دستاوردهای دفاعی و تسلیحاتی کشور باید رسمیت حقوقی بین المللی پیداکند
لزوم بهره برداری از کنشگری هایِ به بلوغ رسیدۀ بین المللی ایران
دیپلماسی ایرانی: تصویر بالا، فقط یکی از گورستان های تانک های ارتش شوروی ی فروپاشیده است. زمانی در دوران جنگ سرد، دولتمردان آلمانی در دفاع از استقرار موشک های اتمی ایالات متحده در خاک آلمان، که با اعتراضات انبوه مردمی و دانشجویی، مخصوصا در دهه هفتاد میلادی همراه بود، همیشه با نگرانی تهدیدات شوروی را دلیل می آورند و میگفتند که روسها هر وقت اراده کنند تانک های ارتش سرخ، ظرف فقط 48 ساعت به سواحل راین، بیخ گوش پایتخت آلمان غربی می رسند. تانک که زمانی در جنگ ها حرف تمام کننده را می زد، اینک ابزار جنگی تعیین کننده ای نیست و سرنوشت جنگ ها به اشکال کاملا متفاوتی رقم می خورد.
حتما راهبردپردازان نظامی ما، امروز، دپوهای حجیم و سنگین موشکی کشور را با دینامیسم روزآمد فنی و بازدارندگی تطبیق و هرآینه آنها را توسعه می دهند. حتما ضداطلاعات دفاعی – تسلیحاتی ما از پیچیدگی جنگ های مدرن و سرّی آینده، عینا، مطلع می شوند و سرمایه گذاری ها را بهینه تخصیص می دهند و فنآوری های دفاعی را چندین وجهی ارتقا می بخشند."حتما". حتما!؟ اما هنوز هم بسیاری در کشور حتی از میان مسئولان و متخصصان، حداقل از "کلیات" حملۀ مرموز چندی پیش به سایت نطنز و عملیات تروریستی در آبسرد دماوند آگاه نیستند.
با توجه به اقتدار نظامی و فنآورانۀ کشور مخصوصا در عرصه موشکی، طرح این سوال دیگر نباید همچنان یک تابو تلقی شود که: درست! توان موشکی و دفاعی ما قابل مذاکره و معامله نیست. ولی اگر روزگاری انباشت و توسعۀ این توان، ترجیحا و منفعتا به سطح مذاکراتی رسید (مثل تمام مذاکرات تسلیحات استراتژیکی بین المللی) و اگر قرار باشد تا همیشه فقط موشک و پهپاد انبار نکنیم، واقعا، کیفیت این تعامل چه باید باشد؟ تمهیدات سیاسی، امنیتی، دفاعی و منطقه ای آن کدام است؟ جلوتر، اصلا متن و مفاد و دستور کار چه باید باشد؟ مطالبات امنیتی و تسلیحاتی ما باید چگونه فورموله شود و تضمین های بین المللی در زمینه خلع تسلیحات غیرمتعارف منطقه ای چگونه باید میسر شود تا هم، ائتلاف نظامی – تسلیحاتی قدرت های خارجی به هزینه و میزبانی ممالک همجوار علیه امنیت و تمامیت کشورمان شکل نگیرد و تسلیحات هرچه مدرن تر انباشت نشود و هم اینکه، کشور به یک قدرت نظامی مشروع و تولید کنندۀ مسئولیتپذیر تسلیحات تبدیل شود و با دست های باز حقوقی در عرصه های گستردۀ تسلیحاتی – تجاری عمل کند؟
این گونه کنشگری هایِ به بلوغ رسیدۀ بین المللی ایران، دیگر باید راه بیشتری به عرصه های عمومی پیدا کند و راهبردنویسان و اندیشکده های کشور باید به چنین مقولات ملی ورود کنند و تولید فکر و راهبرد کنند. اینگونه به آب زدن های بین المللی خود یک فرصت است و هرگز تهدید نیست و تا همیشه نمیتوان از آن متواری بود. آمریکایی ها الآن کاملا به این نتیجه رسیده اند که اصرار دیرباز پیونگ یانگ برای مذاکرات هسته ای – امنیتی مستقیم با آمریکا، چیزی جز فرصت جویی برای توسعه و تکمیل توان تسلیحاتی هسته ای کره نبوده است.
بعد از بیش از یک دهه کش و قوس، اینک برجام به یک فرصت بین المللی برای کشور تبدیل شده است. سوای از حواشی و مغلطه های سیاسی داخلی، توافق هسته ای یک تصمیم راهبردی درست و عقلانی از سوی کلیت نظام بود و مجموعا نشان داد که ایران به موازات دستیابی به اقتدار بازدارندگی فعال، به دوران مسئولیتپذیری، مصالحه اندیشی و تعهدمندی جهانی نیز رسیده است. در بعد تسلیحاتی، حداقل دنیا شاهد بود که تمام تلاش دولت ترامپ و متحدانش، اخیرا برای تمدید تحریم تسلیحاتی کشور چگونه از دریچه همین برجامِ نصف و نیمه، به درهای بستۀ بین المللی خورد و ناکام ماند. همینطور، غنی سازی و سایر حقوق هسته ای صلح آمیز کشور پس از بیش از یک دهه امتناع کامل غربی ها، چگونه حداقل تأئید و به رسمیت شناخته شد و همکاری های فنی نهادهای بین المللی با آن تامین و نهادینه شد. در چارچوب همین رسمیت یافتنها و فعالیت های نظارت شده و مجاز بود که بر خلاف تصوی بسیاری در داخل کشور دائر بر گویا پلمپ و مهروموم شدن تمام فعالیت ها، ایران توانست ظرف چند روز کاهش تعهدات برجامی را عینا و به سرعت عملی کند و با تجهیزات مدرن شده تر، در سایت های هسته ای دست به پیشروی بزند.
به نظرم این خود نکته ای است که دنیاهای غربی در این عصر فرامدرن، گاهی هم از سرِ قدرتِ خودافزای علم و فنآوری و تنوع بخشی دائم و سیستماتیک به فنآوریشان، دچار غرور و خوداتکایی مخاطره آمیزی هم می شوند و با گشادگی تمام و البته با محاسبه منفعت اقتصادی، آنها را در سراسر دنیا توزیع می کنند و در همان حال با اعتماد به نفس باورنکردنی و با اتکا به قدرت نهادسازی و ائتلاف و ادغام های علمی جهانی، هرآینه فنآوری های تازه و نو به نو را جایگزین می سازند و چرخۀ رو به پیشرفت و مهارشده ای را در دنیا ساماندهی و هدایت می کنند. بدون تردید اگر مثلا فنآوری های مدرن و مبنایی امروزی غربی ها، توسط امثال چین و ماچین (سوپرپاورهای فردا!) توسعه پیدا کرده بود، بدون تردید تقدیر و تاریخ علم، فنآوری و صنعت به گونه کاملا دیگرگونه ای رقم می خورد و امثال القاعده و داعش و مافیا و برخی دول دیگر، نمی توانستند مثلا با استفاده از همین اینترنت، به این همه فرصت و امکانات در اجرای منویات خود دست پیدا کنند.
اجمال کلام اینکه در حال حاضر، هم برجام بعد از سنگ اندازی شکست خوردۀ آمریکای ترامپ، می تواند به یک داشته و یک کارت تعامل قوی برای کشور تبدیل شود و هم منافع نظامی و قدرت تسلیحاتی و دغدغه های امنیتی کشور یک بار برای همیشه به رسمیت شناخته شود و ایران نهایتا بتواند به همکاری های فنی و توسعه ای دفاعی – تسلیحاتی در سطوح جهانی و در عرصه های تجاری آن بپردازد.
نظر شما :