فاشیسم پشت در است
با وجود آنکه فعالیت های فاشیستی بهخصوص در منطقه بالکان در حال افزایش است اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نئو نازی ها در حکم یک جزیره کوچک در دریای بزرگ ضد فاشیسم هستند.اما هیتلر و موسولینی زمانی قدرت به دست گرفتند که تنها چند درصد از مردم از آنها حمایت میکردند و آنها نیز در آستانه یک بحران اقتصادی جهانی بودند.
یوک هایدر، سیاستمدرا کاریزماتیک اتریش در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد. این حادثه رانندگی در حالی اتفاق افتاد که وی دوبرابر سرعت مجاز سرعت داشت. یک ضرب المثل قدیمی هست که می گوید پشت سر مرده حرف نمی زنند. مرگ عم انگیز هایدر بخشی از ذهن من را به خود مشغول کرده است و این درحالی است که من همچنان به پدیده ای فکر می کتن که آینده کشور، شهر و محیط اطراف من، بخصوص خانواده من را تهدید می کند.
مشکل کوته فکری، نژاد پرستی و فاشیسم است که در اروپای شرقی و اروپای مرکزی در حال گسترش است و ما با اخبار افزایش خشونت ها از آنها با خبر می شویم.
هایدر به شخصه منکر این واقعیت نبود که فلسفه سیاسی خود را از آلمان نازی اقتباس کرده است. وی ارتش اس اس نازی ها را وطن پرست می دانست و هولوکاست را تحقیر می کرد. اتحادیه اروپا در مقابل مخالفت با روی کار آمدن حزب وی در سال 2000 اتریش را تحریم کردند. این درحالی است که گروه های فاشیست و نژادپرست دیگری در سراسر اروپا وجود دارد و حتی گاهی برخی از این احزاب به پارلمان کشورها نیز راه پیدا می کرده اند. این یکی از پیامدهایی است که نبود ایدئولوژی پس از فروپاشی نظام کمونیستی در اروپای شرقی به وجود آمده است. روزنامه دای تاگستایتون، چاپ آلمان می نویسد که ایدئولوژی خشم در بسیاری از کشورها ظهور کرده است که سبب بروز ایدئولوژی های ضد عربی و نژاد پرستی کلیشه ای، ملی گرایی منفی و بنیادگرایی انتقامی شده است. فعالیت های ضد اسلام بخشی از فعالیت های این گروه ها در حال حاضر شده است.
با توجه به مشاهده چنین خشونت هایی در منطقه بالکان، در ابتدا می خواهم برخی از اصطلاحات را شفاف سازی کنم. امروزه بسیاری از واژه های فاشیسم و نئوفاشیسم، نازیسم و نئو نازیسم استفاده می کنند. فاشیسم ابتدا در ایتالیا بین دو جنگ جهانی گسترش پیدا کرد و پس از آن به عنوان یک ایدئولوژی استبدادی در سراسر جهان پخش شد و یک سیستمی را بر پایه نژادپرستی و ملی گرایی افراطی با رهبرانی مانند موسولینی در ایتالیا و هیتلر در آلمان و ژنرال فرانکو در اسپانیا را به وجود آورد. نازیسم و نازی به طور خاص به افراد حزب سوسیالیست ملی آلمان که هیتلر رهبری آن را برعهده داشت گفته می شد که پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه فعالیت نداشتند. بنابراین ما از نازی ها تنها در یک مرحله از تاریخ سخن می گوییم. و این درحالی است که احیای دکترین سوسیال ملی نئو نازیسم نام دارد، نئو فاشیسمی دیگر وجود ندارد چراکه فاشیسم در فضا و زمان گسترش بیشتری پیدا کرده بود.
فعالیت های فاشیسم در منطقه بالکان جامعه را نگران کرده است. نئو نازیسم ها در کرواسی همچنان ضد صرب هستند که از جنگ جهانی دوم به جای مانده اند و امروزه بیشتر در بازی های فوتبال و کنسرت ها پاپ حضورشان پررنگ شده است. بخصوص طرفداران مارکو پرکویک تامسون، که طرفداران زیادی دارد و معمولا دستهایشان را به نشانه سلام هیتلری بالا می آورند. حتی کشیش های کاتولیک نیز بیش از 50 سال است که شعر ملی گرایانه افراطی صربها را از درخت بید آویزان کنید را سر می دهند. [1]
نویسنده معروف کروات، اسلاونکا دراکولیک در خصوص رواج چنین ملی گرایانی به روزنامه گاردین چاپ لندن هشدان دارده بود.
چهره مجارستان با احیای دوباره گارد دفاعی در سال گذشته خدشه دارد شد. یک روزنامه آلمانی می نویسد که به وجود آمدن گارد دفاعی در مجارستان نشانه بیماری در اجتماع است که به دلیل افزایش خشونت، نژاد پرستی در یک جامعه است که سبب ضعیف شدن دموکراسی در آن جامعه می شود.
برخی از گروه های شبه نازی در صربستان نتوانستند در تضعیف جلسه ضد فاشیسم در بلگراد موفق شوند. چندین تن از اعضای این گروه سال گذشته در مقابل اعتراض به استقلال کوزوو دستگیر شدند.
در بوسنی شرایط چگونه است؟ متاسفانه مخالفت با استقلال صربستان رد سال 1992 و نسل کشی در سربنیکا چیزی غیر از فاشیسم افراطی نیست. این روزها رسانه های بوسنی از سخنان پیتر گالبریت بسیار استفاده می کنند که در برنامه ای رادیویی در خصوص اینکه جنگ ها چگونه به پایان می رسند اعلام کرد که صرب های بوسنی فاشیست بودند، فاشیست های نسل کش.
در سایر کشورهای منطقه بالکان فعالیت های شبه نازی و فاشیستی ادامه دارد. در بلغارستان که کشوری است که از لحاظ اقتصادی و سیاسی در مقایسه با سایر کشورهای منطقه به ثبات رسیده است. ملی گرایی افراطی چهره خود را دوباره نشان داده است. حزب ملی گرای آتاکا، توانست 9 درصد از آرا را در سال 2005 از آن خود کند و این درحالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2007 رهبر این حزب توانست 25 درصد از آرای انتخابات را به نام خود از صندوق ها بیرون بکشد. با توجه به ایدئولوژی های این حزب، بلغارستان کشوری است با یک ملیت، یکپارچه که بین قومیت ها و مذاهب تقسیم نمی شود. این حزب کانال ملی این کشور را که به زبان ترکی برنامه پخش می کرد حذف کرد و اعلام کرد که زبان ملی این کشور تنها بلغاری است و احزاب محلی اجازه فعالیت ندارند.
با وجود آنکه فعالیت های فاشیستی به ویژه در منطقه بالکان در حال افزایش است اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نئو نازی ها در حکم یک جزیره کوچک در دریای بزرگ ضد فاشیسم هستند. آنها تنها 1 تا 10 درصد از جمعیت اروپا را به خود اختصاص داده اند. این درست است اما آیا در آینده نیز همینطور باقی خواهند ماند؟ هیچ کس نمی توانست رکود اقتصادی امریکا را پیش بینی کند. اتفاقی که همه ما را تحت تاثیر خود قرار داد. مسئله مهم دیگر یادآوری این نکته است که هیتلر و موسولینی زمانی قدرت به دست گرفتند که تنها چند درصد از مردم از آنها حمایت می کردند و آنها نیز در آستانه یک بحران اقتصادی جهانی بودند.
این مقاله توسط هجرودین سومون، سفر سابق بوسنی و هرزگوین در ترکیه نوشته شده است و در نشریه تودیز زمان به چاپ رسیده است.
[1]Srbe na vrbe (hang serbs on the willow trees)
نظر شما :