اختیاری که به دولت روحانی داده شد به دولت رئیسی هم داده شود
حق دولت سیزدهم برای مذاکره مستقیم با آمریکا
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی را میتوان یکی از مزایا و اختیارات بنیادین حکمران یا رهبران قلمداد کرد که در ساختار دولت – ملت به رسمیت شناخته شده است و ابعاد مختلف حکمرانی بهویژه سیاست خارجی و روابط بینالملل هر بازیگر نظام جهانی را در بر میگیرد. هر کدام از دولتها، بسته به نوع حاکمیت خود از دموکراتیک تا دیکتاتوری مطلق، دارای اختیار یا حق سیاستگذاری عمومی هستند. در کنار حوزههای سیاستگذاری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، حق سیاستگذاری خارجی از مهمترین اختیارات و خواستههای هر دولتی در عصر کنونی محسوب میشود که بقا و پرستیژ حکمران و سیاستگذار را در ابعاد داخلی و جهانی تضمین و تقویت میکند.
سیاستگذاری خارجی در هر کشور دارای مؤلفهها و ذینفعانی است که سیاستگذاری خارجی دولت را طراحی و اجرایی میکنند. این ذینفعان در سیاستگذاری خارجی بر اساس قوانین داخلی خود دارای حق سیاستگذاری خارجی و فعالیتهای دیپلماتیک میشوند. در نظام جمهوری اسلامی ایران سیاستگذاری خارجی دارای بازیگرانی است که وزارت امور خارجه ایران را در حاشیه قرار میدهند اما همچنان این وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی ایران است که در نظام بینالمللی و مناسبات دیپلماتیک به عنوان مسئول سیاست خارجی ایران شناخته میشود.
سیاستگذاری خارجی ایران دارای طیفی از بازیگران گوناگون با افکار، نظرات، رویهها و طراحیهای مختلف و متکثری است که سیاستگذاری خارجی ایران را به هزارتوی سیاستگذاری بدل میکند. طیف بازیگران ذینفع سیاستگذاری خارجی ایران را میتوان مراجع بزرگ مذهب شیعه، رهبر معظم انقلاب، نهادهای نظامی و امنیتی به خصوص سپاه پاسداران و نیروی قدس سپاه، وزارت اطلاعات، شورای عالی امنیت ملی در نظر گرفت که در نهایت در انتهای این طیف ذینفعان، وزارت امور خارجه و دولت مستقر جای میگیرند!
دولتها یا همان هیأت دولت در ایران که به مدیریت و هدایت ریاست جمهوری، مسئول سیاستگذاری عمومی در ایران است از کمترین اختیار و قدرت در سیاستگذاری خارجی برخوردار است. زیرا سیاستگذاری خارجی در ایران طی یک قرن اخیر بهویژه چهار دهه اخیر دارای ماهیت امنیتی شده و دیپلماسی به عنوان نما و پوشش سیاستگذاری امنیتی، دفاعی و نظامی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. در چنین شرایطی است که آنچه میدان نامیده میشود از میز و دیپلماسی برتر و قویتر شده و نقش اساسی در سیاستگذاری خارجی ایفا میکند.
چنین فرآیندی از سیاستگذاری خارجی که نقش و جایگاه میدان در سیاستگذاری خارجی برتر است، تنها به ایران اختصاص ندارد و بسیاری کشورهای دیگر حتی در اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا، چین و ... نیز دارای چنین رویکردی هستند. اما تفاوت در این است که در ایران رئیس جمهوری به عنوان شخص دوم کشور دارای اختیارات کافی و صریح برای سیاستگذاری مستقیم نبوده و نیاز به همکاری و مجوز سایر بازیگران سیاستگذاری خارجی برای تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی و روابط بینالمللی دولت خود دارد.
با توجه به حاشیهسازی برخی مدعیان علیه دولت سیزدهم پیرامون دور جدید گفت وگوهای هستهای ایران و گروه 4+1+1 با مدیریت دولت جدید که "مذاکره برای لغو تحریمها" نام گرفته است، چند نکته ازجمله اختیار و حق دولت آیتالله رئیسی برای گفت وگو و مذاکره مستیم با آمریکا را باید مورد بررسی قرار داد:
یکم - صدور مجوز مذاکره مستقیم برای مذاکره با آمریکا: یکی از بزرگترین و ارزشمندترین امتیاز دولت دوازدهم، داشتن این اختیار و حق بود که به صورت مستقیم و چهره به چهره تا سطح وزیر امور خارجه به مذاکره و گفت وگو با دولت آمریکا اقدام کرد. مجوزی خاص به دولت دوازدهم که بعد از چند دهه منع و ممنوعیت مذاکره رسمی و مستقیم آشکار دولتمرداران ایرانی با دولتمردان آمریکایی به دولت حسن روحانی و مجمدجواد ظریف داده شد تا از حق و اختیار دولت برای مذاکره مستقیم با بزرگترین دشمن رسمی ایران طی چهار دهه اخیر بهره ببرد و دولت یازدهم را در آستانه یک موفقیت بینظیر در دوران جمهوری اسلامی قرار دهد. بخش مهم و اثرگذار موفقیت و همراهی شهروندان ایرانی با دولت یازدهم را میتوان پیامد احقاق حق و اختیار دولت حسن روحانی در سلسله مذاکرات مستقیم و آشکار دولتمردان ایرانی و آمریکایی برشمرد که وزیران امور خارجه دو کشور نیز بارها در مقابل دوربین رسانهای جهانی دستان یکدیگر را فشردند و بر سر مسائل مشترک به رایزنی پرداختند. اختیار، اعتماد رهبری ایران به حسن روحانی و محمدجواد ظریف و ... هر چه باشد، مذاکره مستقیم با آمریکا را میتوان به صدور مجوز خاص از سوی رهبر معظم انقلاب مطعوف کرد که اکنون نیز یک حق مسلم برای دولت سیزدهم قلمداد میشود که باید از آن برای پیشبرد سیاستگذاری عمومی خود بهخصوص سیاستگذاری خارجی در رفع تحریمها و بهبود معیشت شهروندان ایران استفاده کنند.
دوم - اصل اعتماد در توافقهای پایدار حتی با آمریکا: یکی از نقاط برجسته روابط ایران و ایالات متحده آمریکا را میتوان عدم اعتماد میان دو دولت دانست که بر تمام تلاشهای دو طرف برای تعامل و برقراری روابط، حتی توافق موقت نیز سایه افکنده و هر گونه مذاکره و توافق ایران و آمریکا را بسیار سخت نشان میدهد. اگر چه دولت آمریکا طی چند دهه اخیر بر عدم اعتماد به ایران اصرار داشته، اما رهبران ایران یعنی امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب به شدت هر گونه اعتماد به دولت ایالات متحده آمریکا و وعدههای آنان در مذاکرات را اشتباه دانسته و ضمن بازداشتن مسئولین ایرانی از اعتماد به آمریکا، به صورت تلویحی ایرانیان را از اعتماد به آمریکا منع کردهاند. آنگونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار پایانی دولت دوازدهم به صراحت میفرمایند: «هر جا که کارها را منوط به غرب و مذاکره با آن و آمریکا کردید ناموفق بودید و هر جا که بدون اعتماد به غرب، حرکت و از آنها قطع امید کردید موفق بودید و پیش رفتید.»1
در چنین فضایی از بیاعتمادی طرفین است که تعامل و مذاکره میان دو کشور به شدت شکننده و ناپایدار است. اعتماد به عنوان اصل بنیادین مذاکرات در متون سیاسی و دیپلماتیک مطرح است، زیرا «در ادبیاتی که منطق مذاکرات را توضیح میدهد، اعتماد برای دستیابی به توافقهای پایدار ضروری است و همه مذاکرهکنندگان خودمحور و عقلانی در پی کسب آن هستند که در این زمینه مشهور باشند.»2در حالی که هیچ اعتمادی میان مذاکرهکنندگان ایرانی و آمریکایی مشاهده نمیشود که بخواهد به توافقی پایدار منجر شود. بنابراین هیچ توافق پایداری میان ایران و ایالات متحده امریکا شکل نمیگیرد، زیرا در منطق مذاکرهکنندگان دو طرف هیچ تصوری از اعتماد به یکدیگر وجود ندارد و توافقات میان دو دولت نیز بسیار شکننده و موقت هستند، مانند آنچه در مورد توافق برجام رخ داده است.
سوم – حق پرستیژ دولت سیزدهم: دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی با کوهی از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شروع به فعالیت کرد که از دولت سابق به ارث برده بود و برجام به عنوان بزرگترین دستاورد دولت حسن روحانی به مانند فرزند نامشروعی که میان سیاستمداران ایرانی پاسکاری میشد، بر دوش سیاستگذاری خارجی ایران سنگینی میکرد.
حسن روحانی که یکی از رازآلودترین و نهانترین شخصیتهای امنیتی و اطلاعاتی ایران طی بیش از 40 سال اخیر است، با زیرکی خاص خود توانست اختیار مذاکرات هستهای را از شورای عالی امنیت ملی سلب و به وزارت امور خاجه دولت خود منتقل کند و در این چارچوب بود که تعامل و مذاکره مستقیم با دولت آمریکا در بالاترین سطح نیز امکانپذیر شد.
اکنون با گذشت حدود 5 ماه از دولت سیزدهم، مذاکرات برجام همچنان در اختیار دولت است اما هیچ خبری از احتمال و امکان تعامل و مذاکره مستقیم و چهره به چهره مذاکرهکنندگان ایرانی و آمریکایی مشاهده نمیشود!
دولت یازدهم بخش مهمی از پرستیژ داخلی و بینالمللی خود را مدیون مذاکره و تعامل مستقیم با آمریکا بود که تا کنون دولت سیزدهم از چنین امتیازی محروم بوده یا اینکه در فکر کسب چنین پرستیژی نیست. دولت سید ابراهیم رئیسی نیز برای رهایی از حاشیههای کنونی و اتهاماتی مانند روسگرایی و چینگرایی باید از حق خود در مذاکره و تعامل مستقیم با آمریکا مشابه امتیاز دولت حسن روحانی بهرهبرداری کند.
*
مذاکرات هستهای ایران و گروه 5+1 که اکنون 4+1 نامیده میشود، فرآیندی از سیاستگذاری خارجی با ابزار دیپلماسی است که بسیاری از حوزههای سیاستگذاری ایران و کل سیاستگذاری عمومی ایران را به خود مشغول ساخته است.
هانس جی مورگنتا (Hans Joachim Morgenthau) به عنوان یکی از نظریهپردازان اصلی رئالیسم در علوم سیاسی ضمن اعلام "اقناع، مصالحه و تهدید با توسل به زور" به عنوان سه ابزار دیپلماسی میگوید: «فن دیپلماسی عبارت است از تأکید درست در هر لحظه خاص بر یکی از این سه وسیلهای که در دسترس آن قرار دارد.»3 مطابق تعریف مورگنتا از دیپلماسی که خود ابزار سیاستگذاری خارجی است، سیاستگذاران خارجی ایران باید برای بهرهگیری از مؤلفههایی مانند اقناع، مصالحه و تهدید توسل به زور در لحظههای خاص مذاکرات هستهای، از حق و اختیار مذاکره و تعامل مستقیم با رقیب یا دشمن حتی اگر آمریکا باشد نیز برخوردار باشند. محروم ساختن دولت سیزدهم، وزارت امور خاجه و تیم مذاکره کننده این دولت از حق و اختیار خود در تعامل و مذاکره مستقیم با دولت ایالات متحده آمریکا و سپس حاشیهسازی علیه تیم مذاکره کننده و دولت با اخباری پیرامون روسیهگرایی و چینگرایی دولت سیزدهم را میتوان ظلمی آشکار به دولت سید ابراهیم رئیسی قلمداد کرد.
دولت سیزدهم برای پیشبرد مذاکرات هستهای و برخی دیگر از مسائل منطقهای و جهانی خود، نیازمند تعامل و مذاکره مستقیم و بدون واسطه با دولت آمریکاست. حق، اختیار و امتیازی که به دولت حسن روحانی داده شده و اگر به دولت سید ابراهیم رئیسی داده نشود، ظلمی آشکار در حق مذاکرهکنندگان و کارگزاران سیاست خارجی دولت سیزدهم محسوب میشود. دولت سیزده در حال حاضر به شدت نیازمند مجوزی برای بهرهگیری از حق، اختیار و امتیاز مذاکره و تعامل مستقیم و چهره به چهره کارگزاران سیاست خارجی ایران تا سطح وزیر امور خارجه با دولتمردان آمریکایی است تا از حاشیههای کنونی مذاکرات هستهای و روند فرسایشی آن رهایی یافته و به یک توافق پایدار برای رفع برخی بحران های داخلی و خارجی خود دست یابند.
منابع:
1- پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای. 6 مرداد 1400. به آدرس: https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=48345
2- اسمیت، استیو، امیلیا هدفیلد و تیم دان. سیاست خارجی- نظریهها، بازیگران و موارد مطالعاتی. ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی و همکاران. تهران. سمت. 1398. چاپ چهارم. جلد اول. ص 123
3- مورگنتا، هانس جی. سیاست میان ملتها. ترجمه حمیرا مشیرزاده. تهران، وزارت امورخارجه. چاپ چهارم 1389، ص 849
نظر شما :