سیاست و بلایای طبیعی
همه ترکیه لرزید!
سیامک کاکایی، پژوهشگر حوزه ترکیه
دیپلماسی ایرانی: نگاه های مبهوت و اشک آلود، ساختمانهای فرو ریخته و تل هایی از خاک، چهره و نمای شهرها و نقاط زلزله زده در ترکیه و سوریه را دگرگون کرده است. آه از این همه ویرانی ! که در دل آن آرزوهای زیادی خفته و زخم دیگری بر پیکر مردمان این دیار تراشید.
شهرهای زیادی درجغرافیای شمال خاورمیانه همچون نواحی از کشور ترکیه بر گسل زلزله قرار دارند و هر چند سال یکبار در تلاطم ناموزن زمین گرفتارند و تا اکنون نه علم انسان و نه خویشتنداری زمین این فاصله ها را پر نکرده است. حدود 23 سال پیش در سال ۱۹۹۹ زمین لرزه مهیبی درشمال غرب ترکیه بیش از ۱۷ هزار نفر قربانی گرفت. اما زمین شناسان حادثه زمین لرزه اخیر را یکی از قویترین زلزلههای تاریخ ترکیه اعلام کرده اند.
سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه گفت: «۱۰ شهر و از جمله عثمانیه، آدیامان، هاتای، مالاتیا، آدانا، دیاربکر و کیلیس در جریان دو زلزله شدید آسیب جدید دیدهاند. در سوریه و در شمال غرب و شهرهای حلب، طرطوس، لاذقیه، حماه هم اوضاع مشابهی دارند. »
این چه حکایتی است، هر بارکه روی ناخوش زمین سامان زندگی مردمی را به هم می ریزد، دولتمداران و اهالی سیاسی خشمگین از یکدیگر را به همدردی و یاری رسانی سوق می دهد و چون آب به آسیاب ها افتد، ساز ناسازگاری ها کوک است!؟ همین ترکیه و همتایان اروپایی آن از فلات آناتولی و یونان گرفته تا دریای مانش و اسکاندیناوی درتنشی پایدار بوده اند و اکنون گروه های نجات از این کشورها به سوی ترکیه سرازیرند که پسندیده است.
اما آیا این همدلی در جغرافیای انسان نگر بر گسل های درهم تنیده سیاست و قدرت مرهمی می گذارد؟ یا نه، دیری نمی پاید که ستیز در دریای اژه و کشمکش ها بر سر ورود یا رد پذیرش سوئد در ناتو و دیگر ناملایمات میان ترکیه و رقبا باز می گردد و حتی جنگ سرایی های آنکارا درمناطق همجوار و در دیواره های زلزله زده سوریه هم پس از مکثی کوتاه از سر گرفته می شود.
صحنه داخلی ترکیه هم دچار این وارونگی است. تا چند روزپیش غوغایی میان رجب طیب اردوغان و جبهه مخالفان برپا بود و هیچ چیزو هیچ کس از گزند زبان تیز و اقدام سیاسی هدفمند طرفین برای جلب آرا در انتخابات بهار آینده در امان نبود. اکنون اما همه رهبران از چپ و راست تا کرد و علوی و از ملی گرایان منتقد تا حزب حاکم در یک صف با دلی ریش می خواهند آوار خانه های هم وطنان زلزله زده را بردارند. رسانه ها و سیاستمداران پر نفوذ ترکیه هم دراین هوای درد آلود چه خوب می دانند که اکنون وقتی برای طعنه نیست و نفس ها در سینه وطن حبس و زمین و زمان بی رحمانه سرد است! که همه ترکیه لرزیده است!
اما فردا که گرد وخاک از چهره ظاهری شهر و روستاهای زلزله زده رفت و بهار آمد، کسی سراغ کلانتر و کدخدا را نمی گیرد تا سبب ویرانی ها را به گردن او بیندازد؟
دور از نظر نیست که همین مردم نشسته بر ویرانه های زلزله ؛ دستمایه جنجال رسانه ای و سیاسی برای انتخابات گردند. آیا شمشیرتیز رقبای اردوغان در کوره زمین های زلزله زده آخته تر نمی شود؟ اگر چنین است پس اردوغان باید خود را برای پس لرزه ها و این بار در زمین سیاست آماده کند.
چرا که رقبای انتخاباتی بی آنکه شدت نزدیک به 8 ریشتری زمین لرزه را بیاد بیاورند، دولت را آماج بی کفایتی در نظارت بر ساخت و سازهای شهری می کنند. راستی در آن سوی دیوارچطور؟ چه ضمانتی وجود دارد که اردوغان و همفکرانش، گسل های پدید آمده از خشم زمین را با انتقادهای تند و زهرآگین از رقبا نسبت به بی تفاوتی شان در رسیدگی به وضعیت زلزله زدگان، پر نکنند؟
اینکه دولت در فرصت کم مانده به انتخابات بتواند سامانی به شرایط زندگی در مناطق زلزله زده بدهد ، دشوار است و شاید بنیه اقتصاد بحران زده ترکیه هم کفاف کار را ندهد. اما اردوغان به هر شکل ممکن و با بهره گیری از امکانات داخلی و خارجی نمی خواهد شرایط سیاسی واجتماعی ترکیه درآستانه انتخابات مهم پارلمانی و ریاست جمهوری به گسلی برای او و حزب عدالت و توسعه تبدیل شود.
هر چند که پدیده های سیاسی ممکن است از عوامل طبیعی تاثیر پذیرند و دراین فضا رجب طیب اردوغان در میانه دو آزمون سخت است، اینکه چگونه به وضعیت زلزله زدگان برسد و به چه شیوه ای ساحت سیاسی ترکیه را از زلزله ای عمیق تری دور نگه دارد!/شرق
نظر شما :