جنگ با ایران یا «رژیم چینج» توهمی بیش نیست

نویسنده: ولادیمیر پراخواتیلوف

دیپلماسی ایرانی: در روز 25 ماه اکتبر، نیروهای مسلح ایالات متحده امریکا اقدام به تصرف یک نفتکش ایرانی در دریای عمان کردند. نیروی دریایی ایران مانع از این اقدام شد. به گزارش خبرگزاری «تسنیم»، امریکا به بهانه کنترل بر رژیم تحریم ها علیه ایران اقدام به تصرف نفتکش ام ویسوتیس کرد که حامل نفت صاداتی ایران بود و در راه انتقال نفت به نفتکش دیگری بود. به گفته خبرگزاری «تسنیم»، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل بر این نفتکش را در اختیار گرفت و آن را وارد آب های ایران کرد. پس از آن، بالگردها و کشتی های نظامی امریکایی نفتکش را تعقیب کردند، اما تلاش آنها پس از اقدامات قاطع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکست خورد و نفتکش به آب های ایران انتقال یافت.

به گزارش شبکه تلویزیونی «پرس تی وی»، هزاران نفر ایرانی در توییتر با تمسخر از واشنگتن پرسیده اند که آیا از درگیری با نیروهای مسلح و زبده ایران درس گرفته اند، یا خیر. پس از آن، هشتگ «درس گرفته» در توییتر انتشار یافت. این نخستین مورد تنش میان امریکا و ایران در خلیج فارس نیست. سال هاست درگیری های مشابهی میان کشتی های نظامی امریکا و ایران ادامه دارد.

در روز 21 ماه دسامبر سال گذشته، یک روز پس از حمله موشکی علیه سفارت ایالات متحده امریکا در بغداد، زیر دریایی اتمی امریکا «یو اس اس جورجیا کلاس اوهایو» مجهز به 154 موشک کروز تاماهاوک به طور نمایشی، از تنگه هرمز عبور کرده و وارد خلیج فارس شد. افزون بر آن، خبر رسید که یک زیر دریایی اسرائیلی از کانال سوئز عبور کرده و از طریق دریای سرخ به سمت خلیج فارس حرکت کرده است. ناو هواپیمابر امریکایی «نیمیتز»، مستقر در نزدیکی خلیج فارس و در دریای عرب، آماده پیوستن به این کشتی ها بود. رسانه های گروهی اسرائیلی خبر دادند که بمب افکن های «بی 52 اچ» امریکایی که قادر به حمل سلاح هسته ای هستند، در نطقه خاورمیانه پرواز کرده و از آسمان اسرائیل و خلیج فارس عبور کرده اند. آن زمان، این اقدامات به آغاز عملیات نظامی منجر نشد. اما، اگر تعداد بیشتری از ناوگان دریایی امریکا به سواحل ایران نزدیک می شد، موفقیت تسلیحات امریکایی به هیچ وجه تضمین شده نبود و ارتش امریکا به خوبی، به این موضوع واقف است.

در سال 2002 امریکا رزمایش نظامی – دریایی گسترده ای به نام Millennium Challenge را برگزار کرد که طی آن، عملیات رزمی علیه ایران تمرین شد، اقدامات تاکتیکی پرسنل و شبیه سازی کامپیوتری عملیات نظامی. نیروهای مسلح امریکا به عنوان آبی و ایران به عنوان قرمز شناسایی می شدند. قرمزها پس از دریافت ضرب الاجل از سوی آبی ها در خصوص تسلیم کامل، از ناوگان خود متشکل از قایق های تندروی کوچک برای مشخص کردن مکان کشتی های آبی ها استفاده کردند و دست به حمله موشکی کروز علیه کشتی های آبی ها زدند. در صورتی که چنین موفقیتی در اقدامات نظامی واقعی حاصل شود، در آن صورت به کشته شدن بیش از 20 هزار نفر نظامی منجر خواهد شد. این رزمایش به طور کامل، توسط یک برنامه کامپیوتری کنترل می شد. تجربه غم انگیز این رزمایش مورد توجه تحلیلگران امریکایی قرار گرفت. 

هر گونه عملیات نظامی علیه ایران، قطعا واکنش ناخوشایند جهان را به همراه خواهد داشت. بهترین راه برای به حداقل رساندن محکومیت بین المللی و به حداکثر رساندن حمایت ها این است که فقط زمانی حمله صورت گیرد که این باور عمومی وجود داشت باشد که به ایرانی ها یک معامله عالی پیشنهاد شده و آنان آن را رد کرده اند. این پیشنهاد باید آنقدر عالی باشد که فقط حکومتی که تصمیم به دستیابی به سلاح هسته ای دارد، بتواند آن را رد کند. در چنین شرایطی، امریکا و یا اسرائیل می توانند ادعا کنند که عملیات نظامی شان یک ضرورت غم انگیر است و نه یک خشم. دست‌کم، برخی از اعضای جامعه بین الملل به این نتیجه خواهند رسید که ایرانی ها با نادیده گرفتن یک معامله بزرگ و عالی، خودشان باعث چنین دردسری شده اند.

همچنین پیشنهاد می شود که قبل از حمله علیه ایران، با روسیه و چین مذاکره شود تا آنها را متقاعد کنند که از هر گونه حمایت از ایران دست بکشند. در شرایط کنونی، پس از خروج شرم آور ارتش امریکا از افغانستان و اقدامات ناهماهنگ دولت بایدن در قبال ایران، افکار عمومی جهان از حمله امریکا علیه ایران حمایت نخواهند کرد. همچنین، بدیهی است که روسیه و چین در امریکا به عنوان مخالفان راهبردی اعلام شده اند و در کنار ایران خواهند ماند.

اما، سناریوی سرنگونی حکومت دین سالار در ایران که بسیاری از آن ناراضی هستند، نیاز به برنامه ریزی چندین دهه ای دارد که به این زودی ها محقق نمی شود. از این رو، مقامات ایران فعلا می توانند با آرامش بخوابند. در هر صورت، فعلا خبر خاصی نیست.

منبع: وزگلیاد (روسیه) / تحریریه دیپلماسی ایرانی