غیرممکن بودن هیدروهژمون افغانستان در قبال ایران
ترکیه نمی تواند الگوی طالبان باشد
نویسنده: سعید دانشمند، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: افغانستان در قبال ایران یک هیدروهژمون است؟ افغانستان کشوری با اقتصاد کشاورزی سنّتی و میزان پایینی از سطح آگاهی (سواد عمومی و تخصصی)، و فاصلهی روشن از زندگی نوین صنعتی شناخته می شود. این ویژگیها یک کشور عقب مانده را در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نشان می دهند. بنابراین، افغانستان کشوری است که بافت کلی اجتماعی آن از معیارهای نوین جهانی فاصله دارد. از جمله آنکه میزان شهرنشینی و زندگی شهری در این کشور پایین است. جامعه این کشور عقب مانده یک جامعه قومی و قبیلهای است که ملّت سازی در این کشور، روند درستی را طی نکرده و یا اصلا شکل نگرفته است. این کشور دارای یک اقتصاد ضعیف و شکننده است.
افغانستان نمی توانند از هیرمند با استفاده از موقعیت هیدروپلتیکی خود، مانند کشور ترکیه که توانسته با استفاده حداکثری از منابع آبی دجله و فرات و استفاده از موقعیت هیدروپلتیکی خود با محدود کردن میزان آب ورودی این رودها به عراق و سوریه، باعث مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی و تاثیرات سیاسی، امنیتی و زیست محیطی جدی بر وضعیت این کشورها شده، را به ایران تحمیل کند. سامانه آبی هیرمند جایگاهی که آب دجله و فرات به عنوان یکی از مناطق استراتژیک خاورمیانه و اصلی ترین سیستم رودخانه ای غرب آسیا محسوب می شود را ندارد.
افغانستان فقط یکی از شرایط هیدرو هژمون بودن یعنی تسلط یا تفوّق کشوری مسلط بر منابع آبی در بالادست بر کشور پایین دست یعنی ایران را داراست، اما شرایط های دیگر هیدرو هژمون بودن را که باید دارای مولفه های قدرت در اقتصاد و دیپلماسی و قدرت نظامی است را نسبت به ایران دارا نیست، بلکه اصلاً نمی توان سایر مولفه های قدرت هیدروهژمون دو کشور را با هم قیاس کرد.
جغرافیا تنها زمانی می تواند سودمند باشد که یک کشور بالا دستی قدرت جغرافیایی را با دیگر قدرت های مالی، اقتصادی، نظامی و دیپلماسی درآمیخته باشد، و این درحالی است که جغرافیای افغانستان به خاطر محصور بودن در خشکی، به دریای آزاد راه ندارد.
با این حال جمهوری اسلامی ایران با حسن نیت و در پرتو اصل حسن همجواری در سال های متمادی گذشته درباره اجرای معاهده هیرمند و تامین حقابه با مقامات افغانستان مذاکره و گفتوگو کرده است. و از طرفی طالبان نماینده ی همه مردم افغانستان نیست، چرا که افغانستان کشوری با اقوام گوناگونی است که هنوز ملت سازی در آن شکل نگرفته است. همچنین ایران مشروعیت طالبان را به عنوان یک دولت فراگیر نپذیرفته و طالبان فقط نماینده ی بخشی از اقوام افغانستان که آنها هم بخشی از پشتونها هستند خواهد بود، مگر اینکه دولت فراگیری شکل بگیرد.
پیشبرد اهداف طالبان در افغانستان، حرکتی رو به جلو نیست بخصوص در مسائل اجتماعی واقتصادی. نگاه به آینده در افغانستان نشان از بدتر شدن اوضاع در افغانستان به رهبری امارات اسلامی خواهد بود، مگر آنکه نگاه جامعه جهانی و کشورهای منطقه به سیاست ها و حاکمیت طالبان تغییر کند.
حاصل آنکه اختلاف بر سر نحوه تخصیص آب مشترک هیرمند برخاسته از نقص قوانین از طرف افغانستان در این خصوص است. با این بیان که در سطح بین المللی استنباط غالب بر این است که اگر واحد سیاسی بالادست قویتر از واحد سیاسی پایین دست باشد، رسیدن به توافق دشوارتر خواهد بود. زیرا نگاه کشورهای فرادستی به آب، نگاه ابزاری برای دستیابی به اهدافی فراتر از آب است. اما در مورد افغانستان که دارای یک اقتصاد ضعیف و شکننده است این مهم صدق نمی کند، و شرایط در آینده نه چندان دور متفاوت خواهد بود.
نظر شما :