سرنوشت مشابه دو رقیب
رویارویی اردوغان و نتانیاهو در سوریه
نویسنده: گیدئون راچمن Gideon Rachman
دیپلماسی ایرانی: ترکیه و اسرائیل تلاش می کنند تا از سقوط رژیم اسد در سوریه به نفع خودشان استفاده کنند. اسرائیل و ترکیه با ارتش قوی در عرصه سوریه حضور پیدا کردند و سایر بازیگران سوریه جدید؛ عربستان، امارات و قطر با قدرت دلارهای نفتی خود به دنبال منافعی از دولت آینده سوریه هستند.
این در حالی است که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در مصاحبهای هفته گذشته متکبرانه مدعی شد: «در حال حاضر تنها دو تن از رهبران جهان باقی ماندهاند، یکی من و دیگری ولادیمر پوتین.»
احتمال دارد شی جین پینگ، رهبر چین و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا مخالف سخنان اردوغان باشند اما به هر حال وی در سطح منطقه غرب آسیا یکی از دو رهبر قدرتمندی است که شکل جدید منطقه را رقم میزند.
اما نفر دوم و حریف وی قطعا کسی نیست که او از آن با نفرت نامبرده است یعنی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل. در حال حاضر سخنان متکبرانه اردوغان ناشی از نقش او در سقوط سوریه است. ترکیه تنها قدرت منطقهای بود که از گروه تحریرالشام که حکومت اسد را سرنگون کردند، حمایت کرد. ابراهیم کالین، رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه نیز تنها چند روز بعد از اینکه این گروه حکومتِ سوریه را در دست گرفت، از دمشق دیدن کرد.
اردوغان مدت هاست که در فکر بازسازی قدرت ترکیه و احیای قدرت امپراتوری عثمانی است. برای او سقوط اسد مسیر جدیدی را برای نفوذ منطقهای باز می کند. این موضوع برای وی مزیتهای دیگری هم دارد، و آن تضعیف کردها در سوریه، تسهیل مشکل پناهندگان در ترکیه که به باقی ماندن او در قدرت در انتخابات بعدی کمک شایانی خواهد کرد.
اتحاد ترکیه با گروههای اسلام گرا مثل تحریرالشام و اخوان المسلمین به عنوان تهدیدی جدی از سوی اسرائیل و جکومتهای پادشاهی محافظه کار در خلیج فارس در نظر گرفته میشود.
اسرائیل برای نابودی توانمندی نظامی سوریه، نیروی دریایی و هوایی آن را بمباران کرد و مناطقی فراتر از بلندیهای جولان را تصرف کرد. دولت اسرائیل محتاطانه و تدافعی حرکت میکند اما نتانیاهو مانند اردوغان فرصتهایی را در آینده سوریه برای خود می بیند. او هفته گذشته اشاره کرد که فرصت جدیدی از زلزله به وجود آمده ایجاد شده که در توافق سایکس – پیکو رخ نداده بود. او به قرارداد بین بریتانیا و فرانسه اشاره میکند، معاهدهای که به تقسیم امپراتوری عثمانی منجر شد. اکنون با گردباد غرب آسیا، حامیان تشکیل کامل سرزمین اسرائیل، فرصت جدیدی را برای ترسیم مجدد خطوطِ مرزی پیشروی خود میبینند. شهرکنشینان که نفوذ بالایی هم در دولت ائتلافی نتانیاهو دارند، برای اسکان مجدد در بخش هایی از نوار غزه، دولت را تحت فشار قرار میدهند.
از طرفی نیز این احتمال وجود دارد که دولت آینده ترامپ به الحاق بخشهایی از کرانه باختری و حضور دائمی در مناطق جدید اشغالی از خاک سوریه به اسرائیل چراغ سبر نشان دهد.
به علاوه در فضای وسیع تر، نتانیاهو این فرصت را خواهد داشت تا با جمهوری اسلامی ایران تسویه حساب کند. جمهوری اسلامی در ضعیف ترین موضع خود در دهه اخیر قرار گرفته است. این کشور با مخالفان داخلی زیادی رو به روست و از سقوط حکومت خودکامه سوریه وحشت زده است. تهران متحدان خود – حماس و حزبالله را ضعیف تر از قبل و اسد را نابود شده می بیند. احتمال دارد ایران با دستیابی به سلاحِ هستهای، به از دست دادن نمایندگانش در منطقه واکنش نشان دهد اما این موضوع میتواند حمله گسترده اسرائیل را باعث شود.
بعد از حملات موفقیت آمیز دولت نتانیاهو علیه حزب الله لبنان و ایران، علیرغمِ هشدارهای دولت جو بایدن، اسرائیلیها با اعتماد به نفس و روحیهای رادیکال به عملیاتهای خود در منطقه ادامه میدهند. در طول یک سال گذشته، اسرائیل توانمندی خود را برای جنگ در چندین جبهه به صورت همزمان اثبات کرده است. اسرائیل تنها قدرت هستهای در منطقه است که تقریباً از حمایت کامل آمریکا برخوردار است.
بعد از 7 اکتبر، چهره نتانیاهو به عنوان رهبر موفق اسرائیلی کاملا مخدوش شد و ترمیم آن بعید به نظر میرسید. او در داخل و خارج از اسرائیل بسیار بحث برانگیز بوده است، خصوصاً که او به اتهام فساد در اسرائیل محاکمه می شود.
سرنوشت نتانیاهو همانند اردوغان به نظر میرسد. یک بازمانده سیاسی که بی رحمانه تلاش میکند تا به میدان برگردد. هر دوی آنها از دو دهه پیش به قدرت رسیدند و خودشان را به عنوان انسانی سرنوشت ساز معرفی کردند.
با این وجود آنها برای تسلط بر منطقه شکستهایی را متحمل شدند. اسرائیل و ترکیه قدرتهای غیر عربی در منطقهای عمدتاً عرب هستند.
همچنین ترکیه و اسرائیل پایگاه های اقتصادی بسیار ضعیفی دارند و واقعاً نمی توانند آرزوی تسلط بر منطقه را داشته باشند. اقتصاد ترکیه درگیر تورم است و اسرائیل هم علی رغم قدرت تکنولوژی و نظامی اش، کشور کوچکی با ده میلیون جمعیت است.
اردوغان و نتانیاهو در جاه طلبی با یک دیگر رقابت دارند که احتمالا در سوریه با یکدگیر برخورد داشته باشند. در هفته گذشته، زمانی که ترکها سقوط دمشق را جشن گرفتند، اسرائیل مشغول نابودی لجستیک ارتش سوریه بود.
به نظر می رسد که عربستان و دیگر کشورهای حوزه ی خلیج فارس از ائتلاف اسلام گرایانه ترکیهای نسبت به جاه طلبی و کشورگشایی اسرائیل بیشتر هراس دارند. اما ریاض میداند که حمله ی اسرائیل به غزه بیشتر کشورهای عربی را شوکه کرده است و نزدیک شدن به نتانیاهو به منظور متوقف کردن اردوغان بحث برانگیز خواهد شد.
اسرائیل و ترکیه ارتش قوی دارند اما عربستان، قطر و امارات قدرت مالی زیادی دارند و هر تصمیمی که ریاض بگیرد، احتمال دارد ریشهای تر از اقدامات اردوغان و نتانیاهو، غرب آسیا را شکل دهد.
نویسنده: فایننشال تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی /۱۱
نظر شما :