تقابل اقلیم و حکمرانی

از زمستان سخت تا بهار خشک ایران!

۱۷ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۱۵۲۹ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ایران ازجمله بازیگران نظام جهانی است که در یک دهه اخیر با موجی سنگین از ناهنجاری اقلیمی روبه‌رو بوده و فشار فزاینده همین آشفتگی اقلیمی با ناهنجاری سیاسی مانند تحریم‌های غرب و تنش‌های ژئوپلیتیک همسو شده و ایران را در وضعیت دولت شکننده نظام جهانی قرار داده است.
از زمستان سخت تا بهار خشک ایران!

دیپلماسی ایرانی: اداره امور عمومی در جهان پسامدرن و در وضعیت آنارشیک کنونی، بیش از آن‌که عصر شکوفایی اقتدار انسان را جلوه دهد با دو مؤلفه دیگر یعنی برتری هوش مصنوعی و ناهنجاری اقلیمی شناخته می‌شود.

ناتوانی مقتدرترین انسان‌های دوران تاریخ در برابر تغییرات اقلیمی به گونه‌ای است که واژه ناهنجاری بر این تغییرات داده شده و بشر قرن 21 به درون این ناهنجاری فاجعه‌بار کشیده می‌شود. ناهنجاری اقلیمی که سراسر جهان از ایالات متحده امریکا، چین، ایران، سراسر افریقا و قلب اروپا را در قالب خشکسالی شدید، آتش‌سوزی بزرگ در زمستان‌های خشک، سیل‌های ویرانگر در تابستان گرم و ... درگیر کرده و حیات بشر را تهدید می‌کند. این ناهنجاری‌ها برای بیشتر بازیگران نظام جهانی (دولت‌ها و غیر دولت‌ها) مشکل آفرین بوده، بحران کارآمدی و اثربخشی این بازیگران را شدت بخشیده است. در چنین وضعیتی، اداره امور عمومی بسیار سخت شده و تاکتیک‌های بیشماری طرح‌ریزی می‌شوند که در نهایت به انعطاف پذیری زیستی انسان با تغییرات اقلیمی یا همان انطباق با شرایط بحرانی، منجر می‌شود.

ایران ازجمله بازیگران نظام جهانی است که در یک دهه اخیر با موجی سنگین از ناهنجاری اقلیمی روبه‌رو بوده و فشار فزاینده همین آشفتگی اقلیمی با ناهنجاری سیاسی مانند تحریم‌های غرب و تنش‌های ژئوپلیتیک همسو شده و ایران را در وضعیت دولت شکننده نظام جهانی قرار داده است.

جهانی شدن ناهنجاری اقلیمی دارای مؤلفه‌های بسیاری است که بیشتر آنها در ایران قابل مشاهده هستند. خشکسالی شدید، گرمای شدید، باران‌های ویرانگر خارج از فصل بارش، افزایش و تثبیت آلودگی‌های هوا و... که بی‌نظمی اداره امور عمومی و حکمرانی در ایران را شکل داده‌اند. شکل‌گیری این بی‌نظمی و پیدایش دولت شکننده در ایران تنها با این اندیشه قایل تفسیر است که: «نظم برای تثبیت خود به استفاده موقتی از بی‌نظمی نیاز دارد.»1  بی‌نظمی موقتی پیامد ناهنجاری اقلیمی می‌تواند به نظم نوین حکمرانی ایران بر پایه سازگاری با شرایط جدید زیستی، اقلیمی و بلکه سیاسی و ژئوپلیتیک منجر شود که اقتدار فزاینده ایران در جهان آشوبناک کنونی را تضمین می‌کند. اما گذار از بی نظمی موقتی به سیاستگذاری مطلوب و کارآمد نیازمند است که از انگاره‌های سیاست‌زده و آرمانی پرهیزکند. سیاستگذاری آرمانی و سیاست‌زده که حکمرانی ایران را در وضعیت شکننده قرار داده و نه‌تنها زمستان سخت که برای غرب و اروپا تعریف کرده بود را بر ایران عملیاتی کرده، بهار خشک را نیز در پیش دارد و همچنان در سکوت مرگبار سیاستگذاری فرو رفته است!

سکوت دولت ایران در مقابل ناهنجاری اقلیمی کنونی به‌خصوص خشکسالی بی‌سابقه در نیمه جنوبی کشور که جلوه‌ای آشکار از تقابل اقلیم و حکمرانی است را می‌توان بسیار زیان‌بارتر از زمستان سخت 1403 دانست که در قالب بهار خشک 1404 بر ایران سایه افکنده و دارای شناسه‌های زیر است: 

یکم – سرگردانی الگوی مقابله یا سازش اقلیمی: سیاستگذاری عمومی در بحران‌های طبیعی، دستورکار مقابله با این طیف از مشکلات را توصیه می‌کند. اما در چند دهه اخیر و فراگیری بحران‌های طبیعی مانند زلزله، سونامی، ... به‌ویژه خشکسالی، ناکارآمدی سیاست تقابلی یا واکنشی نمایان شده و اندیشمندان سیاستگذاری توصیه به سازش با بحران‌ها دارند.

سازش با بحران طبیعی به‌خصوص آشفتگی اقلیمی به معنای کسب آمادگی کامل برای کاهش خسارت و پیامدهای این‌گونه رویدادهایی است که پیدایش آنها خارج از دسترس و توان انسان است. الگوی واکنشی یا تقابلی برای مدیریت ناهنجاری اقلیمی هرگز کارساز نخواهد بود، زیرا تغییرات اقلیمی بسیار فراتر از توان انسان بوده و بخشی از این آشفتگی اقلیمی نیز پیامد فعالیت و خودخواهی بشر در فرآیتد توسعه است!

بشر توان برطرف کردن همه مشکلات و بحران‌ها را ندارد، بنابراین مجبور است با بخشی از مشکلات سازگاری داشته باشد همان‌گونه که ویلیام بلیک، نوسینده بریتانیایی، می‌نویسد: "ما قرار نیست همه تضادها را حل کنیم، بلکه باید با آنها زندگی کنیم و بالاتر از آنها باشیم".

همان‌گونه که سال‌هاست الگوی تقابلی با مسائلی مانند کم آبی از ساخت سد و سیاست سازه‌ای تغییر به الگوی مصرف بهینه و سیاست فرهنگی تغییر یافته است، در عصر فراگیری آشفتگی اقلیمی نیز ‌باید به سازش یا همسازی با ناهنجاری اقلیمی بپردازیم.

سیاستگذاران ایرانی که در دو دهه اخیر متوجه ناکارایی سیاست سازه‌ای در مقابل کم آبی شده‌اند و سیاست فرهنگی مدیریت مصرف را طراحی کرده‌اند در مقابل ناهنجاری اقلیمی نیز باید از سرگردانی کنونی خارج شوند و سیاست همسازی با تغییرات اقلیمی را تدوین و اجرایی کنند. 

دوم – مدیریت چرخه بحران: حکمرانی مطلوب عصر پسامدرن فرآیندی است که با چرخه‌ای از بحران‌های همبسته مواجه است. چرخه بحران‌های موجود به گونه‌ای است که یک رویداد طبیعی مانند زلزله یا خشکسالی می‌تواند بحرانی ژئوپلیتیک با ابعاد جهانی را سبب شود.

بزرگ‌ترین موج‌های مهاجرت در چند دهه اخیر پیامد دو ناهنجای همبسته یعنی آشفتگی اقلیمی و ستیزهای ژئوپلیتیک بوده که هر کدام بر دیگری اثری مستقیم داشته و در نهایت سبب شکلگیری فاجعه جنگ بزرگ، قحطی و مهاجرت بزرگ شهروندان بسیاری از کشورها به اروپا و ایالات متحده امریکا شده است. 

همبستگی شدید تغییرات اقلیمی و بحران‌های ژئوپلیتیک در چند دهه اخیر بر همه سیاستگذاران و راهبردپردازان نظام جهانی ثابت شده است. در چنین شرایطی است که هر آشفتگی اقلیمی به یک بحران و بلکه فاجعه ژئوپلیتیک منجر می‌شود.

بحران‌های کنونی جهان دارای فرآیندی چرخه‌ای هستند که هم‌زمان با یکدیگر یا به تناوب در الگوی رونق و رکود بحران، بروز می‌کند و دولت‌ها و سیاستگذاران را به انتخاب و طراحی سیاست‌ها و تاکتیک‌های جدید و سخت‌تر مجبور می‌کنند.  

ناهنجاری اقلیمی شدید در ایران در قالب خشکسالی و گرمای سوزان به قطعی آب، برق و کمبود دیگر خدمات حیاتی عصر کنونی منجر شده است و ایران را در زمستان سرد 1403 قرار داد که با اشتباه دولت، تا مرزهای یک فاجعه سیاسی و اجتماعی بزرگ در زمستان 1403 نیز پیش رفته بود.

ایده قطع دو ساعت برق برای کاهش یا قطع مازوت سوزی در نیروگاه‌های برق در ایران، ازجمله جلوه‌های همبستگی بحران آلودگی زیستی با بحران مشروعیت بود که در صورت ادامه این سیاست اشتباه، اعتراض و شورش اجتماعی در زمستان 1403 شکلگیری موجی از بحران‌های بزرگ در کشور را سبب می‌شد.

اکنون که در نیمه زمستان بسیار سرد و خشک 1403، ایران همچنان با بحران کمبود انرژی به‌خصوص برق و گاز روبه‌روست، خشکسالی بی‌سابقه بر بسیاری از مناطق ایران حکمفرما شده است به گونه‌ای که استان‌های پربارشی مانند چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، شمال خوزستان و ... هیچ بارش قابل توجه‌ای نداشته‌اند و هشدار هراسناکی از بهار خشک و سوزان می‌دهند.

هشداری که سیاستگذاران را به مدیریت جامع مسائل و بحران‌ها در قالب یک چرخه بحران رهنمون می‌کند. برطرف کردن ابن بحران‌ها بر پایه مقابله جزئی و تمرکز بر یک بحران، امکان‌پذیر نیست و اثربخشی چندانی ندارد. بنابراین باید مدیریت چرخه بحران را عملیاتی کنند. 

سوم – آشفتگی اقلیمی و حکمرانی شکننده: اقلیم شناسی و برآورد پیامدهای جغرافیا و اقلیم بر سیاست و روابط بین‌الملل یکی از مؤلفه‌های دانش ژئوپلیتیک و سیاستگذاری است که الگوی حکمرانی مطلوب بر پایه رفتار زیستی شهروندان و دولت را شکل می‌دهد. 

حکمرانی شکننده و سیاستگذاری ناکارآمد در ایران به گونه‌ای است که با اندک بارش باران و برف، دچار بحران خدمات‌رسانی می‌شوند و بخشی از کشور را تعطیل می‌کنند. در زمان افزایش دما و ناهنجاری گرمایی نیز همواره با تعطیلی بخشی از کشور یا بخشی از صنعت و اقتصاد ایران روبه‌رو می‌شویم که نارضایتی شدید شهروندان و کاهش مشروعیت دولت در افکار عمومی را سبب می‌شود. 

بررسی و برآورد پیامدهای تغییرات اقلیمی و ناهنجاری‌های آب و هوایی بر حکمرانی و بقای یک بازیگر در نظام جهانی، چندان پیچیده است که سیاستگذاران برای چندین دهه آینده نیز سیاست‌های اقلیمی را تدوین و تصویب می‌کنند.   

زمستان سرد 1403 ایران که جلوه‌ای از ناکارآمدی سیاست‌ها و سیاستگذاران بود، تقابل آشفتگی اقلیمی با حکمرانی را نمایان ساخت. ناتوانی سیاستگذاران در مقابله یا سازگاری با آشفتگی اقلیمی سبب شد مشروعیت و اقتدار راهبردی ایران در افکار عمومی خدشه‌پذیر شود و شکنندگی دولت ایران را برجسته کند.

*

در عصری که دانش و فناوری هوش مصنوعی در حال سلطه بر تمام ابعاد زندگی بشر و بلکه حکمرانی سیاسی بوده و یک ناهنجاری بزرگ اقتصادی و قدرت ویرانگر آینده نامیده می‌شود، ناهنجاری اقلیمی نیز بر سراسر جهان سایه افکنده است. ناتوانی فناوری هوش مصنوعی در مقابله با تغییرات اقلیمی، نقطه ضعف مهمی برای هوش مصنوعی محسوب می‌شود که شاید برتری آشفتگی اقلیمی بر هوش مصنوعی را نمایان سازد.

در شرایطی که جنگ قدرت‌های بزرگ در حوزه هوش مصنوعی و کسب برتری در این حوزه ادامه دارد و سخت‌تر می‌شود، ناهنجاری اقلیمی نیز قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده امریکا، چین، هند، برزیل و اروپا را تهدید کرده و آتش‌سوزی بزرگ کالیفرنیا که پیامد خشکسالی دانسته می‌شود، اقتدار ابرقدرت قرن 21 را خدشه‌دار کرده است.

در چنین وضعیی، ایران که با طیفی از چالش‌ها و بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و ژئوپلیتیک روبه‌روست، با شدیدترین ناهنجاری اقلیمی یک قرن اخیر خود در قالب خشکسالی و ناترازی شدید منابع انرژی روبه‌رو شده است.

در پایان زمستان 1403 که مصداقی از زمستان سرد اروپای پساتحریم گاز روسیه بوده و ناترازی انرژی ایران تا مرز شکنندگی دولت پیش رفت، اکنون جلوه‌های یک بهار بسیار سخت یا بهار خشک در ایران نمایان شده است. احتمال خشک شدن سدهای بزرگی مانند کارون‌ها و زاینده رود، بسیار فاجعه‌بارتر از زمستان سرد 1403 خواهد بود.

خشکسالی بی‌سابقه‌ کنونی که روندی از شکنندگی حکمرانی و اداره امور کشور را آشکار ساخت نه‌تنها ناهنجاری اقلیمی را شکل داده است، بلکه ناهنجاری ژئوپلیتیک منابع قدرت ایران در منطقه را نیز سبب خواهد شد. چشم اندازی از همبستگی ناهنجاری اقیلمی و بحران‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی که در نهایت اقتدار راهبردی ایران در ژئوپلیتیک آشوبناک جهان را سست می‌کند.

فشار اقتصادی فزاینده که بر بنیان وضعیت ابهام دیپلماتیک ایران در منطقه و جهان شکل گرفته است در همسازی با آشفتگی اقلیمی به‌ویژه خشکسالی می‌تواند بحران ناکارآمدی حکمرانی و فروپاشی نظم داخلی را تسهیل کند.

این روند ناتوانی حکمرانی در مقابل آشفتگی اقلیمی علاوه بر نارضایتی شهروندان و کاهش مشروعیت داخلی، کاهش اقتدار ایران در نظام جهانی را نیز سبب شده است.

سیاستگذاران ارشد ایران که پیامدهای زمستان سرد 1403 با بنیان ناترازی انرژی را تجربه کرده‌اند، باید حکمرانی را برای اداره امور عمومی کشور در بستر آشوبناک ناهنجاری اقلیمی بسیار شدیدتر بهار خشک ایران آماده کنند. بهار خشک ایران که علاوه بر سپهر سیاسی و اجتماعی کشور، ژئوپلیتیک و توان راهبردی ایران در نظام جهانی را نیز تهدید می‌کند.

منابع: 
1- ریویر، کلود. درآمدی بر انسان شناسی. ترجمه ناصر فکر. تهران. نشر نی. چاپ ششم. 1385، ص 73 

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: خشکسالی خشکسالی در ایران خشکسالی در خاورمیانه جمهوری اسلامی ایران دولت ایران اسلام ذوالقدرپور ناهنجاری اقلیمی آشفتگی اقلیمی تغییرات اقلیمی ایران بهار خشک ایران حکمرانی ایران بحران بحران انرژی بحران گاز بحران برق زمستان بهار


( ۲ )

نظر شما :