پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش دهم)
بازگشت رئالیسم با طعم جکسونی در دور دوم دولت ترامپ
نویسنده: رابرت سی اوبرین Robert C. O’Brien
دیپلماسی ایرانی: ترامپ همیشه می گفت که یک صلحطلب بوده؛ واقعیتی که با تصویرهای نادرست از او پنهان شده بود، اما او با نگاهی به سوابقش همواره تلاش کرده است که خود را صلح طلب نشان دهد. طرفداران او برای توضیح این ادعای او می گویند: فقط در 16 ماه پایانی دولت او، ایالات متحده توافقنامه ابراهیم را تسهیل کرد و صلح را برای اسرائیل و سه همسایه آن در خاورمیانه به اضافه سودان به ارمغان آورد. صربستان و کوزوو با میانجیگری آمریکا با عادی سازی اقتصادی موافقت کردند. واشینگتن با موفقیت مصر و کشورهای کلیدی خلیج فارس را تحت فشار قرار داد تا اختلافات خود را با قطر حل کنند و به محاصره این امیرنشین پایان دهند. ایالات متحده در دوران او همچنین با طالبان قراردادی منعقد کرد که تقریباً در تمام سال آخر دولت ترامپ از هر گونه مرگ نظامیان آمریکایی در افغانستان جلوگیری کرد.
ترامپ مصمم بود از جنگهای جدید و عملیاتهای ضد شورش بیپایان اجتناب کند و ریاستجمهوری او اولین دوره ریاستجمهوری از زمان جیمی کارتر بود که در آن ایالات متحده وارد جنگ جدیدی نشد یا درگیری موجود را گسترش نداد. ترامپ همچنین به یک جنگ با پیروزی نادر ایالات متحده پایان داد و داعش را به عنوان یک نیروی نظامی سازمان یافته از بین برد و رهبر آن ابوبکر البغدادی را کشت.
برخلاف دوره کارتر، در دوران ترامپ، دشمنان ایالات متحده از ترجیح آمریکایی ها برای صلح سوء استفاده نکردند. در سال های ترامپ، روسیه پس از تهاجم سال 2014 به اوکراین، بیشتر به جلو حرکت نکرد، ایران به اسرائیل حمله مستقیم انجام نداد و کره شمالی پس از ترکیبی از اقدامات دیپلماتیک و نمایش قدرت نظامی ایالات متحده، آزمایش تسلیحات هسته ای را متوقف کرد. و اگرچه چین در دوران ریاست جمهوری ترامپ موضع تهاجمی خود را حفظ کرد، اما رهبری آن مطمئناً به عزم ترامپ برای اجرای خطوط قرمز اشاره کرد؛ برای مثال زمانی که ترامپ دستور حمله هوایی محدود اما مؤثر به سوریه را در سال 2017، پس از ادعای استفاده رژیم بشار اسد از سلاح های شیمیایی علیه مردم صادر کرد.
دوره دوم ترامپ شاهد بازگشت رئالیسم با طعم جکسونی خواهد بود.
ترامپ هرگز به دنبال انتشار "دکترین ترامپ" به نفع نهاد سیاست خارجی واشینگتن نبوده است. او نه به تعصب بلکه به غرایز خود و اصول سنتی آمریکایی که عمیقتر از ارتدوکسهای جهانیگرایانه دهههای اخیر است، پایبند است. «آمریکا اول آمریکا تنها نیست» شعاری است که اغلب توسط مقامات دولت ترامپ تکرار میشود، و دلیل خوبی هم دارد: ترامپ میداند که یک سیاست خارجی موفق مستلزم پیوستن به نیروهای خود با دولتها و مردم دوست در جاهای دیگر است. همان طور که منتقدانش ادعا می کنند، این واقعیت که ترامپ نگاه جدیدی به کشورها و گروه ها داشته است، او را صرفاً معامله گر یا انزواطلب با اتحادها نمی سازد.
همکاری ناتو و ایالات متحده با ژاپن، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در زمان ریاست جمهوری ترامپ از لحاظ نظامی تقویت شد.
سیاست خارجی و سیاست تجاری ترامپ را میتوان دقیقاً بهعنوان واکنشی به کاستیهای انترناسیونالیسم نئولیبرال یا جهانیگرایی که از اوایل دهه 1990 تا 2017 انجام شد، درک کرد. ترامپ مانند بسیاری از رأیدهندگان آمریکایی دریافت که «تجارت آزاد» چیزی شبیه به آنچه واقعا شعار آن را می دهند، نبوده است. در عمل و در بسیاری از موارد دولتهای خارجی از تعرفههای بالا، موانع تجارت و سرقت مالکیت معنوی برای آسیب رساندن به ایالات متحده استفاده میکنند. منافع اقتصادی و امنیتی و علی رغم هزینههای نظامی سنگین، دستگاه امنیت ملی واشینگتن پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 از پیروزیهای کمی برخوردار شد، در حالی که در مناطقی مانند عراق، لیبی و سوریه شکستهای قابل توجهی را متحمل شد.
ترامپ به اسلاف خود اندرو جکسون و رویکرد جکسون در سیاست خارجی بسیار فکر میکند: زمانی که به اقدام مجبور هستید، متمرکز و نیرومند باشید، اما در دستاندازی بیش از حد محتاط باشید. دوره دوم ترامپ شاهد بازگشت رئالیسم با طعم جکسونی خواهد بود. دوستان واشینگتن امن تر و متکی به خود خواهند بود و دشمنانش بار دیگر از قدرت آمریکا می ترسند. ایالات متحده قوی خواهد شد و صلح برقرار خواهد شد.
منبع: فارن افرز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
ادامه دارد...
نظر شما :