تنش فرهنگی و حقوقی موارد، ماهیت و پیامدها

دوپارگی امریکا

۱۹ تیر ۱۴۰۲ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۰۵۴۷ آمریکا نگاه ایرانی
سید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی می نویسد: جمهوریخواهان، بعضاً، به صراحت از واژه جنگ فرهنگی لیبرال‌ها علیه ارزش‌های آمریکایی سخن می‌گویند و آمریکا بی‌تردید از نظر فرهنگی و هنجاری، دوپاره شده است پاره‌ای، آمریکا را با زاویه و نگاه تنگ هویتی می‌نگرند: سفید پوست، پروتستان و انگلوساکسون و گروهی دیگر آمریکا را به نگاه بازتری می‌بینند و نگاه رنگین کمانی به هویت آمریکا دارند.
دوپارگی امریکا

دیپلماسی ایرانی: در مدت اخیر، دیوان عالی ایالات متحده در کانون تولید خبر و هیجان در سیاست در آمریکا قرار گرفته است. دیوان عالی این کشور چندین رأی صادر کرده که به معنای واقعی کلمه نقاط عطف تنش زایی در این کشور قلمداد می‌گردند. برخی از این رأی‌ها بدون در نظر گرفتن تنش تاریخی و اجتماعی، فرهنگی آمریکا، قابل درک نیستند و متقابلاً با درنظر گرفتن مجموعه‌ها و منظومه‌های فکری و فرهنگی در آمریکا، اهمیت تنش فرهنگی عمیق در این کشور روشن شده و بی‌تردید پی‌آمدهای قابل ملاحظه‌ای بر مسیر حرکت آمریکا در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی دارند. تنش فرهنگی و حقوقی در آمریکا، چگونه می‌توان تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ باید به جایگاه دیوان عالی آمریکا و رأی‌های اخیر ابتدا نظر افکند، سپس به ماهیت تنش‌های ـ فرهنگی ـ حقوقی پرداخت و سرانجام پی‌آمدهای این تنش‌ها در سپهر سیاسی آمریکا مورد مداقه قرار داد.

دیوان عالی ایالات متحده، براساس قانون و رویه‌ای که در بیش از ۲۰۰ سال گذشته جاری بوده است، تفسیر کننده‌ نهائی قانون اساسی و همچنین بالاترین مرجع حل اختلاف در پرونده‌های عمده حقوقی و البته سرنوشت ساز است. اما این دیوان که از سه قاضی تشکیل شده، از پیچیدگی خاصی به لحاظ انتخاب قضات و گرایش‌های سیاسی آنها برخوردار است. دیوان عالی، در کشوری که مدت ریاست جمهوری، چهارسال و عضویت در مجلس نمایندگان دو سال به دوسال تعیین شده، شغلی مادام‌العمر است. تنها در صورتی که یکی از قضات فوت یا داوطلبانه تقاضای بازنشستگی کند، عضویت قضات در دیوان پابرجاست. در صورت فوت یا کنار رفتن یکی از قضات، رئیس جمهوری وقت، فردی را با گرایش سیاسی مطلوب خود تعیین و به سنا معرفی می‌کند و در صورت تصویب، فرد مزبور، شغلی مادام‌العمر پیدا می‌کند. در حال حاضر از ۹ عضو دیوان عالی ، شش قاضی منصوب رؤسای جمهوری جمهوریخواه پیشین و سه نفر منصوب رؤسای جمهور دمکرات هستند.

با این اکثریت منحصر به فرد و تاریخی که جمهوریخواهان دارند، از طریق ابزار دیوان عالی، برخی از رأی‌های صادره پیشین که به نفع دمکرات‌ها بوده را لغو و با برخی از تصمیمات رئیس جمهوری دمکرات فعلی، مخالفت کرده و آنها را ضد قانون اساسی معرفی کرده‌اند. آخرین این رأی‌ها مربوط به تصمیم بایدن بر تخفیف و بخشودگی بدهکاری وام‌های دانشجویی است. شایان ذکر است که غالب دانشجویان آمریکایی برای ادامه تحصیل وام دریافت می‌کنند ولی بسیاری در باز پرداخت وام‌ها مشکل دارند. رقم بدهکاری فارغ‌التحصیلان بابت وام‌های دانشجویی ۴۰۰ میلیارد دلار است. بایدن با نگرش سوسیال دمکراسی خود، در ابتدای ریاست جمهوری تخفیف و تعدیلی در بازپرداخت این وام‌ها از طریق کمک دولت ایجاد کرد ولی دیوان عالی کشور در آخر ماه ژوئن (هفته اول تیر ۱۴۰۲)، تصمیم بایدن را خلاف قانون اساسی معرفی کرد. البته این رأی دیوان عالی به فاصله کوتاهی از اعلام رأی در مورد تبعیض مثبت به نفع متقاضیان ورود به تحصیلات عالی در بین اقلیت‌ها نژادی صورت گرفت. توضیح آنکه بعد از جنبش مدنی دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی، برای جبران آنچه بر سر سیاهان در تاریخ آمریکا رفته است، قوانینی وضع شد که در قالب اقدام تایید کننده و ثبت (Affirmatine Action)، آمریکا فضای بهتری به رشد تحصیلی سیاهان را فراهم کند.

حال دیوان عالی بالای خود آن دسته از قوانین را خلاف قانون اساسی معرفی کرده است. سقط جنین هم از موارد دیگری است که دیوان عالی کشور آن را غیرقانونی اعلام کرده است. مواردی که به آنها پرداخت شد، تنش عمیقی را در آمریکا ایجاد کرده و در حقیقت شکاف‌های فرهنگی و اجتماعی را تشدید کرده است. ما با دو تعریف و روایت از آمریکا روبه‌رو هستیم که به خوبی در کتاب موثر جیمز هانتر(James Hunter) با عنوان جنگ فرهنگی: تلاش برای تعریف آمریکابه تصویر کشیده شده است. این کتاب که بیش از ۳۰ سال پیش در ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) منتشر شد، از کشمکش برای تعریف و باز تعریف آمریکا براساس هنجارهای فرهنگی پرده برداشت و جالب آنکه در ۳۰ سال گذشته، نه فقط مورد استفاده قرار گرفته، بلکه درستی گزاره‌های بنیادین آن مورد تایید قرار گرفته است.

جمهوریخواهان، بعضاً، به صراحت از واژه جنگ فرهنگی لیبرال‌ها علیه ارزش‌های آمریکایی سخن می‌گویند و آمریکا بی‌تردید از نظر فرهنگی و هنجاری، دوپاره شده است پاره‌ای، آمریکا را با زاویه و نگاه تنگ هویتی می‌نگرند: سفید پوست، پروتستان و انگلوساکسون و گروهی دیگر آمریکا را به نگاه بازتری می‌بینند و نگاه رنگین کمانی به هویت آمریکا دارند. گروه دوم، آمریکا را چند فرهنگی می‌نگرد و لذا ارزش‌های فراگیر را برجسته می‌کند. البته در هر کدام از این نگاه‌ها طیف‌های رنگارنگی وجود دارد. آنچه که در دیوان عالی کشور آمریکا می‌گذرد باید از رهگذر این تعارضات فهمید. جمهوریخواهان می‌خواهند، با بهره‌برداری از برتری عددی خود در دیوان عالی روایت محدود خود را برآمریکا سوار کنند در حالی که آمریکا از نظر جمعیت و ترکیب انسانی، متنوع‌تر از گذشته شده و همگان تحمیل روایت جمهوریخواهان را بر نمی‌تابند.اما این تنش فرهنگی و حقوقی، مخصوصاً در این سال انتخاباتی سایه افکنده است. شکاف‌های فرهنگی و جنگ روایت‌های مربوط به چگونگی آمریکا بود که به ظهور پدیده ترامپ در ۲۰۱۶ و البته شکست پرماجرای وی در ۲۰۲۰ انجامید، اما پدیده ترامپ پایان یافته نیست. فراتر این شکاف‌ها، به دو نوع حرکت بین‌المللی آمریکا می‌ انجامد. فی‌الواقع دو روایت از هویت بین‌المللی ایالات متحده با یکدیگر در کشمکش‌اند. روایتی که در پی تحمیل برتری آمریکا از طریق زور است و روایتی دیگر که در پی تحمیل برتری آمریکا از طریق هنجاری و به اصلاح رایج بروز با بکارگیری قدرت نرم هر چه هست آنچه که دیوان عالی کشور آمریکا می‌گذرد، موضوعی چند وجهی است که بعد بین‌المللی آن نیز حائز اهمیت است.

کلید واژه ها: امریکا ایالات متحده امریکا انتخابات امریکا انتخابات ریاست جمهوری امریکا حزب جمهوری خواه حزب دموکرات ارزش های لیبرال آنگلوساکسون لیبرال دموکراسی دستگاه قضایی امریکا دستگاه قضایی سید محمدکاظم سجادپور


نظر شما :