و به اولویت های خود می پردازیم. اولویت آنها هم روشن است، تمرکز بر خاور دور و کاستن هر چه بیشتر از توجه به خاورمیانه و سپردن امور آن به قدرت های ذی نفوذ و با ثبات. در این میان عربستانی ها نیز به این درک رسیده اند که در عراق سهمی ندارند و مجبور به تغییر رویکرد در قبال عراق شده اند. مساله ای که گفته می شود امریکایی ها در قانع ساختن آنها نقش موثری داشته اند. برای همین است که همه نیروی خود را صرف سوریه کرده اند تا شکست حضور خود در عراق را حداقل بتوانند در سوریه جبران کنند.
به هر حال امروز و پس از گذشت نزدیک به 10 سال از حمله امریکا به عراق این نه واشنگتن بلکه تهران است که حرف اول و آخر را در عراق می زند. سفارت خانه آن بیشترین تکاپو و فعالیت را در آن دارد و در حال حاضر نیز این متحدان ایران هستند که در راس قدرت در عراق قرار دارند و پیش بینی می شود که با توجه به پیروزی ای که اخیرا در انتخابات استانداری های این کشور به دست آورده اند، همچنان در آینده نیز قدرت را در اختیار داشته باشند.
نظر شما :