رقص روسیه با برنامه هسته ای ایران
هفته گذشته دیپلماتهایی از چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و امریکا که امروز به آنها گروه 6 میگویند، با یکدیگر ملاقات کردند تا درباره گامهای بعدی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای با یکدیگر مذاکره کنند. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا به اهمیت روسیه در این پرونده با مذاکره مستقیم با همتای روسی خود اشاره کرد. با وجود خواست امریکا و کشورهای اروپای غربی، هر مذاکرهای درارتباط با تحریمهای جدید با وجود اعلام بسته پیشنهادی از سوی ایران ناکام ماند.
پیشنهاد امریکا به برنامه هستهای ایران بر این تصور بنا شده است که تاثیرات روسیه در ایران کلید پیدا کردن راه حلی در این مسئله است.
البته، به عنوان اصلیترین تامین کننده تکنولوژی هستهای و یکی از اصلیترین شرکای تجاری ایران، مسکو اهرم بانفوذی بر تهران به شمار میرود.
با حمایتهای روسیه، شورای امنیت سازمان ملل سه مرحله از تحریمها را علیه ایران اعمال کرد که هدف آنها لنگ کردن برنامه غنیسازی اورانیوم بود. ایران برنامه هستهای خود راصلحآمیز میخواند، اما این برنامه میتواند برای ساخت سلاحهای هستهای نیز بهکار رود. با این وجود اما، تحریمها، نتوانست برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران را لنگ کند.
آژانس بینالمللی انرژی هستهای فوریه سال گذشته اعلام کرد که اگر تهران گامهای بعدی را در راه غنی سازی اورانیوم را ادامه دهد در حال حاضر به اندازه کافی اورانیوم غنی شده با درصد پایین برای ساخت سلاحهای هستهای در اختیار دارد. در هر حال سانتریفیوژها در نطنز همچنان میچرخند و ایران همچنان بر صلح آمیز بودن برنامههای خود تاکید دارد.
مسکو بازی خوبی بر روی برنامه هستهای ایران انجام داده است. از زمانی که برنامه هستهای ایران در سال 2002 آشکار شد، روسیه نقش موثری در این پرونده داشته است. مسئله این نیست که روسیه درخصوص توانایی هستهای ایران شک داشته باشد. در سال 2005، دیپلماتی روسی به من گفت که درمقایسه با ایرانیها، مهندسان هستهای کره شمالی ( که تاکنون دو آزمایش هستهای انجام دادهاند) بچهای بیش نیستند و به ارزیابهای روسی این مسئله را هشدار داد که ایران ممکن است هرچه زودتر به سلاح هستهای دست پیدا کنند و وضعیت بدبینانهتر از آن است که رسانههای امریکایی به آن اشاره میکنند.
هرچند دلایلی وجود دارد که چرا روسیه این مسئله را همواره در صدر لیست قرار میدهد و ترجیح میدهد که مشکل به این زودیها حل نشود.
اول از همه اینکه روسیه از وجود بحران با ایران از بعد اقتصادی سود میبرد. نه تنها روسیه فروشنده اصلی نیازهای هستهای ایران است، بلکه از اصلیترین فروشندگان سلاح به ایران به شمار میرود و درخواست سلاح با افرایش تنشها نیز افزایش مییابد.
در سال 2007، ایران سیستمی دفاعی به ارزش 1 میلیارد دلار از روسیه خریداری کرد و درحال حاضر در پی خرید سیستمهای رهگیر هوشمند برای دفاع از سایتهای هستهای خود است. مهمتر از آن اینکه حتی احتمال حمله نظامی علیه ایران و پیامدهای احتمالی این حمله بر روی قیمت نفت تاثیر میگذارد. این برای مسکو اهمیت دارد. نفت و گاز در واقع 3/2 از صادرات روسیه را تشکیل میدهد.
دوم، این مسئله جایگاه مسکو را در روابط بینالملل در بالای میز قرار میدهد. نفوذ مسکو در خاورمیانه یک دهه بود که کمرنگ شده بود.
روابط خوب مسکو با ایران، این فرصت را به آنها میدهد که بتواند بر روی بخشهای استراتژیک جهان تاثیر داشته باشد. عضویت در گروه 6 برای روسیه این فرصت را میدهد تا آنها بتوانند بر سر موضوعات مهم تاثیرگذار باشند.
سوم اینکه، مسئله هستهای ایران در واقع اهرمی است در مقابل امریکا. واشنگتن این مسئله را روشن کرده است که مسئله بسیار حیاتی است و همین باعث میشود تا مسکو برای همکاری امتیازهای بیشتری را طلب کند. روسیه به دنبال قراردادهای همکاری هستهای غیر نظامی با دولت جورج بوش بود و در تلاش است که با دولت اوباما بر سر کنترل سیستم دفاعی موشکی امریکا به توافق برسد. احتمال این وجود دارد که کرملین، این چرخه را همچنان ادامه دهد تا در آینده بتواند خواستههای بیشتری را طلب کند.
در آخر هرگز کینهتوزیها را دست کم نگیرید. مسکو هنوز درد پایان جنگ سرد و قد کشیدن امریکا به عنوان ابرقدرت را فراموش نکرده است. عقبنشینی امریکا از عراق و افغانستان ممکن است این درد را کاهش داده باشد اما آن درد را از بین نبرده است.
مذاکره کنندگان امریکایی همچنان میتوانند اعضای گروه 6 را متقاعد کنند که موضعی موثرتر در مقابل ایران بگیرند اما این تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که آنها این نکته را در نظر نگیرند که روسیه میخواهد همپیمان ایران باقی بماند.
فشار بیشتر بر ایران نیازمند چانهزنی فراوان است. مسکو هم باید این نکته را درک کند که عدم همکاری بینالمللی در این مسئله میتواند سیاستهای دیگری را وارد صحنه کند که مسکو در آنها منفور است. این مسئله میتواند همکاری های اعضای ناتو را بیشتر کند و سیستم دفاعی موشکی را از آنچه که بود سختتر کند. از همه مهمتر اینکه کشورهای اروپایی و خاورمیانه بار دیگر پشت امریکا جمع خواهند شد و رهبری را بر عهده آن قرار خواهند داد. به طور خلاصه، روسیه باید این را درک کند که بازی دوگانه با ایران ارزش ندارد.
منبع: فارن پالیسی
نظر شما :