از مایه خوردن بی انتها نیست!
خوره تحریم بر اقتصاد ایران
دیپلماسی ایرانی: سود خالص به قول ما ایرانی ها کاسبی و به قول کفار بیزینس در دنیا به طور معمول زیر ۵٪ است و سود بالای ۵٪ عالی و بالای ۱۰٪ فوق العاده است.
به دلیل تحریمها در دنیائی که نرخ سوددهی کسب وکار معمولاً در بهترین شرایط حداکثر ۱۰٪ است، ما هر کالائی که به دنیا میفروشیم باید بین ۲۵ تا ۳۰٪ ارزانتر بدهیم و اگر بخواهیم کالائی را بخریم باید بین ۱۵ تا ۲۰٪ بیشتر پرداخت کنیم. کالائی را که میتوانیم با کشتی ایرانی ارزانتر حمل کنیم، اجباراً باید از کشتی و بیمه گرانتر خارجی استفاده کنیم. ماشین آلات و تجهیزاتی که تولید کننده خارجی دم قسط یا با شرایط نقد و اقساط میخرد، رقیب ایرانی او باید علاوه بر خرید گرانتر ۱۰۰٪ وجه آن را پیشاپیش نقدی بدهد، بهعلاوه از گارانتی و خدمات بعد از فروش هم محروم است. برای جابهجایی ارز بهجای استفاده از نظام بانکی و پرداخت کارمزد چند دهم درصدی باید به صرافان و دلالان بین ۵ تا ۱۰٪ حق دلالی بدهیم. دلار دبی، دلار استانبول، دلار هرات و غیره هر کدام نرخ خود را دارند، مثلاً دلار هرات بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومن برای صادرکننده ایرانی گرانتر تمام میشود تازه اگر در این مبادلات بخت یار باشد و پول وسط راه در این مسیرهای غیر رسمی بهاصطلاح هاپولی نشود.
سیاهه پرداخت هزینههای نجومی جزء به جزء تحریم چنان بلند بالا و متنوع است که امکان محاسبه تقریبی تمامی آن وجود ندارد. سوال: این هزینههای سرسامآور از چه منبعی پرداخت میشود؟ چطور یک تولید کننده ایرانی در شرایطی که سود معمول کسب و کار در دنیا حدوداً ۵٪ است در قیاس با رقبای خارجی این همه هزینه اضافی پرداخت میکند و همچنان سرپاست؟ جواب: پرداخت زیان از مایه چطور؟ در زیر به چند مورد مهم از مایه خوری اشاره میشود.
- دولت سالانه دهها میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی به بخش تولید پرداخت میکند. این یارانه اگرچه هزینه تولید را کاهش میدهد اما یک نوع از مایه خوری پنهان است.
- تولید کننده باید هر ساله به اندازه استهلاک ماشینآلات و تاسیسات مبلغی بابت ذخیره استهلاک کنار بگذارد تا بعد از مستهلک شدن آنها، ماشینآلات نو را جایگزین کند، که در شرایط فعلی نگه داشتن چنین مبلغی امکانپذیر نیست در نتیجه با مستهلک شدن خطوط تولید، کارخانه هم تعطیل میشود.
- تنگنای مالی موجب میشود همه منابع مالی تولیدکنندگان صرف امور جاری و سرپا نگهداشتن تولید شود در نتیجه ایجاد طرحهای توسعه عملاً منتفی میشود و به تبع دیگر خبری از رشد نیست.
- صادرات و مصرف داخلی محصولات کشاورزی که عمدتاً حاصل آبیاری غیرکارآمد از ذخیره صدها ساله منابع آبی که متعلق به نسلهای آتی است، یکی از بدترین مایه خوری هاست.
- یکی از تبعات تنگنای مالی بخش تولید، شل شدن رعایت ضوابط زیست محیط زیستی است، که یکی از غیرقابل جبرانترین انواع مایهخوری است.
- اتخاذ استراتژی خودکفائی (بخوانید خود ویرانگری) برای مقابله با تحریمهای پایان ناپذیر، مثل چاه ویل در حال بلعیدن منابع کمیاب و پایانپذیر کشور است.
- دور زدن تحریمها یکی از سرچشمههای اصلی فساد است، این فساد علاوه بر ایجاد هزینه های نجومی، پایههای اخلاق و سرمایه اجتماعی ملت را مثل موریانه خورده و میخورد.
آشکارترین جلوه مایهخوری لاغر شدن و پسرفت بیوقفه اقتصاد ایران است، روند کوچک شدن مستمر اقتصاد تا بی نهایت نمیتواند ادامه یابد، با ادامه وضع موجود دیر یا زود کمر اقتصاد ایران در نقطهای شکسته خواهد شد. هر سیستمی که در دورهای طولانی خرجش بر دخلش غلبه کند حتی اگر انقلابیترین انسانهای کره زمین متولی آن اقتصاد باشند، فروپاشی سرنوشت محتوم آن خواهد بود. فروپاشی شوروی سابق عینیترین مصداق سبقت خرج بر دخل در دورهای طولانی بود، اقتصادی که چند دهه قبل از فروپاشی به مراتب از اقتصاد امریکا بزرگتر بود، به علت عدم توازن در دخل و خرج مثل شمع آب شد، همانطور که اقتصاد ما در حال آب شدن است.
بر آن کدخدا زار باید گریست
که دخلش بود نوزده، خرج بیست
نظر شما :