توهماتی که در سر دارد

علل و انگیزه های نفرت پراکنی تازه علیف

۲۲ دی ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۰۵۳۷ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
نویسنده خبر: احسان موحدیان
احسان موحدیان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ایران باید در این شرایط بر مواضع اصولی خود به صورت علنی و با صراحت و قاطعیت پافشاری کند و به علیف هشدار دهد که کماکان مخالف ایجاد کریدور جعلی زنگزور است، چون این مسئله باعث خفگی ژئوپولیتیک ایران، قطع مرز با ارمنستان، کم اثرشدن کریدور شمال – جنوب ایران و محاصره ایران توسط نیروهای ناتو، پانترک و تجزیه طلب و صهیونیستها خواهد شد. لذا اگر نیت باکو از ایجاد کریدور اتصال ساده به نخجوان است، مسیر امن و ارزان ایران مثل همیشه در دسترس است.
علل و انگیزه های نفرت پراکنی تازه علیف

دیپلماسی ایرانی: الهام علیف سه شنبه شب اظهارات تندی علیه ایران و ارمنستان داشت که در وهله اول نه تنها تهدیدی برای حاکمیت ارمنستان بلکه تهدیدی نظامی و امنیتی علیه موجودیت و ادامه حیات ارمنستان محسوب می شود. صحبت‌های وی نشان دهنده برنامه جدی علیف برای نابودی جمهوری ارمنستان است و علیف برای اشغال این کشور و ایجاد دالان تورانی ناتو لحظه شماری می کند.

علیف در مورد مسایل منطقه چه گفت؟

علیف این نکته را مورد اشاره قرار داد که کریدور زنگزور باید باز شود و باز هم خواهد شد. این مسئله نشان می‌دهد علیف تمایلی به استفاده از کریدور ارس که ایران در حال ساخت آن است، ندارد و صحبت‌های قبلی وی در این رابطه، جدی نبود.

وی در جای دیگری از صحبت‌هایش اعلام کرد که کریدور زنگزور باید هرچه زودتر باز شود و هرچه ارمنستان این مسئله را زودتر متوجه شود بهتر است. او مدعی شد آذربایجان چهار سال صبر کرده است تا این موضوع از طریق مذاکره حل شود و پرسید آذربایجان تا چه اندازه باید صبور باشد؟

او افزود وقتی این جاده ‌(از جنوب ارمنستان) وجود دارد چرا باید باید از جاده‌های دیگر به نخجوان برویم. منظور وی این بود که نمی‌خواهیم از جاده‌ای که از ایران می‌گذرد استفاده کنیم! در ادامه علیف تهدید کرد: ارمنستانی‌ها نباید ما را ناراحت کنند. چون ما قدرت پیشرو در منطقه هستیم!

این گفتارها نشان می‌دهد که اولاً تهدید مستقیمی علیه حاکمیت ارمنستان و استان سیونیک در ذهن علیف شکل گرفته است و وی می‌خواهد در آینده نزدیک جنوب این کشور را اشغال بکند. وی در بخشی از صحبت‌هایش به ارمنستان هشدار می‌دهد که ما منبع خطر برای شما نیستیم و اجازه ندهید یک مانع بین نخجوان و جمهوری آذربایجان ایجاد کنند و کریدور زنگزور باید باز شود.

در اینجا علیف به ایران هم هشدار می‌دهد که شما مانع اجرای این کریدور شده‌اید. پس ارمنستان باید در مقابل ایران بایستد و این کریدور را ایجاد بکند که البته ارمنستان تا به حال در برابر این موضوع مقاومت کرده، چون به خوبی می‌داند که اگر این کریدور جعلی در جنوب این کشور شکل بگیرد به تدریج زمینه‌ساز تغییرات هویتی و تمدنی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در سیونیک خواهد شد و ترکیه و باکو زمینه سازی خواهند کرد که این منطقه را از ارمنستان جدا بکنند. در چنین حالتی ارمنستان کلا با کشورهایی مواجه می‌شود که با آن دوست نیستند و به تدریج امکان نابودی آن فراهم خواهد شد.

در جای دیگری علیف گفته ارمنستان منبع تهدید منطقه است و اراده مسلحانه ارمنستان به یک تنش جدید در منطقه منجر می‌شود ولی ما صلح می‌خواهیم. در اینجا علیف ارمنستان را به جنگ طلبی متهم می‌کند، این در حالیست که حجم سلاح‌هایی که جمهوری آذربایجان از رژیم صهیونیستی و انگلیس و ایتالیا و غیره دریافت می‌کند بسیار بیشتر از تسلیحاتی است که ارمنستان از هند و فرانسه دریافت می‌کند. در ضمن، تسلیحات دریافتی ارمنستان عمدتاً تسلیحات تدافعی هستند اما تسلیحات آذربایجان تسلیحاتی تهاجمی. ضمنا برد تسلیحات آذربایجان بسیار بیشتر از چیزی است که برای مقابله با ارمنستان نیاز است و برخی از آنها کاربردی برای درگیری با ارامنه ندارند، مانند ناوچه‌های دریایی که این نشان می‌دهد ممکن است آذربایجان در آینده با تحریک انگلیس و رژیم صهیونیستی برای آزار ایران هم اقدام کند.

نکته دیگر آنکه علیف ارمنستان را یک کشور فاشیستی توصیف کرد، که نزدیک ۳۰ سال توسط حاکمان فاشیستی اداره شده است. او همچنین مدعی شد که فاشیسم باید نابود شود و این پدیده یا توسط ارمنستان نابود شود یا آذربایجان خود آن را نابود می‌کند. در اینجا علیف به دنبال اهریمن سازی از ارمنستان است تا به اقدامات خود علیه این کشور مشروعیت بدهد. چرا که اگر در مورد قره باغ این فرض وجود داشت که بسیاری از کشورها آن را متعلق به خاک آذربایجان می‌دانستند اما در مورد سیونیک این مسئله پذیرفتنی نیست. چنین مسئله‌ای در حقوق بین الملل پذیرفته نیست که کشوری بخواهد کشور دیگر را اشغال و نابود کند. یکی از کارهایی که آذربایجان می‌تواند برای مشروعیت بخشی به این نیت خود انجام دهد این است که ارمنستان را به تبعیت از فاشیسم متهم کند تا آن را اهریمن جلوه و تجاوز به این کشور را حق خود جلوه دهد.

علیف همچنین خطاب به پاشینیان گفت که او باید با اهالی آذربایجان غربی(ارمنستان) دیدار کرده و نگرانی‌های آنها را پوشش دهد. زیرا آنها به ناحق از سرزمینشان بیرون شدند. و این مسئله ادعای سرزمینی ما نیست و یک مسئله حقوق بشری است. او همچنین ادامه داد که تا زمانی که آذربایجانی‌ها نتوانند در آذربایجان غربی از جمله در زنگزور ساکن بشوند این مسئله از دستور کار خارج نخواهد شد و این را هم ارمنستان و هم پشتیبانان آن باید بدانند.

در اینجا علیف با صحبت های تند خود مجدداً برای اشغال جنوب ارمنستان زمینه چینی می‌کند. از مجموعه سخنان او روشن می‌شود که علیف به دنبال آن است که از طریق تهدید و ارعاب حاکمان و مردمان ارمنستان آنها را وادار کند که جنوب ارمنستان را به باکو واگذار کند تا علیف بتواند کریدور زنگزور را ایجاد کند، کریدوری که عملاً بدون اعمال حاکمیت ارمنستان برای انتقال کالا و انرژی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگر علیف نتواند با ارعاب و زورگویی این کار را انجام دهد، با نیروی نظامی ظرف ماه های آینده برای حمله به ارمنستان برنامه ریزی می‌کند و این مسئله قطعی است. لذا اگر ارمنستان در برابر خواسته‌های آذربایجان ایستادگی کند، حمله به سیونیک اتفاق می‌افتد تا موقعیت برای ایجاد کریدور جعلی زنگزور آماده شود.

چرا علیف دوباره گستاخ شده است؟

اما چه دلایلی باعث گستاخی و پرده دری کم سابقه علیف شده است؟ یکی از دلایلی که باعث این مواضع شده، این است که با توجه به تحولات منطقه و اتفاقاتی که در سوریه رخ داده، و همین‌طور آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، و با توجه به شرایط اقتصادی ایران که خیلی مطلوب نیست، علیف در این توهم است که فضایی برای تعقیب جاه طلبی‌های منطقه‌ای وی ایجاد شده است. در واقع او تصور می‌کند که چون در سوریه شرایط محور مقاومت فعلاً مثل سابق مطلوب نیست، او می‌تواند با فشار بر ایران، این کشور را از موضع سرسختانه و قاطع در قبال کریدور زنگزور بازدارد.

از طرفی او می‌خواهد باکو را در برابر چشم ترامپ کشور مهمی جلوه دهد. کشوری که می‌تواند انرژی گاز و برق تجدیدپذیر مورد نیاز غرب را تامین کند و می‌تواند علیه ایران و روسیه اقدام کند.

البته محاسبات او اشتباه است، زیرا نه ایران در موضع ضعف قرار دارد و ایران قاطعانه از حقوق و منافع خود دفاع خواهد کرد و از طرفی باید توجه داشت که ترامپ علاقمند است که گاز اروپا را با منابع آمریکایی تامین کند. لذا ترامپ دوست ندارد این منافع و سودی کلان را به آذربایجان واگذار کند؛ همان‌طور که نمی‌خواهد این بازار را به روسیه واگذار کند. در واقع این اقدام علیف که گاز تحریم شده روسیه را در بازارهای جهانی به فروش می‌رساند اقدامی است که ترامپ آن را نخواهد پذیرفت و علیه وی وارد عمل خواهد شد. و محاسبات علیف در این زمینه کاملاً اشتباه ‌است.

از طرفی او تصور می‌کند که می‌تواند بعد از سال‌ها سرمایه گذاری در ایران تنش قومیتی ایجاد کند تا ایران نسبت به تحولات قفقاز دچار حواس پرتی شود، این هم یک تصور خام است و همبستگی ملی اخیر در ماجرای کامیون داران گرفتار در مرز پلدشت و بازرگان نشان داد تبلیغات پانترکها در مورد آذری های عزیز تا چه حد دور از واقعیت است و صدای مظلومیت این بخش از مردم ایران تا چه حد به علت زوزه گرگ های پانترک نشنیده باقی مانده است.

به هر حال نکته‌ای که وجود دارد این است که علیف همیشه دست پیش می‌گیرد که پس نیفتد. او می‌داند که در ایران پرونده‌های باز زیادی در مورد عملکرد او وجود دارد که این پرونده‌ها باید یک به یک رسیدگی شوند. او می‌داند که ایرانی‌ها غرور ملی بی نظیری دارند، و این مسئله که در رسانه های رسمی دولت علیف، توهین‌های گسترده‌ای به ایران و سنن و فرهنگ و مفاخر و مذهب و تمدن ایرانی شده و برای هویت سازی جعلی ضدایرانی و ضدشیعی تلاش می‌شود، عامل خشم و ناراحتی ایرانی‌ها شده است.

علیف کاملا آگاه است که در اذهان بسیاری از ایرانیان رویدادهای پس از دیدار شهید آیت الله رئیسی و رفتارهای بعدی علیف که نه در مراسم تکریم و تشییع ایشان و نه در مراسم تحلیف رئیس جمهوری جدید شرکت نکرد، رنجیدگی، خشم و ابهام را نزد ایرانی‌ها تشدید کرده و با فرار به جلو تلاش دارد، این وقایع را به حاشیه براند.

او تلاش می‌کند صحبت‌هایی را علیه ایران و مقامات ایرانی مطرح کند تا فرصتی برای طرح این مطالبات ایجاد نشود. توهین های زننده وی به آیت الله عاملی، امام جمعه اردبیل که در سال های اخیر نقش مهمی در افشای پیوند علیف با صهیونیست ها و تکفیری ها و نیز مدیریت و هدایت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی مرتبط با قفقاز داشته، با همین هدف انجام می شود. از سوی دیگر علیف پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و به صورت غیرمستقیم عزل و مجازات آیت الله عاملی توسط مقام معظم رهبری و عذرخواهی شخص ایشان را خواستار شده است. بدیهی است که بی پاسخ گذاشتن این حد از گستاخی علیف وی را در آینده دچار توهمات تازه ای خواهد کرد و او باید به شکلی مناسب تبعات این گستاخی ها را درک کند.

از طرف دیگر علیف اطلاع دارد که ایران به دلیل همکاری‌هایی که باکو با رژیم صهیونیستی دارد و نقض آزادی و سرکوب شیعیان آذربایجان و مشکلات زیست محیطی که این کشور در دریای کاسپین ایجاد می‌کند، از او مطالباتی دارد. علیف به دنبال آن است که با این جنجال‌ها مطالبات مذکور شنیده نشوند، و از طرف دیگر از طریق جوسازی‌های خود به دنبال بهانه هایی است تا از تبادلات مردم ایران با مردم جمهوری آذربایجان جلوگیری کند. در نتیجه از سرگیری ارتباطات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، تجاری و افزایش آگاهی مردم شمال ارس از طریق ارتباطات چهره به چهره به تاخیر افتاده است تا وی بخواند روایت جعلی و تبلیغات دروغین خود را در مورد ایران و ایرانی در شمال ارس معقول و منطقی جلوه دهد.

او می‌داند که ایران با توجه به پیوند ناگسستنی خود با مردم شمال ارس می‌تواند آنها را از واقعیات آگاه کند و علیف در قبال این مسئله نگرانی‌هایی دارد. البته او دچار اشتباهات محاسباتی است. این رفتارها باعث می‌شود تا مردم ایران در قبال نیات علیف در قبال ایران مشکوک شوند و مطالباتی از سوی مردم برای برخورد با هتاکی های علیف ایجاد شود. این مطالبات مشابه مطالباتی است که غرور و هویت ملی ایرانیان را پس از جنگ چالدران، علی رغم شکست ایران از عثمانی، تثبیت و شکوفا کرد.

در مورد چرایی نفرت پراکنی علیف یک نکته هم این است که با توجه به سفر از پیش برنامه‌ریزی شده دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به آذربایجان، علیف تلاش کرد تا این سفر را تحت تاثیر قرار دهد و فضای مذاکرات را به نفع خود عوض بکند چرا که می‌دانست در سفر آقای احمدیان به آذربایجان بحث کریدور جعلی زنگزور مطرح خواهد شد. او تلاش کرد با این فضاسازی‌ها در مذاکرات دست برتر را داشته باشد.

از طرفی علیف می‌داند که ایران در حال برنامه‌ریزی است تا توافق جامعی با روسیه در حوزه های مختلف تنظیم کند و نگران این است که در فضای ایجادشده پس از این توافق، نتواند آنچه غرب از او انتظار دارد را محقق کند و روسیه و ایران را تحت فشار ژئوپلیتیک قرار بدهد‌. به همین دلیل این مسئله هم برای او حائز اهمیت است و می‌خواهد با این اظهارات فضای ناشی از امضای این توافق را تحت الشعاع قرار دهد.

چه باید کرد؟

ایران باید در این شرایط بر مواضع اصولی خود به صورت علنی و با صراحت و قاطعیت پافشاری کند و به علیف هشدار دهد که کماکان مخالف ایجاد کریدور جعلی زنگزور است، چون این مسئله باعث خفگی ژئوپولیتیک ایران، قطع مرز با ارمنستان، کم اثرشدن کریدور شمال – جنوب ایران و محاصره ایران توسط نیروهای ناتو، پانترک و تجزیه طلب و صهیونیستها خواهد شد. لذا اگر نیت باکو از ایجاد کریدور اتصال ساده به نخجوان است، مسیر امن و ارزان ایران مثل همیشه در دسترس است.

قطعاً در هر اقدامی که در آینده برای ایجاد کریدور جعلی زنگزور انجام شود، صهیونیست‌ها و نیروهای تکفیری که از قفقاز و آسیای مرکزی به سوریه اعزام شدند مشارکت خواهند داشت. تکفیری های آسیای مرکزی و قفقاز در صورت فراغت از سوریه، به زادگاه خود باز‌می‌گردند و در نزدیکی مرزهای ایران مشغول فتنه‌گری خواهند شد. ولی اگر آنها همچنان در سوریه مشغول بمانند، فرصت فتنه‌گری در مرزهای ایران را پیدا نخواهند کرد.

همچنین ایران باید سیاست سکوت و اهمال پدرانه در برابر گستاخی های رسانه ای باکو را کنار بگذارد و واقعیات را در قالب های مناسب هنری و رسانه ای برای ساکنان شمال ارس و مردم ایران؛ به خصوص آذری های شریف مطرح کند. در این دو دهه و به خصوص ۴ سال اخیر بارها ثابت شده که سکوت در برابر حملات رسانه ای علیف، روند فعلی را بدتر می کند.

احسان موحدیان

نویسنده خبر

دکتر احسان موحدیان، مدرس دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: آذربایجان جمهوری آذربایجان ایران و آذربایجان الهام علیف احسان موحدیان ایران و ارمنستان ایران و ارمنستان و آذربایجان ایران و روسیه ایران و روسیه و آذربایجان دالان زنگه زور زنگه زور علیف ایران علیه ایران ارمنستان جنوب ارمنستان حاکمیت ارمنستان


( ۱ )

نظر شما :