عراق هم چنان در ابهام

باید منتظر بازی جدید صدر بود

۰۹ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۴۲۷۵ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
قدرت احمدیان تاکید دارد: بازی جدید مقتدی صدر هرچه باشد، به‌گونه‌ای نخواهد بود که آرامش را به عراق بازگرداند یا به تعبیری عراق بتواند در مسیری قرار بگیرد که به راحتی پروسه تعیین رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و کابینه جدید را طی کند. چون همان‌طور‌که قبلا اشاره داشتم، علاوه بر شخصیت پیچیده و دمدمی‌مزاج مقتدی صدر، ساختار سیاسی در عراق هم می‌تواند به این ابهام در آینده این کشور دامن بزند.
باید منتظر بازی جدید صدر بود

دیپلماسی ایرانی: از بعدازظهر دوشنبه، عراق دوره تازه‌ای از اعتراضات و آشوب‌های خیابانی را تجربه کرد. همه‌چیز از توییت دو روز قبل (دوشنبه) مقتدی صدر و اعلام کناره‌گیری همیشگی او از تمام عرصه‌های سیاسی و بستن همه دفاتر جریان صدر شروع شد. در پی این موضع‌گیریِ مقتدی صدر، شاهد حمله حامیان وی به کاخ ریاست‌جمهوری و دفتر نخست‌وزیری عراق بودیم که نهایتا به درگیری با نیروهای امنیتی منجر شد. این تنش تا صبح سه‌شنبه نیز ادامه پیدا کرد. اما ظهر روز گذشته (سه‌شنبه) مقتدی صدر در یک سخنرانی تلویزیونی به تنش‌ها پایان داد. مهم‌ترین نکته صدر به تعیین ضرب‌الاجل یک‌ساعته‌اش بازمی‌گردد. مقتدی صراحتا عنوان کرد: «اگر تا یک ساعت دیگر همه از منطقه خضراء و تحصن در برابر پارلمان عقب‌نشینی نکنند، از خود جریان صدر هم اعلام برائت می‌کنند و اگر اطاعت نکنند موضعی دیگر خواهم گرفت». همین جمله سبب فروکش‌کردن درگیری‌ها در عراق شد. اما اینکه صدر با چه هدفی دست به آشوب‌سازی در عراق زد و به چه دلیل یا دلایلی از مواضع خود در سخنرانی سه‌شنبه عقب‌نشینی کرد، موضوع گفت‌وگو با قدرت احمدیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل عراق است که در ادامه می‌خوانید:

‌ تحلیل روند اتفاقات ۴۸ ساعت اخیر در عراق را از آخرین تحولات با سخنرانی تلویزیونی دیروز (سه‌شنبه) مقتدی صدر شروع کنیم. در این رابطه دو سناریو وجود دارد؛ برخی معتقدند که مقتدی صدر با این سخنانی که ایراد کرد اساسا دست به عقب‌نشینی راهبردی در مواضع و نگاه سیاسی خود زده است و برخی هم بر این باورند که شخصیت تمامیت‌خواه مقتدی صدر اجازه نمی‌دهد که او تغییری در رفتارها و برنامه‌های خود داشته باشد؛ بنابراین سعی کرده است با یک سخنرانی تلویزیونی و عقب‌نشینی تاکتیکی، فضای تنفسی را برای خود فراهم کند. حال به باور شما کدام‌یک از این دو سناریو بیشتر می‌تواند نزدیک به واقعیت باشد؟

جواب به این سؤال قدری دشوار است، چون بی‌شک نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که صحنه تحولات سیاسی در عراق پیچیده است و به دنبال آن یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های سیاسی فعلی در این کشور هم مقتدی صدر است که به تصمیم‌های بدون برنامه‌ریزی، آنی و خلق‌الساعه مشهور است و این نکته بر پیچیدگی کاراکتر مقتدی صدر می‌افزاید. به‌هر‌حال جریان صدر در انتخابات پارلمانی اکتبر سال گذشته اکثر کرسی‌های پارلمانی را به دست آورد‌ اما در یک پروسه پیچیده و پرنوسان نهایتا نتوانست موفق به تعیین نخست‌وزیر و تشکیل کابینه متبوع خود شود. حتی با وجود حمایت بخشی از کردهای اقلیم کردستان با محوریت بارزانی‌ها و اهل سنت عراق هم این پروسه شکست خورد و این‌گونه بود که عراق عملا در یک بن‌بست سیاسی و فضای دوقطبی بین جریان چارچوب هماهنگی و صدری‌ها قرار گرفت که یا باید نهایتا شاهد انحلال و برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی دیگر می‌بودیم یا اینکه جریان صدر به‌خصوص پس از استعفای نمایندگانش، به‌طور کامل کنار می‌کشید و اجازه تشکیل دولت را با محوریت جریان رقیب خود یعنی جریان چارچوب هماهنگی می‌داد. البته این جریان هم تا حدودی برای تشکیل دولت و تعیین رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر پیش رفت که در ادامه واکنش مقتدی صدر و مخالف جریان صدری‌ها و تلاش برای انحلال پارلمان شرایط را به تنش و آشوب چند روز اخیر کشاند؛ بنابراین در جواب مشخص به سؤال شما باید به چند فاکتور اشاره کرد که مهم‌ترین فاکتور وضعیت شخصیتی، روانی و ذهنی مقتدی صدر است که پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. به‌هر‌حال این پیچیدگی باعث شده است حالتی از ابهام و سردرگمی را در اقدامات و تصمیمات او مشاهده کنیم.

‌ پس به باور شما علاوه بر سخنرانی تلویزیونی دیروز (سه‌شنبه) و وانمودکردن به عقب‌نشینی از مواضع و دیدگاه‌های خود، توییت دوشنبه صدر درباره کناره‌گیری همیشگی از تمام عرصه‌های سیاسی در عراق را هم باید در این چارچوب ارزیابی کرد؟

دقیقا. به‌هر‌حال در یک پیچیدگی و ابهام رفتاری نهایتا مقتدی صدر دوشنبه در توییتی عنوان کرد که به تقلید از مرجع خود یعنی آیت‌الله حائری از سیاست کناره‌گیری می‌کند؛ اما با توجه به شناختی که از شخصیت مقتدی صدر پیدا کرده‌ام، نباید نه سخنرانی دیروز (سه‌شنبه) و طرح مسائلی برای عذرخواهی و عقب‌نشینی از مواضعش یا توییت او برای کناره‌گیری از سیاست را راهبردی و جدی دانست و این‌گونه تصور کنیم که مقتدی صدر صحنه سیاسی عراق را برای همیشه کنار خواهد گذاشت.

‌ یعنی به باور شما مقتدی صدر دوباره به صحنه سیاسی عراق باز خواهد گشت؟

بدون شک.

‌ با استناد به چه دلیل یا دلایلی چنین تصوری دارید؟

حتی اگر بپذیریم که مقتدی صدر بر گفته خود در توییت دوشنبه برای کناره‌گیری از صحنه سیاسی عراق استوار است، صحنه تحولات در عراق این اجازه را به مقتدی نمی‌دهد. به‌هر‌حال جایگاه سنتی خانواده صدر در عراق و همچنین ارتباطاتی که شخص مقتدی صدر با برخی از جریان‌های شیعی، اهل سنت و کردها در عراق دارد، این فرصت و اجازه را نمی‌دهد که مقتدی برای طولانی‌مدت از صحنه سیاسی عراق کنار بکشد یا صحنه سیاسی عراق را به‌طور کامل ترک کند. پس واقعا نمی‌توان این تصور را داشت که مقتدی صدر از صحنه سیاسی عراق برای همیشه کناره‌گیری خواهد کرد، چون اگر این تصور را داشته باشیم، باید این سؤال را کرد که بر سر جریان صدر چه خواهد آمد؟! به‌هر‌حال جریان صدر نماینده بخش‌هایی از جامعه عراق است. به‌خصوص آنکه مقتدی صدر بعد از پیروزی که در انتخابات پارلمانی سال گذشته کسب کرد، توانسته بود یک پیوستگی معنادار بین بخشی از کردها یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و اهل سنت عراق با محوریت محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان این کشور فراهم کند. پس اگر به‌ناگاه با کناره‌گیری مقتدی صدر از صحنه تحولات سیاسی عراق مواجه شویم، این حلقه وصل هم به‌ناگاه حذف می‌شود و به تبع آن اتفاقات دیگر روی خواهد داد که همان اتفاقات می‌تواند منشأ دور جدید تنش‌ها، اختلافات و درگیری‌ها باشد؛ ازاین‌رو من معتقدم که باید منتظر بازی جدید مقتدی صدر بود.

‌ چه بازی‌ای؟

واقعا معلوم نیست. بااین‌حال من این تصور را دارم که بازی جدید مقتدی صدر هرچه باشد، به‌گونه‌ای نخواهد بود که آرامش را به عراق بازگرداند یا به تعبیری عراق بتواند در مسیری قرار بگیرد که به راحتی پروسه تعیین رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و کابینه جدید را طی کند. چون همان‌طور‌که قبلا اشاره داشتم، علاوه بر شخصیت پیچیده و دمدمی‌مزاج مقتدی صدر، ساختار سیاسی در عراق هم می‌تواند به این ابهام در آینده این کشور دامن بزند.

‌ اما پیرو سخنرانی دیروز مقتدی صدر و عقب‌نشینی تاکتیکی او یک فضای مناسب برای جریان رقیب یعنی چارچوب هماهنگی در جهت تعیین رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و تشکیل کابینه جدید شکل گرفته است که خط قرمز مقتدی صدر و عامل اصلی درگیری‌های چند روز اخیر بود. حال باید پرسید که اگر مقتدی صدر کماکان بر همان سیاست قبلی خود تأکید دارد، چگونه می‌تواند دوباره به صحنه تحولات سیاسی عراق بازگردد و مانع از قدرت‌گیری چارچوب هماهنگی شود؟

فعلا فضای دوگانه‌ای در عراق شکل گرفته که در یک سمت آن مرجعیت و جریان های سیاسی مانند آیت‌الله‌العظمی سیستانی و آیت‌الله حائری قرار دارند و حتی من معتقدم این اتفاقات باعث نزدیکی نگاه دو شخصیت خواهد شد و در کوتاه‌مدت عراق به سمت آرامش و ثبات و امنیت پیش خواهد رفت‌ اما در سمت دیگر، صدر کماکان بر همان مواضع قبلی استوار است. اما اینکه صدر چگونه می‌تواند دوباره به صحنه تحولات سیاسی بازگردد یا با چه ترفند و ابتکاری به دنبال تقابل با چارچوب هماهنگی و شکست دولت آتی خواهد بود، فعلا نمی‌توان با قاطعیت درباره آن سخن گفت، چون همان‌گونه که گفتم و دوباره تأکید می‌کنم، هم صحنه تحولات عراق بسیار پیچیده است و هم شخصیت مقتدی صدر هم مبهم، پیچیده و به‌شدت دمدمی‌مزاج است؛ بنابراین نمی‌توان ارزیابی صددرصدی از رفتارهای او در آینده داشت. اما آنچه مسلم است این است که صدر بی‌شک دوباره به صحنه سیاسی عراق باز خواهد گشت. اما چگونگی و شیوه آن هنوز مشخص نیست. تا آن زمان عجالتا مقتدی صدر و جریان وی نوعی سکوت سیاسی را در پیش خواهند گرفت و جریان رقیب هم موفق به احیای پارلمان و تشکیل دولت خواهد شد تا فرصت مجددی برای صدر شکل بگیرد.

‌ در سایه آنچه عنوان کردید، مقتدی صدر علاوه بر آنکه شخصیتی بی‌ثبات و ناپایدار از نظر تصمیمات سیاسی است، یک شخصیت تمامیت‌خواه نیز هست و در‌عین‌حال به برقراری و توازن‌بخشی روابط با همه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از ایران تا عربستان و ایالات متحده آمریکا هم نیاز دارد. حال در سایه اختلافاتی که بین تهران و مقتدی صدر شکل گرفته است، وی چگونه می‌تواند روابطش را دوباره با ایران احیا کند؟ آیا اصلا صدر به دنبال احیای روابط خود با ایران خواهد بود یا کماکان بر طبل تقابل با تهران می‌کوبد؟

اساسا عراق کشوری است که مورد توجه کشورهای منطقه به‌خصوص کشورهای عربی و همچنین به‌طور هم‌زمان مورد توجه بازیگران فرامنطقه‌ای و ابرقدرتی مانند ایالات متحده آمریکاست. نگاه این بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای روی روند اتفاقات و تحولات در عراق تأثیرگذار است. به تعبیری عرصه سیاسی در عراق به‌طور‌کامل با تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای گره خورده است؛ بنابراین به تبع آن جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی در این کشور هم طبیعتا به دنبال برقراری روابط با بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هستند. مشخصا مقتدی صدر پیرو تعبیر شما به‌دنبال یک توازن‌بخشی بین همه این بازیگران برای به‌قدرت‌رسیدن بوده است، به‌خصوص آنکه مقتدی صدر پس از انتخابات پارلمانی سعی کرد به‌عنوان نیروی ناسیونالیستىِ عربیِ شیعی در عراق عمل کند تا عراق را در مرز سیاسی جهان عرب تعریف کند که هم‌زمان به دنبال حفظ روابط و توازن‌بخشی با غرب است. حال نگاه ناسیونالیستىِ عربیِ شیعی صدر در تقابل با نگاه ایران قرار دارد. به همین دلیل افول روابط مقتدی صدر و ایران اجتناب‌ناپذیر بود. هرچند این روابط در سال‌های گذشته هم پرنوسان بوده است که در مقاطعی این روابط گرم و در مقاطعی سرد بود. اما بعد از انتخابات پارلمانی سال گذشته و به‌خصوص طی چند ماه اخیر این روابط به‌شدت سرد و شکننده شد و طرفداران وی به اشکال مختلف و در مقاطع گوناگون توهین‌هایی را علیه ایران مطرح کردند و حتی دست به موضع‌گیری و تحریک افکار عمومی در عراق علیه ایران زدند و سعی کردند آن فهمِ شیعی در عراق را به مسئله فساد در این کشور گره بزنند. با درنظرگرفتن مجموع نکات یادشده و در پاسخ مشخص به سؤال شما به نظر من مقتدی صدر بعد از کسب کرسی‌های پارلمان در سال گذشته تحلیل درستی از تحولات منطقه‌ای و جهانی نداشت و متوجه خیلی از واقعیت‌های جاری در منطقه و نظام بین‌الملل نشد؛ چراکه صدر بعد از کسب این کرسی‌ها دچار نوعی خودشیفتگی، خودرأیی و شیدایی شد و این تصور را دشت که می‌تواند هر برنامه‌ای را در عراق پیاده کند و بر مبنای همان نگاه خود یعنی ناسیونالیسمِ عربیِ شیعی پیش رود. اما با توجه به شرایط کنونی شاید مقتدی صدر متوجه نگاه اشتباه خود و هزینه‌هایی که متحمل شده است بشود و به نقش، وزن و جایگاه کشورهای منطقه به‌خصوص جمهوری اسلامی ایران در امور عراق پی برده باشد و این مسئله سبب شود که روابط خود را دوباره با تهران بازتعریف کند. به‌هر‌حال مقتدی مجبور است برای تداوم حیات سیاسی خود و همچنین پیش‌بردن برنامه‌هایش در آینده دوباره روابط را احیا کند و در آینده به نحو هوشمندانه‌تری رفتار کند./شرق

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: قدرت احمدیان ایران عراق جریان چارچوب هماهنگی


( ۵ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۹:۴۸
رفتار مقتدی صدر پوپولیستی کودکانه در یک کشور فاقد حکومت پر انرژی وفعال سازنده با جمعیت سیاسی است۔۔یکی از مشکلات اسیا وحتی اروپا نداشتن اشنائی های سیاسی کافی داخلی وبین المللی در اقشار مردم و حکومت با رای مردم است۔این نقص حتی در کشورهای اروپائی وامریکائی هم تا حدودی دیده میشود۔پرزیدنت ترامپ محبوب مردم امریکا ویا رئیس جمهور سابق برزیل و۔۔۔۔۔ نمونه های ان هستند۔زمانی که ما سیاستمداران قرن نوزدهم اروپا واسیا وکشور خود را را با سیاستمداران قرن بیست مقایسه میکنیم میبینیم انها با فرهنگ تر بودند۔سیاستمداران قرن بیستم یا تهاجمی انقلابی داشتند ویا تهاجمی امپریالیستی۔۔تانگ وتوپ وموشک وهواپیما وبمب اتمی فرهنگ لازم را از انها گرفت۔مردمی که معادل گلستان سعدی را نخوانده باشند ویا معادل حافظ و کلیله را درک نکنند سیاست را درکی نمی کنند۔ برای درک سیاست وانتخاب روش سیاسی فرهنگ پایه ضروری است۔ شمشیر نیک ز اهن بد چون کند۔از انسان بی اطلاع چه سئوالی باید کرد وچه جوابی شنید۔برای ساخت هرچیزی ساخت پایه های ان ضروری است۔از هرکسی در محدوده اطلاع خود باید سئوال کرد۔مشکل تعلیم مدارس مذهبی ما در این است که گلستان وحافظ و کلیله و۔۔۔۔ درس نمی دهند۔مقدمات را بی مقدمه لازم میگویند۔روزی مطلبی خواندم که زیر دریائی ها در زیر اب مشکلی با دلفین ها دارند۔انها در دستجات باتعداد زیاد با زیر دریائی مسابقه میگذارند ومشکل بوجود میاورند۔راه رفع ان است که سرعت را کم کنیم تا انها برنده شوند وبروند دنبال کارشان۔گر تو بهتر میزنی بستان بزن۔زیانش کمتر از درگیری است۔من همیشه یاد فیلم های لورل هاردی یا بقول ما خیکی لاغرو می افتم۔هردو همدیگر را بخاطر ناتوانی مسخره میکردند۔