لزوم همکاری فراگیر منطقه ای با اخضر ابراهیمی

گره سوریه در دست دوستان و دشمنان خارجی اسد است

۳۰ مهر ۱۳۹۱ | ۰۲:۳۰ کد : ۱۹۰۸۱۲۹ اخبار اصلی خاورمیانه
محمد مهدی مظاهری، استاد دانشگاه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به منطقه ای شدن بحران سیاسی سوریه اشاره کرده و تاکید می کند که تنها راه، اجماع منطقه ای برای پایان دادن به بحران در سوریه است.
گره سوریه در دست دوستان و دشمنان خارجی اسد است

دیپلماسی ایرانی: اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل متحد در ادامه رایزنی های خود در بررسی راهکارهای سیاسی و پایان بخشی به بحران پیچیده سوریه با رهبران ترکیه دیدار داشت و در تداوم این اقدامات از تهران نیز بازدید واز مواضع کشورمان واخرین طرح صلح غیر رسمی مطلع گردید. البته دیدار  از  ترکیه زمانی صورت گرفت که اردوغان  مسیر جنگ با سوریه را درپیش گرفته و از لزوم ورود و دخالت نظامی ناتو برای سرنگونی نظام سوریه حمایت می کند.
همزمان با این درگیری های مرزی میان دو کشور، کشته شدن شهروندان ترک و سوری به یک امر عادی روزانه تبدیل شده و از سوی دیگر توقیف هواپیمای سوری و بازرسی آن به ظن داشتن تجهیزات نظامی بر پیچیدگی های بحران افزوده است. در چنین شرایطی با توجه به ناکامی های گذشته برای ایجاد اجماع جهانی و منطقه ای، امکان سرایت بحران به دیگر کشورها و نیز آغاز یک درگیری تمام عیار منطقه ای دور از ذهن نیست.

دقیقاً سلف اخضر ابراهیمی یعنی کوفی عنان (دبیرکل سازمان ملل متحد) نیز تلاش کرد از طریق مساعی جمیله و مذاکرات رودررو بین مخالفین و حکومت سوریه به یک آتش بس توافقی دست یافته و در این مسیر از ورود قدرت های جهانی و منطقه ای برای حل و فصل بحران استقبال نمود. ولی تلاش های وی بدلیل عدم انعطاف پذیری  طرفین دعوا و بی رغبتی حامیان و مخالفان بشار اسد به مذاکرات جدی در یافتن راه حل های آشتی جویانه با بن بست روبرو گردید و سرانجام کوفی عنان با وخیم خواندن اوضاع سوریه، برخی از قدرت های جهانی را عامل کشیدگی بحران دانست و از ادامه ماموریت خویش انصراف داد. دقیقاً با انصراف وی راهبرد کشورهای محور عرب ضد سوری و نیز ترکیه با همراهی غرب بر پشتیبانی و حمایت همه جانبه از مخالفین سوری تمرکز یافت. تاکید بر گزینه نظامی برای معارضین سوری دلگرم کننده بود، بطوریکه برغم برخی تشتت آرا در جبهه مخالفین و بروز انشقاق های تازه (خروج کردهای سوری از جبهه ارتش آزادی بخش سوریه) این موضوع بر گسترش ناآرامی های داخلی در سوریه دامن زده، ولی این حمایت های علنی غرب و کشورهای قطر و عربستان و نیز ترکیه هم نتوانسته توازن قدرت در سوریه را به نفع مخالفین رقم بزند.

ارتش سوریه پس از تحمل برخی شکست های اولیه در حوزه های امنیتی بالاخره توانست با بازسازی قدرت نظامی خویش به سرعت مناطق از دست رفته را از مخالفین باز پس گیرد، بنابراین در وضعیت موجود با یک خلا استراتژیک در سوریه روبرو هستیم و این بدین معنا است که طرفین درگیر توانمندی کافی برای حذف رقیب و پیروزی قطعی را در خود نمی بینند. این در حالی است که قدرت در سوریه برغم فرار برخی از نظامیان عالی رتبه حزب بعث و پیوستن به جرگه مخالفین همچنان در دست اقلیت علوی است. اقلیتی که می داند هر گونه جابجایی قدرت نه تنها منجر به حذف کامل آنها از چرخه سیاسی کشور خواهد شد، بلکه قدرت یابی مخالفین تندرو فضا را برای بالکانیزه شده کشور و تداوم چرخه خشونت ساختاری هموارتر می کند.

وی در این مسیر با درک درست از تحولات سوریه و منطقه سرنگونی بشار اسد را به عنوان هدف اصلی پیگیری نمی کند، بلکه با تکیه بر راه حل سیاسی به دنبال مشارکت تمام گروه های سیاسی سوری و کشورهای منتفذ در بحران است. از این رو اصلاحات تدریجی و جابجایی قدرت در یک فرایند توافقی بین موافقین و مخالفین در سوریه می تواند ضمن کمک به بازگشت آرامش، از گسترش جنگ به دیگر کشورها هم جلوگیری کند.

از این رو در شرایطی که طرفین درگیر هیچ الزامی را برای آغاز مذاکرات جدی و تن دادن به راه سیاسی نمی بینند، چشم انداز حل و فصل بحران از طریق میانجی گری با وساطت سازمان ملل متحد و شخص اخضر ابراهیمی تیره و تار به نظر می رسد لذا در چنین موقعیت خطرناکی می توان بوی باروت و گلوله را در منطقه استشمام کرد، ترکیه همچنان به رهبری اردوغان از راه حل نظامی برای حل بحران حمایت می کند. اخیراً نیز وی در سخنرانی خویش سازمان ملل متحد شورای امنیت را به بی کفایتی در تدبیر و حل و فصل بحران سوریه متهم کرده است. ولی چرا به رغم میل عجیب رهبران ترکیه برای ورود به جنگ تمام عیار با سوریه هنوز جامعه جهانی به ویژه غرب و بازوی نظامی آن ناتو از گزینه نظامی استقبال نمی کند؟ پاسخ روشن است. بی تردید علاوه بر بحران فزاینده اقتصادی در منطقه یورو و بروز ناآرامی گسترده در کشورهای یونان، اسپانیا و ایتالیا که بر معضلات معیشتی این قاره سبز افزوده، در امریکا نیز این بحران فروکش نکرده است. همچنین این کشور درگیر انتخابات سرنوشت ساز و رجزخوانی دو نامزد رقیب اوباما و رامنی است.

 لذا باید گفت : شرایط جهانی و نیز منطقه ای اجازه آغاز یک جنگ فراگیر علیه سوریه را نمی دهد و نظامیان امریکایی تجربه تلخی را از حضور نظامی خود در افغانستان و عراق دارند، بی تردید حتی ورود ناتو و تکرار سناریوی لیبی هم نمی تواند نتایج روشنی را برای منافع غرب در منطقه داشته باشد، شاید یکی از ثمرات همین جنگ گسترش عملیات تروریستی و ظهور طالبان جدید در منطقه باشد. از آنجا که طیف خشونت طلب ضد سوری منتسب به شبکه القاعده است. سرنگونی نظام سوریه و روی کارآمدن سیستم جدید سیاسی می تواند به رادیکالیزه شده اوضاع منطقه هم بیانجامد. لذا در چنین شرایطی با یک بن بست کامل سیاسی برای حل و فصل بحران روبرو هستیم. توافق قدرت های جهانی و منطقه ای در حمایت جدی از ماموریت اخضر ابراهیمی شاید این دفعه بتواند گره از مشکلات پیچیده سوریه و منطقه باز کند. چرا که وی به عنوان دیپلمات کار بلد توانسته بود با راهبرد مشخص به خاتمه جنگ داخلی لبنان کمک نماید. شاید این بار نیز وی با این تجربه اندوزی و حمایتی که از سوی ایران، روسیه و چین به عنوان اصلی ترین حامیان دولت سوریه دریافت می کند با عزم جدی تر برای حل و فصل بحران سوریه گام بردارد البته موفقیت طرح وی منوط به همراهی غرب و دیگر کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه و در پذیرش راه حل سیاسی است.

بنابراین وی در این مسیر با درک درست از تحولات سوریه و منطقه سرنگونی بشار اسد را به عنوان هدف اصلی پیگیری نمی کند، بلکه با تکیه بر راه حل سیاسی به دنبال مشارکت تمام گروه های سیاسی سوری و کشورهای منتفذ در بحران است. از این رو اصلاحات تدریجی و جابجایی قدرت در یک فرایند توافقی بین موافقین و مخالفین در سوریه می تواند ضمن کمک به بازگشت آرامش، از گسترش جنگ به دیگر کشورها هم جلوگیری کند. البته این نکته اساسی زمانی شکل واقعیت به خود می گیرد کشورهای منطقه با درک شرایط حساس منطقه از این ایده فراگیر حمایت کنند. در این مسیر دشوار سفر اخضر ابراهیمی به تهران و رایزنی با مقامات کشورمان می تواند گره کور این مشکل اساسی سوریه و منطقه را باز و فضا را برای توافق منطقه ای مهیا نماید. ایده منطقه ای که به نوعی مصر هم از آن حمایت می کند./12

کلید واژه ها: سوریه اخضر ابراهیمی محمدمهدی مظاهری


نظر شما :