به مناسبت یکصدمین سالگرد امضای پیمان دوستی

ایران، افغانستان و حقوق بین الملل بشردوستانه

۰۷ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۰۵۴۸۱ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
دکتر پوریا عسکری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: گفتگو در باب چیستی و چرایی و نحوه اجرای مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه، دستمایه سفرهای چندین باره ام به افغانستان و نشست هایی با استادان و دانشجویان دانشگاه های مختلف این کشور به ویژه در ولایت هرات بود. من از تئوری و قاعده و قانون می گفتم و آنها از تجربه زیسته ای به غایت تلخ؛ از رنجی که بر این مردم در طول سالها رفته و از جان های شیرینی که بی هیچ عذر موجهی از کف داده اند؛ از عدم رعایت قانون و اخلاق توسط نیروهای گروه های مسلح سازمان یافته و نیز قوای دولتی دول دوست غربی که برای نجات آمده بودند؛ از مصیبت، از درد، از غم، و ... . من از الزامات حقوقی می گفتم و آنها از الزامات جنگی؛ من از ضمانت اجراها می گفتم و آنان از بی کیفرمانی جنایتکاران؛ من از بایدها و آنها از شایدها. 
ایران، افغانستان و حقوق بین الملل بشردوستانه

نویسنده: دکتر پوریا عسکری، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی

دیپلماسی ایرانی: حقوق بین الملل بشردوستانه، حقوق زمان جنگ است. در این شاخه از مقررات حقوق بین الملل، تعهدات طرفین درگیر در مخاصمات مسلحانه مورد بحث قرار می گیرد و در کنه آن، این نکته مدنظر است که آلام جنگ برای غیرنظامیان یا آن طور که در زبان دری می گویند، «ملکی ها» و آنان که به هر سبب دیگر در درگیری حضور ندارند، به حداقل برسد. چهار کنوانسیون 1949 ژنو و مجموعه ای از قواعد عرفی، سنگ بنای این رشته مقررات را شکل می دهند.

گفتگو در باب چیستی و چرایی و نحوه اجرای مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه، دستمایه سفرهای چندین باره ام به افغانستان و نشست هایی با استادان و دانشجویان دانشگاه های مختلف این کشور به ویژه در ولایت هرات بود. من از تئوری و قاعده و قانون می گفتم و آنها از تجربه زیسته ای به غایت تلخ؛ از رنجی که بر این مردم در طول سالها رفته و از جان های شیرینی که بی هیچ عذر موجهی از کف داده اند؛ از عدم رعایت قانون و اخلاق توسط نیروهای گروه های مسلح سازمان یافته و نیز قوای دولتی دول دوست غربی که برای نجات آمده بودند؛ از مصیبت، از درد، از غم، و ... . من از الزامات حقوقی می گفتم و آنها از الزامات جنگی؛ من از ضمانت اجراها می گفتم و آنان از بی کیفرمانی جنایتکاران؛ من از بایدها و آنها از شایدها. 

گفتگوهایمان سازنده بود؛ اما غریب. آنها که با جنگ زندگی می کردند، می دانستند که پایبندی به مقررات و رسوم جنگ، معلول عللی است که اگر نباشند، نتیجه ای حاصل نخواهد شد و در راس این علت ها به آموزش و دانایی اشاره داشتند. از نبود آگاهی نسبت به مقررات در میان برخی از جنگجویان و فرماندهان می گفتند و از اهتمامی که دارند تا این نقیصه را جبران کنند. 

از آن سالها، قریب به دهه ای می گذرد و آن رنج و درد هنوز جریان دارد. در روزهای نزدیک به نگارش این سطور، اخبار غمبار حمله به دانشجویان و دانش آموزان و از جمله حمله کور به مکتب دخترانه سیدالشهدا، ماتم ملی و چه بسا جهانی را سبب شد. صحنه هایی که ما از اخبار تلویزیون می بینیم، نمادی از رنج مردمانی است که تاریخی کهن و تمدنی بزرگ دارند؛ مردمی که جنگ خسته شان کرده و حال با خروج نیروهای آمریکایی در ملغمه ای از بیم و امید، به آینده ای می نگرند که شاید صلح بیاید و شاید هم نه. 

البته که صلح می آید! تاریخ نشان می دهد که جنگ ها روزی به پایان می رسند و پرچم سفید، نویدبخش توسعه و امید خواهد شد. اما تا آن روز، ضرورت آموزش و تامل بیشتر در قوانین و مقررات حقوق بشردوستانه حتمی است. طرفین نبرد در افغانستان باید به این مقررات توجه کنند و آنها را به درستی به مورد اجرا گذارند و به طور خاص از حمله علیه ملکی ها و اموال غیرنظامی بپرهیزند. آموزش مضاعف نیروهای نظامی اعم از دولتی و غیره در کنار گفتگوهای صلح، ضرورت امروز افغانستان است و در این میان، ایران می تواند با تکیه بر زبان، تاریخ و فرهنگ مشترک، سهم مهمی داشته و نقش بسزایی ایفا کند. دانش حقوق بشردوستانه در ایران، پیشرفت مطلوبی داشته و به ویژه در دهه های بعد از جنگ با عراق، دانشگاه های ایران توجه خاصی به این مقوله داشته اند و می توانند یافته های خود را با افغانستان به اشتراک گذارند. این مهم البته مشروط به زمینه سازی از سوی دو طرف است تا رفت و آمدهای دانشگاهیان توسعه پیدا کند و گفتمان حقوق بشردوستانه ایرانی ـ افغانی شکل گیرد. گفتمانی که بی تردید می تواند در کاهش درد افغانستان سهیم شود و زمینه ساز برافراشته شدن پرچم سفید صلح و هوا رفتن دوباره بادبادک های رنگی باشد.

کلید واژه ها: ایران و افغانستان پیمان دوستی ایران و افغانستان


نظر شما :