مؤلفههای ضرورت انعطاف نهایی در سیاستگذاری خارجی
مصلحت انعطاف ایران
دیپلماسی ایرانی: اداره امور عمومی یک دولت دارای الگوها و روشهایی است که برخی دارای ویژگیهای عمومی و برخی نیز مؤلفههای برجسته برای یک واحد سیاسی خاص را طرح ریزی و اجرایی میکنند. این اداره امور عمومی که همان سیاستگذاری عمومی است، دارای ارکانی است که مصلحت یکی از آنها محسوب میشود.
مصلحت در سیاستگذاری خارجی، نمود بیشتری داشته و یکی از بهترین دستاویزهای یک سیاستگذار یا بازیگر نظام جهانی برای توجیه سیاستها و تاکتیکهای سیاست خارجی و روابط بین الملل خویش است. هر بازیگر یا سیاستگذار سیاست خارجی میتواند با اصرار بر مصلحت منافع راهبردی، سختترین و دردآورترین سیاستها را نیز طراحی و انتخاب کند.
اصل مصلحت بهویژه برای انتخاب و اجرای سیاستهای سازش و انعطاف کاربردیتر بوده و توجیه مناسبی برای این رویکرد سیاستگذاری خارجی دانسته میشود.
همانگونه در مقاله اخیر منشور سیاستگذاری خارجی دولت چهاردهم / مقاومت و انعطاف همزمان در سیاست خارجی! سیاستگذاری دولت چهاردهم و انعطاف در سیاست خارجی به عنوان ضرورت بقای اقتدار ایران در نظام جهانی و حفظ منافع راهبردی ایران مورد بررسی قرار گرفت، جهان آشوبناک کنونی واقعیتهایی را برای اصرار بر انتخاب و اجرای انعطاف فزاینده در سیاستگذاری خارجی کشور نشان میدهد.
جهان آشوبناک کنونی در حال زایش روزافزون تنش، بحران، جنگ و فاجعه است. روندی که نهتنها بقای بازیگران مستقلی مانند ایران، بلکه بقای بشریت را با خطر روبه رو ساخته است.
در چنین فضای بحرانی، تغییر دولت ایران به منزله یک توفیق اجباری یا روزنه امیدبخش برای تغییر و بهبود وضعیت ایران در نظام جهانی قلمداد میشود که تنها از مسیر تغییر سیاستگذاری خارجی و در پیش گرفتن انعطاف نهایی در سیاست خارجی ایران بهخصوص با غرب، امکانپذیر است.
سخن گفتن از افول و فروپاشی ایالات متحده امریکا و امید به تغییر نظم جهانی که دارای استاندارد و ماهیت غربی و امریکایی است، راحتترین اقدام برخی کارشناسان و سیاستگذاران آرمانگرای خیالپرداز است که واقعیت بازی قدرت در نظام جهانی، پایداری و اثربخشی هژمونی ایالت متحده امریکا در جهان حتی بر مناسبات ائتلافها و سازمانهای ضد غربی مانند سازمان شانگهای و گروه بریکس را نمیبینند و تلاش دارند ایران را با سیاست انزوای راهبردی در مقابل رقیبان کوچکی مانند امارات متحده عربی، قطر، عربستان و ... نیز سرخورده سازند!
سرخوردگی بینالمللی و شکنندگی فراگیر دولت ایران در نظام جهانی و سپهر سیاسی داخلی به گونهای است که نهایت انعطاف و نرمش نهایی در سیاستگذاری خارجی را برای دولت چهاردهم توجیهپذیر و واجب میسازد.
مصلحت انعطاف فزاینده در سیاستگذاری خارجی ایران را میتوان در قالب مؤلفههای انعطاف نهایی ایران مورد بررسی قرار داد.
یکم – میزان انعطاف: یکی از مؤلفههای ضرورت و توجیه پذیری انعطاف نهایی ایران در شرایط کنونی را میتوان تعریف و تفسیر مناسب از انعطاف برای شهروندان ایران و توجیه مصلحت آن برای سیاستگذاران دو سوی تعامل یعنی ایران و غرب دانست.
میزان یا همان حد انعطاف، دارای طول موجی است که در یک سوی آن نرمش قهرمانانه و مصلحتآمیز و در انتهای آن سازش ننگین قرار میگیرد. این تفاوت شدید میان دو سمت طول موج انعطاف که دوگانه خیر و شر، خدمت و خیانت و ... را برسازی میکند، انعطاف را سختتر میسازد.
شرایط کنونی داخلی ایران و نظام جهانی به گونهای است که امکان یک انعطاف نهایی با عنوان نرمش قهرمانانه و مصلحتی وجود دارد و قابل توجیه است. میزانی از انعطاف که در سمت خیر، خدمت و شرافت قرار گیرد، مورد نیاز و درخواست شهروندان ایرانی نیز قرار دارد.
امکان انعطاف نهایی در شرایط کنونی با جلوههایی از نرمش قهرمانانه که حد مجاز انعطاف از سوی حکمرانی معرفی شده، میتواند با بدتر شدن وضعیت به اجبار انعطاف در سمت شر و خیانت طیف انعطاف که همان سازش و تسلیم نامیده میشود، منجر شود.
دوم – شکل انعطاف: دومین مؤلفه ضرورت انعطاف نهایی در سیاستگذاری خارجی ایران که میتواند بر موفقیت این سیاست انعطاف نیز اثرگذار باشد، شکل انعطاف به معنای انعطاف آشکار یا انعطاف پنهان و رازآلود است.
انعطاف در سیاستگذاری خارجی ایران که در چند دهه اخیر نیز بارها در دستورکار دولت ایران قرار داشته، دارای رویکردی پنهانی و رازآلود بوده که با شایعات و روایتهای متضاد در افکار عمومی همراه بوده و توان کسب رضایت شهروندان ایرانی را نداشته است.
شهروندان ایرانی با توجه به دورههای پیشین مذاکره، تعامل و انعطاف در سیاستگذاری ایران که دارای ابهام و تردیدهای فراوان بوده است، اکنون به صراحت خواهان یک مذاکره و انعطاف نهایی آشکار هستند. بخشی از ضرورت انعطاف نهایی در سیاست خارجی ایران را میتوان پیامد آرزو و اشتیاق فراگیر شهروندان ایرانی به مذاکره و توافق کامل و نهایی با غرب دانست.
سوم – زمان انعطاف: یکی از مؤلفههای ضرورت انعطاف نهایی در سیاستگذاری خارجی ایران را میتوان زمان مناسب برای انعطاف و امکان توجیه انعطاف در شرایط کنونی دانست.
مطلوبیت انعطاف نهایی سیاستگذاری خارجی ایران در بازه زمانی کنونی را میتوان در آرامش نسبی و صلح حاکم بر روابط ایران و اغلب بازیگران نظام جهانی تفسیر کرد که ایران به جای اجبار به انعطاف نهایی خسارتبار در شرایط جنگ و فاجعه، قادر است در زمان صلح و آرامش نسبی کنونی، سیاست انعطاف نهایی را توجیه و عملی کند.
چهارم - مکان انعطاف: آخرین مؤلفه ضرورت انعطاف نهایی در سیاستگذاری خارجی ایران در این یادداشت به مکان انعطاف نهایی بازمیگردد که خود دارای دو گونه از مکانهای خاص است. مکان انعطاف نهایی بیانگر مطلوبیت مذاکره و انعطاف در جایگاه خاص خویش است.
مکان مطلوب انعطاف در سیاستگذاری خارجی هر بازیگر نظام جهانی، همان میز مذاکره یا دیپلماسی است که بسیار کارآمدتر و اثربخشتر از انعطاف در میدان و کارزار سخت است. قدرتهای بزرگ و اغلب بازیگران نظام جهانی تمایل دارند تا در مذاکره و دیپلماسی یا همان پشت میز از خود انعطاف یا نرمش نشان دهند.
انعطاف و حتی نرمش قهرمانانه در میدان (کارزار سخت – جنگ)، هزینههای بیشتر و البته پیامدهای خسارتباری مانند ننگ سازش و شکست برای سیاستگذار به همراه داشته باشد، بنابراین سیاستگذاران ارشد و حکمرانی میتواند با انتخاب میز به عنوان مکان مطلوب انعطاف، سیاستگذاری خود را دگرگون کند.
برای سیاستگذاران ایرانی نیز انعطاف روی میز بسیار مطوبتر از انعطاف در میدان یا جنگ است. شرایط کنونی و باز بودن برخی روزنههای توافق دیپلماتیک همراه با نرمش ایران، بسیار بهتر از هر گونه نرمش در میدان جنگ است.
*
سیاستگذاری عمومی ایران در آغاز دولت چهاردهم، وابستگی شدیدی به سیاستگذاری خارجی دارد. وابستگی فراگیری که تمام ابعاد سیاستگذاری عمومی ایران یا همان اداره امور عمومی کشور و بلکه بقای ایران را به موفقیت یا ناکامی سیاستگذاری خارجی بهخصوص رویکرد مذاکره، تعامل و انعطاف نهایی گِره زده است.
نارضایتی داخلی و سرخوردگی بینالمللی ایران در نظام جهانی بهویژه در رقابت با برخی همسایگان کوچک حوزه جنوب خلیج فارس، سپهر سیاسی و اجتماعی ایران را برای پذیرش و اشتیاق نهایت انعطاف یا نرمش نهایی آماده ساخته است.
امکان پذیری نرمش نهایی و از سوی دیگر بالاترین حد توجیه پذیری انعطاف در جامعه ایران که پیامد مصلحت، شرایط خاص داخلی و خارجی ایران با چشمانداز تاریک جهان آشوبناک و جنگزده کنونی است، دارای مؤلفههای زمان، مکان، شکل و میزان انعطاف است که ضرورت انعطاف نهایی را بر حکمرانی ایران به ویژه دولت چهاردهم آشکار کرده است.
مصلحت و شاید راز بقای ایران در نظام جهانی در شرایط کنونی را میتوان انعطاف نهایی در سیاستگذاری خارجی دانست که باید به سرعت در دستورکار دولت چهاردهم قرار گیرد.
نظر شما :