یک کشور- دو تابلو
دیپلماسی ایرانی: کسانی که از طریق هوائی و از مرزهای غربی وارد ترکیه میشوند، با کشوری توسعه یافته مواجه میشوند که در هر سفر از سفر قبلی توسعه یافتهتر شده است. اما کسانی که از راه زمینی و از مرزهای شرقی –جنوبی ترکیه وارد این کشور میشوند با تابلو یک کشور عقب مانده که هنوز تا کسب استانداردهای توسعه، فاصله زیادی دارد مواجه میشوند.
مسافران ایرانی که از طریق مرزهای زمینی وارد ترکیه میشوند چون غالبا از مسیر مرکزی و یا شمالی این کشور عبور میکنند کمتر با این صحنهها مواجه میشوند. اگر مسافران از طریق مرز سرو وارد ترکیه شده و سفر خود را از حکاری آغاز کنند، واقعیتهای حاکم بر این بخش از جغرافیای این کشور را از نزدیک مشاهده خواهند کرد.
با مشاهده مناظر مختلف که هر یک فقر و عدم توسعه را ترسیم میکند، باور کردن این نکته که ترکیه اقتصاد شانزدهم جهان واقتصاد ششم اروپا است بسیار سخت خواهد بود. در این مناطق فقر و حاشیه نشینی چنان بیداد میکند که قابل وصف نیست.
آمار مراکز دولتی ترکیه فقط در رابطه با دیاربکر که در نقش مرکز این مناطق است، حکایت از نرخ چهل درصدی بیکاری در این استان دارد. در یک نگاه تاریخی از دوره عثمانی ترکها نگاهشان بیش از شرق به غرب بوده و در تلاش برای دستیابی به شاخصهای توسعه تسلط این نگاه سبب شده است از گذشته بیشترین سرمایهگذاریها و توجهات متمرکز به غرب این کشور شود.
این سنت و نوع نگاه علیرغم اینکه در دوران جمهوریت پایتخت از استانبول به آناتولی (آنکارا) انتقال یافت، کماکان پابرجا ماند. در حال حاضر شصت الی شصت و پنج درصد از مجموعه توان اقتصادی ترکیه به تنهائی در استانبول متمرکز است. مابقی و یا بخش عمده باقی مانده نیز در مناطق غربی فلات آناتولی متمرکز شده است. علاوه بر ملاحظات سیاسی و اقتصادی که از علل اصلی ترسیم این تابلو است، نزدیک به سه دهه جنگ و درگیری میان پ ک ک و دولت ترکیه و استمرار طولانی حالت فوق العاده در این مناطق، خود عاملی مضاعف بر علل پیشین بوده است.
در ایجاد این تابلو متفاوت در ترکیه فارغ از علل تاریخی، جغرافیای، سیاسی، اجتماعی، دسترسی به منابع و... هویت سرزمینی این مناطق که محل زندگی اکراد بوده است، نیز دخیل بوده و از اهمیت تاثیرگذار برخودار بوده است. این مسئله سبب شده است در کنار انگیزههای هویتی اکراد (به عنوان مهمترین عامل درگیری آنان با حکومت مرکزی) تفاوت اوضاع اقتصادی غرب و شرق نیز به یکی از عوامل مهم نارضایتی و دلیل مبارزه تبدیل شود.
از گذشته و حال پ ک ک با تبلیغ روی این موضوع از آن به عنوان یک عامل جذب اکراد برای مبارزه با دولت ترکیه بهرهبرداری کرده است. در این میان از دهه نود در میان سیاستمداران و روشنفکران ترک نیز عدهای پیدا شدند که اعتقاد داشتند که اگر کردها ترکیه را نمیخواهند، میتواند از این کشور جدا شوند. این موضوع اخیرا نیز با افزایش درگیرهای پ ک ک با نیروهای امنیتی ترکیه و طرح خودمختاری از سوی این گروه و حزب کردی صلح و دمکراسی مجددا از سوی برخی از ترکها مطرح شد.
اگرچه عمده کردها و ترکها در مخالفت با این موضوع و نسبت به طرح آن واکنشهای تندی نشان دادند، ولی طرح این مسئله مشخص کرد که حداقل (چون بخش شمالی ایتالیا) و هر چند ضعیف در میان ترکها نیزعدهای وجود دارند که خواستار جدایی اکراد از ترکیه هستند.
از زمان روی کار آمدن دولت حزب عدلت و توسعه و خصوصا در دوره دوم اقتدار این حزب، توجه دولت ترکیه به این مناطق به نحوه چشمگیری افزایش یافته است. آرای مناسب این حزب در مناطق کردنشین ترکیه در انتخابات سراسری سال 2007 نیز حاصل این توجه بوده است. در یکسال گذشته نیز دولت اردوغان با رویکرد دمکراتیک سعی دارد آرام آرام به در خواستهای هویتی اکراد نیز پاسخ دهد.
افتتاح کانال شش تلویزیونی به زبان کردی از آغاز سال 2009 و لغو ممنوعیت استفاده از زبان کردی در بخش هویتی و در دست اقدام بودن اقدامات وسیع عمرانی از جمله احداث فردگاهها و کارخانجات صنعتی به هدف جبران عقب ماندگی و جذب اکراد به مرکز، در حال حاضر پروسهای در دست اجرا است.
سخن آخر آنکه در کنار حل مسایل هویتی اکراد تا توسعه متوازن در تمام نقاط ترکیه رخ ندهد نه مشکلات سیاسی و امنیتی ترکیه حل خواهد شد و نه ترکیه یک کشور توسعه یافته به معنای واقعی خواهد بود. باید از یک کشور در شاخصهای توسعه یک تابلو ترسیم شود و ترکیه نیز از این امر مستثنا نیست.
نظر شما :