فارن پالیسی تحلیل کرد
نزدیک شدن آمریکا به منطق خط قرمز برای ایران
دیپلماسی ایرانی: برای آنهایی که در پنج سال گذشته تلاش های دیپلماتیک و پنهانی برای بازداشتن ایران از دستیابی به سلاح هسته ای را دنبال کرده اند، دانستن این نکته جالب است که در این مدت به ندرت تحرک های جدید و قابل توجهی از سوی تهران، تل آویو یا واشینگتن انجام شده است. ایران اظهارات خارق العاده ای در مورد پیشرفت برنامه های هسته ای اش مطرح می کند که بسیاری از آنها از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز تایید شده استو اسرائیل تهدید اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران را مطرح می کند تا گروه مذاکره کننده هسته ای با ایران (گروه 1+5 شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) را ناگزیر به افزایش تحریم های اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران کند. مقامات آمریکایی نیز بارها بر تعهد خود در زمینه مقابله با ایران هسته ای تاکید کرده و به تدریج توانمندی های نظامی کشور های عربی حوزه خلیج فارس به منظور مقابله احتمالی با تهدید ایران را افزایش داده اند.
کارشناسان پیش بینی می کنند که جدال هسته ای بین گروه 1+5 و ایران در نهایت از طریق مذاکره یا اقدام نظامی حل می شود. برخی نیز اینگونه گمانه زنی می کنند که در سال جاری یا سال آینده یا سال پس از آن توافقی روی می دهد.
با این حال هفته گذشته آمریکا چرخشی بارز در استراتژی خود ایجاد کرد. رابرت وود، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد در صورتی که ایران تا ماه مارس پیشرفتی در حل مساله هسته ای خود نداشته باشد، در نشست بعدی شورای حکام که در همین ماه برگزار خواهد شد، اعضای این شورای را برای ارجاع مساله هسته ای ایران به شورای امنیت ترغیب می کند. در همان روز خبرنگاران پرسش هایی را در همین زمینه از هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا داشتند که پاسخ های وی نکات قابل توجهی داشت. وی با اشاره به پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و فاصله ای که تا ماه ژوئن برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی مانده است. ، خاطرنشان کرد که تا ماه مارس می توان مذاکرات جدی با حسن نیت را در بوته آزمون قرار داد. کلینتون در ادامه تاکید کرد پیش بینی دشوار است چرا که امور به میزان جدیت ایران در تصمیم گیری برای حل مساله هسته ای اش بستگی دارد. وزیر امور خارجه آمریکا ادامه داد، در چند ماه آینده خواهیم دید که آیا شانسی برای مذاکره جدی وجود دارد یا خیر. مقصود کلینتون از آزمایش ایران نه میزان پیشرفت در برنامه های هسته ای اش بلکه نحوه استفاده از پنجره دیپلماسی است که پس از انتخابات آمریکا و پیش از انتخابات ایران گشوده شده است. به این ترتیب می توان گفت که هدف جدیدی برای مذاکره با ایران تعیین شده است، چرا که تا پیش از این مقامات دولت اوباما به طالاعات جاسوسی در خصوص برنامه های هسته ای ایران متکی بودند. آنها می گویند ایران هنوز برای تولید سلاح هسته ای تصمیم گیری نکرده و تصمیم گیری نهایی در مورد برنامه های هسته ای ایران بر عهده مقام معظم رهبری است.
اما چرا دولت اوباما تصمیم گرفت ضرب الاجل ماه مارس را تعیین کند؟ شاید به دلیل اینکه مانند دولت بوش تنها از مقابله با ایران به ستوده آمده است. در این زمینه باید تجربه آمریکا در عراق را به خاطر آورد. استیون هدلی، مشاور امنیت ملی دولت بوش در زمان حمله به عراق می گوید، اقدام نظامی علیه عراق آنگونه که بسیاری می گویند یک جنگ انتخاب شده یا یک جنگ پیشگیرانه نبود. این جنگی بود که در نتیجه 12 سال دیپلماسی، 17 قطعنامه شورای امنیت، اعلام منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق، استفاده انتخاب شده از نیروی نظامی در سال 1998، مخالفت صدام با ترک عراق و پرهیز از جنگ و بی گزینه ماندن ایالات متحده و جامعه بین المللی اتفاق افتاد.
البته درک این نکته دشوار است که چرا دولت بوش استراتژی مهار کردن عراق که هزینه ای 14 میلیارد و 500 میلیونی در سال داشت را با گزینه جنگ عوض کرد که 3 تریلیون دلار هزینه داشت و جان 4 هزار و 422 سرباز آمریکایی را گرفت. اقدام نظامی بدون در اختیار داشتن شواهد معتبر در خصوص وجود تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک در عراق یک اشتباه استراتژیک بود که پیامد های فاجعه باری به همراه داشت.
مقابله با ایران بر سر برنامه های هسته ای اش به آگوست 2002 باز می گردد. زمانی که برای نخستین بار اعلام شد ایران از اواخر دهه 1980 میلادی برنامه های غنی سازی اورانیوم را آغاز کرده است. از آن پس آژانس بین المللی انرژی اتمی باره اعلام کرد ایران همکاری های لازم را انجام نداده و به همین دلیل آژانس نمی تواند نتیجه گیری کند که فعالیت های هسته ای ایران صلح آمیز است.
اما در فوریه یا اوایل مارس 2013 دو رویداد مهم وجود خواهد داشت که به نحوی با شمارش معکوس در خصوص اقدام نظامی علیه ایران در ارتباط است. نخست اینکه گزارشی در مورد تهدید های پیش روی آمریکا به سنا و مجلس نمایندگان آمریکا ارائه می شود و دوم اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش فصلی خود را در مورد فعالیت های هسته ای ایران منتشر خواهد کرد. شاید در گزارش سرویس های جاسوسی آمریکا برای سنا باز هم به این نکته اشاره شود که تصمیم سیاسی برای ساخت سلاح هسته ای در ایران اتخاذ نشده است،اما احتمالا در گزارش آژانس بار دیگر اعلام می شود که ایران در همکاری ها شفافیت نداشته است.
در این صورت شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد که در این صورت احتمال تصویب قطعنامه ای مشابه قطعنامه 1929 وجود خواهد داشت. اما پس از این مرحله چه خواهد شد؟ آیا ایران تصمیم سیاسی ساخت سلاح را اتخاذ خواهد کرد؟ یا به اندازه کافی اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب هسته ای تولید نخواهد کرد؟ در این صورت چه چیزی موجب اقدام نظامی اسرائیل یا آمریکا علیه ایران خواهد شد و خط قرمز کجاست؟
پاسخ به این پرسش ها به طور عمیقی به این نکته بستگی دارد که جدول زمانی حمله به ایران بر مبنای منافع ملی اسرائیل و توانمندی های نظامی اش تعریف می شود یا نوع آمریکایی آن. مقامات اسرائیلی تا کنون بارها بر نظر گرفتن خط قرمزی برای ایران تاکید کرده اند. از نوامبر 2011 نیز آنها بحث منطقه امن را مطرح کرده اند که گفته می شود در صورت ورود ایران به آن دیگر نمی توان از اقدام نظامی برای مقابله با برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی استفاده کرد.
هرچند مشخص نیست برنامه های هسته ای ایران تا چه حد گسترانیده شده و مورد حفاظت قرار دارند اما از اظهارات اخیر کلینتون اینگونه استنباط می شود که دولت اوباما نیز به منطق منطقه امن نزدیک شده است. اما در مقابل نمی تواند با توجیه اینکه بخشی از تاسیسات هسته ای ایران زیر زمین مخفی شده به آنها حمله کرد.
تا کنون مقامات آمریکایی در مقایسه با مقامات اسرائیلی کمتر به تعریف یک خط قرمز برای ایران علاقه نشان می داند. اما اکنون با در نظر گرفتن فرجه ماه مارس می توان دریافت که طرف آمریکایی نیز به دنبال اهرمی برای ناگزیر کردن تهران به همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی است. اما باید به این نکته توجه داشت که تعریف خط قرمز ها اعتبار آمریکا را نیز در لبه تیغ قرار می دهد و به این ترتیب ناگزیر فرصتی برای استفاده از گزینه نظامی ایجاد می شود، هرچند که ایران هسته ای نشده باشد. بر مبنای آنچه هم اکنون از برنامه های هسته ای ایران می دانیم، این یک سوء محاسبه استراتژیک خواهد بود.
منبع: فارن پالیسی
انتشار اولیه: چهارشنبه 15 آذر 1391 / باز انتشار: یکشنبه 19 آذر 1391
نظر شما :