ایران هزینه صدها سلاح هستهای را داده اما آنها را ندارد
بمب اتمی برای برقراری موازنه وحشت!
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری خارجی در عصر آشوبناک کنونی دارای ابزارها و تاکتیکهایی است که بسیار فراتر از الگوهای فریبندهای مانند دیپلماسی عمومی است. واقعیت نظام جهانی نشان میدهد که آنارشی، بنیان نظام بینالملل بوده و وضعیت کنونی جهان نیز آنارشیک مطلق است.
در چنین وضعیت آنارشیکی، هیچ یک از بازیگران غیردولتی نظام جهانی مانند سازمانهای بین المللی بزرگ (سازمان ملل، یونسکو، بانک جهانی و ...) برای مداخله اثرگذار در بحرانها و مدیریت تحولات توان ندارند. این شرایط به گونهای بحرانی شده اکه تنها با "عصر وحشت" و "موازنه وحشت" قابل تفسیر است.
الگوی موازنه وحشت سبب شده است تا دولتها از سازمانهای بینالمللی قطع امید کنند، تنها بر توان و قدرت سخت و نرم خود اتکا داشته باشند. این روند خوداتکایی در عصر موازنه وحشت برای قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی، هزینههای بسیار گزاف در سیاستگذاری خارجی، سیاستگذاری دفاعی و نظامی دارد. سیاستگذاری دفاعی بدون برقراری موازنه وحشت به جنگ منجر میشود و بازیگران را ناچار به چرخهای از ستیز و گریز سخت در رویدادهای نظام جهانی میسازد.
در جهان اینچنین آشفته و هراسناک، موازنه وحشت از اصلیترین و کارآمدترین ابزارها و تاکتیکهای سیاستگذاری راهبردی هر بازیگر است و بازیگری که نتواند موازنه را به سود خود برقرار کند، باید توانایی برهم زدن موازنه وحشت را داشته باشد.
سیاستگذاری خارجی ایران در بیش از چهار دهه اخیر بر مؤلفههایی از موازنه وحشت استوار بود که در یک سال گذشته دچار شکاف و آشفتگی شده است. این شکاف که با تهاجم فراگیر اسرائیل به غزه شروع شد، با سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه به فروپاشی موازنه وحشت به زیان ایران، همراه شد.
در چنین شرایطی سخن گفتن از موازنه وحشت بدون داشتن ابزارهای وحشتآفرین راهبردی و کارآمد در حوزه تسلیحات نظامی، سخنی گزاف و بیهوده خواهد بود. بمب اتم در شرایط کنونی هراسناکترین سلاح برای قدرتهای بزرگ قلمداد میشود که با اتکا به آن توان موازنه وحشت را برای خود امکانپذیر ساختهاند. تسلیحات اتمی که بیشتر در اختیار دولتهای توانمند جهان قرار دارد، کره شمالی و پاکستان دو استثنای آن محسوب میشوند، منبع اقتدار وحشت بزرگان است همانگونه که روژه گارودی میگوید: «سلاحهای اتمی، اسلحه توانگران است.»1
در بستر آنارشیک نظام جهانی و برتری گفتمان قدرت در روابط بین الملل، سلاح اتمی را میتوان اسلحه توانگران و توانمندان ژئوپلیتیک دانست. اکنون که ایران با روندی از تهدیدات و بحرانهای داخلی و خارجی فراگیر با ماهیت جنگ هیبریدی روبهرو شده و برخی تحلیلگران اعتقاد دارند ایران در وضعیت "ایران برهنه" قرار گرفته است، باید بازنگری در سیاست سلاح اتمی ایران همزمان با سیاست مذاکره مستقیم با ایالات متحده امریکا به عنوان یک ابزار تقویت ژئوپلیتیک ایران در مسیرهای زیر مورد توجه قرار گیرد:
یکم – هزینههای موازنه برای ایران: برقراری موازنه در هر شکل و هر یک از مؤلفههای آن (موازنه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تسلیحاتی و ...) برای بازیگران بر اساس منافع آن سنجیده و در نهایت وارد سیاستگذاری خارجی میشود. محاسبه هزینه و درآمد هر شکل موازنه باید به گونهای باشد که منابع و منافع اقتدار ژئوپلیتیک بازیگر در نظام جهانی را تضمین و تقویت کند.
موازنه قدرت در جهان آشوبناک کنونی بهویژه در آسیای جنوب غربی برای بازیگران بزرگ منطقه مانند ایران، بسیار سخت و پیچیده بوده است و هزینههای چنین موازنهسازی نیز هنگفت خواهد بود. تاکتیک و ابزار موازنه قدرت بهخصوص موازنه وحشت ازجمله گرانترین کالاها و خدمات بازی قدرت و توان ژئوپلیتیک است.
ایران که در چهل سال اخیر در محاصره انواع تهاجم بازیگران منطقهای و جهانی مانند: جنگ عراق، جنگ خلیج فارس، ظهور طالبان، بهار عربی، شکلگیری داعش، سرنگونی دولت بشار اسد، بهخصوص تحریمهای شکننده و ... بوده، بخشی از توان موازنهسازی خود را از دست داده، زیرا زیربنای موازنهسازی در عصر کنونی، اقتصاد و تجارت پویا و قوی است.
نگاه تک بعدی سیاستگذاری خارجی ایران به رویدادها و بازیگران نظام جهانی با چشم انداز دوگانه اساطیری خیر و شر که دوستان را ابدی و دشمنان را همیشگی و خونخوار میداند، هزینههای سنگین برای راهبرد ژئوپلیتیک ایران دارد که فراتر از توان اقتصاد کشور است. سیاستگذاران ایرانی در بهرهگیری از تاکتیک موازنه قدرت و وحشت، تنها به برقراری موازنه اصرار دارند و برهم زدن موازنه نابرابر موجود را طرحریزی و عملیاتی نکردهاند!
موازنه وحشت حاکم بر آسیای جنوب غربی که تا چند ماه پیش به سود ایران بود، اکنون دچار شکافی عمیق به زیان ایران شده است، بنابراین سیاستگذاران ایرانی به جای هزینههای هنگفت برای موازنه وحشت نابرابر به زیان ایران، باید به سوی برقراری هژمونی وحشت تغییر تاکتیک دهند. هژمونی وحشت در عصر کنونی و کشاکش تهدیدات هستهای میان قدرتهای شرق و غرب جهان، پیامد داشتن بمب اتمی است.
دوم – پرداخت هزینه بمب اتم ایران: رویدادهای یک سال اخیر آسیای جنوب غربی در چند محور همراهی و همکاری فزاینده دولتهای عربی با چین، روسیه و اسرائیل، تهاجم فراگیر و بیپروای اسرائیل به غزه، لبنان، سوریه، یمن، و ...، سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه و ... نشان داده که دوره کارایی تاکتیک موازنه وحشت در سیاستگذاری خارجی ایران پایان یافته است و برای تضمین بقا در چنین آشفتگی باید ابزاری مناسب مانند بمب اتم داشته و نمایش داد.
سلاح هستهای و بمب اتمی بر اساس فرمایش صریح رهبر معظم انقلاب در سیاست دفاعی ایران جایی ندارد. این رویکرد ایران نسبت به نفی بمب اتمی با توجه به شرایط ژئوپلیتیک کنونی قابل بازبینی و تغییر است، زیرا بخش بزرگی از تحریمها و بحرانهای خارجی ایران پیامد برنامه صلح آمیز هستهای ایران بوده که این تحریمها و پیامدهای اقتصادی آن بسیار فراتر از داشتن بمب اتمی از سوی ایران است!
به صراحت میتوان ادعا کرد که ایران در دو دهه اخیر هزینههای ساخت و آزمایش دستکم یکصد بمب اتمی را در قالب تحریمها و تهدیدهای فراگیر غرب بهخصوص ایالات متحده امریکا، پرداخت کرده اما هیچ بمب اتمی در زرادخانه تسلیحات رسمی خود ثبت نکرده است!
هزینه هنگفتی که ایران برای بمب اتمی ساخته نشده و آزمایش نشده خود پرداخت کرده است را میتوان در تحریم نفت، تخفیف فروش نفت، مصادره اموال و بلوکه شدن پول ایران در خارج، تحریم فناوریها و کالاهای نوین که سبب فرسودگی صنعت و اقتصاد ایران شده و ... مشاهده کرد. مجاسبه دقیق چنین هزینههایی نشان خواهد داد که ایران برای بمب اتمی نداشته خود، صدها میلیارد دلار پرداخت کرده است.
*
رویدادهایی که نظم جهانی موجود را بر محور آنارشی متمرکز نموده و ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی را بسیار شکننده و ستیزهمدار کرده، موازنه وحشت را بر سیاستگذاری خارجی بازیگران مهم و بزرگ منطقه و جهان چیره ساخته است.
موازنه وحشت که یک سوی آن ایران قرار دارد و در سوی دیگر آن قدرتهای بزرگ منطقهای مانند عربستان، ترکیه، اسرائیل و قدرتهای غربی و شرقی حامی این کشورها. در چنین وضعیتی از موازنه ناساز، میتوان آنرا موازنه یک طرفه از سوی ایران قلمداد کرد، زیرا سیاستگذاران ارشد ایرانی به جای خروج از انگاره موازنه وحشت نابرار در مقابل ائتلاف بزرگ رقیبان، همچنان بر موازنه قدرت و وحشت بدون تولید ابزارهای نوین و کارآمد وحشت، اصرار دارد!
اکنون که فشار فزاینده بر منابع و منافع راهبردی و بلکه بقای ایران در نظام جهانی است، سیاستگذاران ایران باید از انگاره موازنه وحشت خروج کنند و تنها ابزار موازنهساز عصر وحشت یعنی بمب اتمی ایران را رونمایی کنند.
ایران کنونی در شرایطی قرار دارد که تمام هزینههای سیاسی، اقتصادی و ... ساخت و آزمایش بمب اتمی در قالب تحریمها را پرداخت کرده است و هیچ صورتحساب پرداخت نشدهای در فرآیند ساخت و نمایش سلاح اتمی به غرب و ایالات متحده بدهکار نیست. ایران تمام هزینههای نهتنها یک بمب اتمی بلکه صدها بمب اتمی را به جامعه جهانی (چین، روسیه، اروپا، ایالات متحده امریکا) پرداخت کرده اما هیچ منافعی از آن کسب نکرده است.
اکنون زمان آن فرا رسیده است تا همزمان با آغاز فرآیند گفتوگو و مذاکره با غرب بهویژه ایالات متحده امریکا، بازبینی سیاست تسلیحاتی، ساخت و رونمایی بمب اتمی ایران نیز پیگیری و نمایش داده شود تا موازنه وحشت نابرابر علیه ایران دگرگون شود.
منابع:
1- گارودی، روژه. گورکنها - یک هشدار نوین به زندگان. ترجمه علیاکبر کسمایی. تهران. اطلاعات. چاپ چهام. 1393، ص 37
نظر شما :