روسیه در مدیترانه (بخش سوم)

جغرافیا، بزرگ ترین دشمن جاه طلبی های روسیه در همه ادوار

۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۰۳۳۵۵ اخبار اصلی اروپا
حضور شوروی در مدیترانه تحت تاثیر بسیاری از محدودیت های وحشت آور و ناامیدکننده برای رهبران نظامی و دیپلمات های امپراتوری روسیه قرار داشت. توانایی نیروی دریایی شوروی برای استقرار و تداوم حضور دائمی در نتیجه جغرافیا و سیاست محدود بود. ترکیه که اکنون به عضوی از سازمان متخاصم ناتو تبدیل شده، تنگه ها را کنترل می کرد و شرکای منطقه ای شوروی هم در حمایت از حضور آن چندان قابل اعتماد نبودند.
جغرافیا، بزرگ ترین دشمن جاه طلبی های روسیه در همه ادوار

نویسندگان: یوجین رومر و ریچارد سوکولسکی

دیپلماسی ایرانی: استراتژی روسیه در دریای مدیترانه بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی این کشور در صحنه وسیع تر اروپاست که از دیرباز صحنه اصلی پیروزی ها و عقب ماندگی های سیاست خارجی این کشور بوده. موقعیت غالب اروپا در دستور کار سیاست خارجی روسیه محصول فرهنگ استراتژیک این کشور است که به نوبه خود توسط جغرافیا، میراث تاریخی و جهان بینی نخبه گرایی که غرب را تهدیدی برای نظم سیاسی داخلی می داند، شکل گرفته است. درک وضعیت فعلی روسیه در مدیترانه بدون نگریستن به آن در مقیاسی گسترده تر و باتوجه به پس زمینه دخالت چند صد ساله این کشور در منطقه و عقب نشینی از آن در یک چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد، غیرممکن است.

ادامه چالش های قدیمی پس از سال 1945

با سقوط امپراتوری های استعماری اروپا پس از جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد، مدیترانه شاهد گسترش بی سابقه حضور نظامی، دریایی، دیپلماتیک و اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی بود. نیروی دریایی شوروی اولین قدم ها را برای حضوری مستمر در این منطقه در اواخر دهه 1950 برداشت و این حضور را در تمام مدت جنگ سرد حفظ کرد. فهرست کشورهای مشتری روسیه یا شرکای آن در سراسر مدیترانه در آن زمان شامل آلبانی، الجزیره، مصر، لیبی و سوریه بود.

رقابت بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برای به دست آوردن شریک و مشتری در میان کشورهای دوران پسااستعماری در آفریقای شمالی و خاورمیانه در دهه های 1960 و 1970، همانند تنش های دو ابرقدرت در دوران جنگ های عرب و اسرائیل در سال های 1967 و 1973، مورد توجه بسیاری قرار گرفت. با این حال، اغلب انگیزه های رهبری شوروی برای یافتن جایگاهی در مدیترانه در بستر بن بست جنگ سرد در صحنه اروپا، نادیده گرفته شد: هواپیماهای مستقر در ناوها و زیردریایی های هسته ای ایالات متحده در مدیترانه تهدیدی مستقیم برای شوروی بودند.

حضور شوروی در مدیترانه تحت تاثیر بسیاری از محدودیت های وحشت آور و ناامیدکننده برای رهبران نظامی و دیپلمات های امپراتوری روسیه قرار داشت. توانایی نیروی دریایی شوروی برای استقرار و تداوم حضور دائمی در نتیجه جغرافیا و سیاست محدود بود. ترکیه که اکنون به عضوی از سازمان متخاصم ناتو تبدیل شده، تنگه ها را کنترل می کرد و شرکای منطقه ای شوروی هم در حمایت از حضور آن چندان قابل اعتماد نبودند.

نیروی دریایی شوروی در سال 1961 در نتیجه اختلافات ایدئولوژیک بین این کشور و آلبانی، مجبور شد پایگاه ولور را که در دهه 1950 به آن دسترسی پیدا کرده بود، ترک کند. مصر برای مدتی یکی از متحدان نزدیک و مشتری اتحاد جماهیر شوروی قلمداد می شد، اما انور سادات، رئیس جمهوری وقت آن، در سال 1972 به ارتش شوروی دستور داد تا کشورش را ترک کنند چرا که حمایت مسکو را ناکافی می دانست. معمر قذافی در لیبی هم اگرچه به اتحاد جماهیر شوروی اجازه داده بود از پایگاه هوایی پیشین ایالات متحده، ویلوس، استفاده کنند و مقامات آمریکایی باور داشتند در صورت درگیری بین ناتو و اتحاد جماهیر شوروی، لیبی با استفاده شوروی از میدان های هوایی لیبی موافقت خواهد کرد، نهایتا یک مشتری ناآرام و دشوار بود. او مستاقانه از شوروی اسلحه می خرید و از این کشور مشاوه نظامی می گرفت. بدین ترتیب، سوریه تنها شریک قابل اعتماد شوروی در مدیترانه قلمداد می شد که اساسا توانایی فراهم آوردن شرایط برای حضور بزرگ نیروی دریایی یا نظامی شوروی در منطقه وسیع تحت سلطه ایالات متحده و شبکه ای از متحدان و شرکای آن از ترکیه گرفته تا اسپانیا را نداشت.

ترکیب جغرافیای دشوار، به ویژه از نظر دسترسی به دریای مدیترانه که توسط دو متحد ناتو (اسپانیا در غرب و ترکیه در شرق) و یک شریک ایالات متحده (مصر در جنوب) کنترل می شد، و نبود امکانات کافی به این معنا بود که حضور محدود نظامی شوروی، به ویژه نیروی دریایی آن، در حالت پایدار باید روی ماموریت اساسی احتمال جنگ با ناتو و حمله احتمالی به سرزمین های اصلی شوروی، متمرکز می شد.

اتحاد جماهیر شوروی همچنین در تلاش برای گسترش شبکه ارتباطی خود در سراسر مدیترانه، ابزار گسترده حضور دیپلماتیک، نفوذ سیاسی، کمک های اقتصادی، فروش اسلحه و مشاوران نظامی و غیره، را به کار گرفت. به مشتریان واقعی و احتمالی کمک اقتصادی و مقادیر زیادی سخت افزار نظامی ارائه می داد که اغلب با وام هایی همراه بودند که احتمال بازپرداخت آنها اندک بود. مسکو به این کشورهای شریک و مشتری مشاوران خود و گاها نیروی نظامی اعزام، و در مواقع بحران و درگیری از شرکای خود به لحاظ دیپلماتیک و نظامی حمایت می کرد و به دانشمندان، مهندسان و پزشکان آنها در دانشگاه های شوروی آموزش می داد. اتحاد جماهیر شوروی در همه جا و همه وقت در تلاش برای نفوذ در منطقه مدیترانه با تکیه بر جنبش های چپ دوست و احزاب کمونیست (یا هر دولت یا جنبشی که با اتحاد جماهیر شوروی بدون توجه به گرایش های ایدئولوژیکی آن دوست می شد)، بود و سیاست های صلح آمیز با هدف تضعیف حضور نظامی ایالات متحده و بر هم زدن انسجام ناتو را پیش می برد.

کشورهای پسااستعماری آفریقای شمالی در ابتدا از حمایت اتحاد جماهیر شوروی استقبال می کردند و به نظر می رسید نامزدهای امیدوار کننده ای برای ایجاد شبکه مشتری ها در مدیترانه برای مقابله با موقعیت مسلط ایالات متحده هستند، اما با گذشت زمان ثابت شد که آنها شرکا و مشتری های قابل اعتمادی نیستند: مصر و لیبی از حمایت شوروی ناامید شده بودند؛ الجزایر اگرچه خرید عمده اسلحه داشت و سایر کمک ها را از اتحاد جماهیر شوروی دریافت می کرد، تمایلی به عضویت در اردوگاه آن نداشتند و جنبش عدم تعهد را در پیش گرفتند و از رقابت مسکو و واشنگتن سود برد؛ تونس، گرچه در جنبش عدم تعهد بود، از روابط نزدیک با غرب طرفداری می کرد. وضعیت در امتداد حاشیه شمالی مدیترانه حتی مشکل سازتر بود. از اسپانیا تا ترکیه، همه خط ساحلی به جز یوگسلاوی و آلبانی بخشی از سرزمین های ناتو قلمداد می شد و این در حالی بود هیچ کدام از این دو کشور نمی توانستند متحدی قابل اعتماد برای رویارویی اتحاد جماهیر شوروی با ناتو باشند.

به طور کلی، به رغم جاه طلبی ها و سرمایه گذاری های بزرگ و حتی موفقیت های گاه به گاه، تلاش های اتحاد جماهیر شوروی برای دستیابی به یک حوزه نفوذ در مدیترانه در بهترین حالت نتیجه ای متوسط و اغلب ناامید کننده داشتند. در دوران جنگ سرد، ترکیبی از جغرافیا و رقابت شرق و غرب جاه طلبی های شوروی را مهار کرد و آنچه که یک حضور ثابت و مداوم دریایی به شمار می رفت، در سال 1993 پایان یافت. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: کارنگی اهداء برای صلح بین المللی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: نفوذ روسیه در مدیترانه اتحاد جماهیر شوروی جنگ سرد روابط روسیه با مدیترانه


( ۷ )

نظر شما :

فدوی ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۴۱
اگر عقل داشتیم وصیت پطر کبیر را زیر گوش روسها نجوا می کردیم تا با امکانات سخت افزاری و نرم افزاری آنها که اتفاقا کم هم نیست ، کانال خزر - خلیج فارس را می ساختیم تا هم آنها از بن بست در آیند و هم ما به نان و نوایی برسیم ... اما حیف که کشوری که اقتصادش بر شاخ قاچاق بگردد و نظریه های اقتصادیش در ناصر خسرو و چهار راه اسلامبول تدوین شود، اصلا عقلش به این چیزها قد نمی دهد .
اشکان ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۴۴
ادم عاقل از تجارب دیگران بهره می جوید اما نادان هر رویدادی رو خود میخواد تجربه کند هر چند ناگوار باشد حالا روسیه نئو تزاری نیز بدون عبرت گرفتن از تاریخ تاریکشان میخواهند همان جاه طلبی های گذشته محکوم به شکستشان را تجربه بکنند دو باره اما صد افسوس که کشور ما نیز از این رهگذر از مجرا بدست خودفروختگانی چون محمد علی شاه قاجار و همانند های او زخمها خورده و همچنان میخورد و اکنون میبینیم که روسیه با آن همه هزینه سیاسی و نظامی در روسیه بازده خوبی دریافت نمیکند و حتی با ایران بر سر اسراییل نیز در سوریه به اختلاف میخورد و هر روز هواپیماهای اسرایییلی مواضع ایران و حزب الله را میزنند و پدافند سوریه ساخت روسیه که بدون تاییدیه روسیه یک موشک هم نمیتواند شلیک بکند تنها نظاره گر این ماجراست و کاملا راضی است از این داستان و جالبتر اینکه آقای اردوغان میخواهد بر سر چنین پدافندی متحد بزرگی چون ناتو را رها کند
كامران ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۱:۳۰
اقای فدوی وصیت پطر کبیر مبنی بر اشغال کشورهای جنوبی و دسترسی به ابهای گرم بود !! حالا شما چطور راضی به تکرار این نجوا زیر گوش روسیه هستید؟ کانال بین خلیج فارس و دریای خزر رو کسانی مطرح میکنند که کمترین اطلاعی از توپوگرافی فلات ایران ندارند و صرفا از روی نقشه میخواهند دو نقطه را بهم وصل کنند. ایجاد این کانال از جهت مهندسی و از نظر اقتصادی غیر ممکن است. ارتفاع نقطه شروع کانال فرضی از منفی ۲۷ متر از سطح دریاهای ازاد در دریای خزر شروع میشود و در البرز به بالای۲۰۰۰ متر میرسد و در کویر مرکزی به ۱۰۰۰ متر و در نهایت در خلیج فارس به نقطه صفر . ایا احداث چنین عمقی ممکن است!؟ که نیست . ایا احداث حوضچه های انتقال کشتی به ارتفاع و بالعکس به دلیل تعداد بیشمار مورد نیاز و هزینه وحشتناک مصرف انرژی ان ممکن است!؟ که نیست.کافیست اندک مطالعه ای در مورد کانال پاناما داشته باشید که در منطقه بسیار کوچک و ارتفاع کم احداث شده است تا متوجه قضیه شوید. با یک صدم هزینه احداث این کانال فرضی تمام ایران را میشود خط اهن و اتوبان کشید و نوادگان پطر کبیر هم از ان استفاده کرده و عوارض بپردازند.
فدوی ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۳۷
در جواب آقا کامران دیر یا زود این کانال ساخته خواهد شد حتی اگر شده دره ای سیمانی به طول صدها کیلومتر ساخته شود . در ضمن اینقدر سرمون می شه که خزر و خلیج فارس و بقیه قصه . یادش بخیر روزهایی که عده ای دم از ارسال ماهواره به فضا می زدند و مخالفین با وحشت از انجام این رخداد بزرگ می گفتند با هزاران دکل مخابراتی و هزاران کیلومتر کابل ، کار ماهواره را انجام دهید . الان آنها کجایند . شما نتنها خودت را برای کانال خزر - دریای عمان آمادا کن بلکه آمادگیش را داشته باش که اقیانوس منجمد شمالی هم در ادامه به این کانال متصل شود . پیشرفت شاید موانعی مانند اما و اگر آوردن داشته باشه اما علم هیچ مانعی سر راه خود نمی شناسد . البته قلبا آرزو می کنم که ساکن ایران باشی و دلسوزانه ابراز نگرانی کرده باشی و الا یک فضای مجازی هست و هزاران ... بقیش دیگه معلوم .
پتر کبیر ۰۹ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۰:۴۶
وصیت پتر کبیر جعلی بود و لهستانی ها اون را برای مقاصد روس ستیزانه برای نزدیکی یه اروپا به کار بردند در مورد قیام خلمنیسکی سرچ کنید