بازگشت به دیپلماسی (بخش پنجم)

سیاست ایران در دوران بایدن تحت تاثیر دوران ترامپ است

۱۶ بهمن ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۰ کد : ۱۹۹۹۶۲۵ اخبار اصلی آمریکا پرونده هسته ای
از دیدگاه دولت ایران، برجام ابزار و چارچوبی برای غلبه بر بی اعتمادی چندین ساله ایران و غرب به ویژه ایالات متحده بوده است. با این حال، سرنوشت توافق هسته ای دقیقا عکی این نتیجه را در پی داشته و به کاهش اعتماد به سطحی بی سابقه منجر شده است. مباحثات در ایران حاکی از آن است که آینده توافق تا اندازه زیادی تحت تاثیر گذشته و چگونگی و دلیل نقض آن توسط ایالات متحده و اروپا منوط است. در همین حال، روی کار آمدن دولت بایدن سبب شده چشم انداز دیپلماسی تجدید شده وجود دارد.
سیاست ایران در دوران بایدن تحت تاثیر دوران ترامپ است

نویسنده: حسن احمدیان

دیپلماسی ایرانی: از دیدگاه دولت ایران، برجام ابزار و چارچوبی برای غلبه بر بی اعتمادی چندین ساله ایران و غرب به ویژه ایالات متحده بوده است. با این حال، سرنوشت توافق هسته ای دقیقا عکی این نتیجه را در پی داشته و به کاهش اعتماد به سطحی بی سابقه منجر شده است. مباحثات در ایران حاکی از آن است که آینده توافق تا اندازه زیادی تحت تاثیر گذشته و چگونگی و دلیل نقض آن توسط ایالات متحده و اروپا منوط است. در همین حال، روی کار آمدن دولت بایدن سبب شده چشم انداز دیپلماسی تجدید شده وجود دارد.

اینکه ایران تا چه حد به یک توافق جدید یا حتی دور جدیدی از تعاملات با غرب درباره سایر موضوعات مفید برای امنیت ملی و منافع اقتصادی خود روی خوش نشان دهد، به میزان فوریتی بستگی دارد که این کشور درباره مذاکره مجدد یا احیای برجام احساس می کند. این بدان معنا نیست که تغییر سیاست توسط دولت جدید در واشنگتن هیچ تاثیری در محاسبات تهران نخواهد داشت. مباحثات داخلی در ایران از شک و تردیدهای گسترده درباره پیوندی که ایران بین امنیت ملی خود و توافق با طرف های غربی در برجام احساس می کند، حکایت دارند. با این وجود، بازگشت ایران به توافق هسته ای به عنوان اقدامی متقابل در برابر لغو تحریم ها یا اقدام ساده تری مانند «انطباق در برابر انطباق» تصمیمی است که پیشتر توسط شورای عالی امنیت ملی ایران تصویب و از سوی آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران، تایید شده است. از این رو، به نظر می رسد که اگر دولت آمریکا حقیقتا قصد بازگشت به برجام را داشته باشد، فرصت ترغیب ایران به بازگشت از عقب نشینی از تعهدات برجامی را دارد.

تصور بازگشت کامل ایران به انطباق به تعهدات برجامی بدون رسیدگی به شکایات این کشور، غیرممکن است. از یک سو، رئیس جمهوری حسن روحانی تاکید کرده کشورهایی که توافق هسته ای را نقض کرده اند باید خسارات وارده به ایران را جبران کنند. از سوی دیگر، مباحثات در ایالات متحده حاکی از آن است که حتی در دولت جو بایدن هم بازگشت بی قید و شرط به توافق در کار نخواهد بود. در حقیقت، این احتمال وجود دارد که گروه سیاست خارجی بایدن از رویکرد «اعمال فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ به عنوان اهرم فشاری برای گرفتن امتیازات بیشتر استفاده کند که به معنای کاهش احتمال بازگشت سریع به برجام خواهد بود.

میراث ترامپ: فروپاشی تعاملات ساختاری

حسن روحانی در کارزار انتخاباتی سال 2013 از «تعامل سازنده» به عنوان چارچوبی برای حل مناقشات با غرب بر سر برنامه هسته ای ایران و به طور کلی روابط پرآشوب دو طرف یاد کرد. او همچنین وعده ایجاد تنوع در اقتصاد ایران و ادغام مجدد آن در اقتصاد جهانی را مطرح کرد. اگرچه تصمیم ایران به تعامل با 1+5 به پیش از ریاست جمهوری روحانی برمی گردد، اما برجام در نتیجه تعامل سازنده روحانی حاصل شده است. به علاوه، رهبری ایران به برجام به عنوان سازوکار اعتمادسازی با قدرت های غربی می نگریسته است.

خروج ایالات متحده از برجام در ماه مه سال 2018 روح معامله را از بین برد و مزایایی که ایران انتظار داشت را در پی نداشت و منطق آن ناپدید شد و مزایای بالقوه تعامل سازنده به عنوان یک رویکرد در سیاست خارجی را زیر سوال برد. با توجه به اینکه اصلی ترین ثمره دولت روحانی، یعنی برجام، در نتیجه خروج ایالات متحده از توافق نابود شد، منتقدان سیاست دولت او در ایران به شدت قدرت گرفته اند. صدای بلندتر  مخالفان روحانی هم به معنای محدودیت در امتیازدهی از سوی ایران است.

در نتیجه مخالفت های داخلی در ایران و سیاست اعمال فشار حداکثری آمریکا، تهران یک سال پس از تحمل آسیب ها مسیر خود را تغییر داد و از صبر استراتژیک به سیاست مقاومت حداکثری روی آورد و شروع به کاهش سطح تعهدات خود البته به روشی برگشت پذیر، کرد. این رویکرد گام به گام در جهت ایجاد اهرم فشاری در برابر آمریکا و اروپایی ها بود. 

ایران در حال بررسی مجدد برجام است

مباحثات درباره برجام در ایران فراتر از عقب نشینی ایالات متحده و عدم موفقیت توافق است و کاستی های توافق را نیز در بر می گیرد. بحث اصلی این است که اگر این کاستی ها وجود نداشت، ترامپ با موانع بیشتری در خروج از توافق مواجه می شد و سه کشور اروپایی طرف برجام هم به سادگی در عمل به تعهدات خود کوتاهی نمی کردند.

سه گروه اصلی در ایران که در مباحثات بر سر برجام مشارکت دارند را می توان به مخالفان، منتقدان و داوران دسته بندی کرد. مخالفان توافق هسته ای به طور گسترده از کلیت توافق انتقاد و باور دارند که برجام اهرم فشار و قدرت ایران را کاهش داده و از نظر استراتژیک به امنیت ملی این کشور آسیب رسانده است. این گروه خواستار خروج کامل ایران از توافق هستند. برخی از مخالفان حتی خروج ایران از پروتکل الحاقی و پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان.پی.تی) را مطرح کرده اند. از نظر آنها، یک توافق متعادل بین ایران و قدرت های غربی تقریبا غیرممکن است و هرگز سود واقعی به ایران نمی رساند. آنها لزوما مخالف تعامل با غرب نیستند، اما به نتیجه بدبین هستند.

منتقدان بیشتر بر کاستی های عملی در سود بردن ایران از سود وعده داده شده تمرکز دارند. آنها طرفدار یافتن مسیرهایی برای غلبه بر این ناکامی ها هستند و معتقدند که دولت بایدن می تواند فرصتی برای احیای برجام باشد. این گروه به احتمال زیاد می توانند در شکل گیری مجدد تعاملات ایران با دولت دموکرات ایالات متحده تاثیرگذار باشند.

داوران بر جنبه های امنیتی برجام تمرکز دارند و در درجه اول، آن را چارچوبی می دانند که مساله امنیتی را در دیدگاه ها درباره ایران از بین برد. بر اساس این دیدگاه، متوقف کردن بن بست بر سر برنامه هسته ای ایران در کوتاه مدت و از بین بردن خطر جنگ، دستاور اصلی ایران در مذاکره بوده است. اگرچه داوران به طور قابل توجهی با منتقدان درباره کاستی های توافق اتفاق نظر دارند، اما اینطور استدلال می کنند که اگر مساله هسته ای ایران همچنان امنیتی مانده بود، ترامپ می توانست یک ائتلاف بین المللی علیه ایران تشکیل دهد.  صدای این گروه در ممانعت از خروج ایران از توافق تاثیرگذار بوده، اما با آغاز عقب نشینی ایران از تعهدات برجامی نفوذ این گروه کاهش یافته است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: نهاد مطالعات سیاسی فردریش ابرت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: توافق هسته ای ایران دولت جدید بایدن برجام چالش های احیای برجام


( ۱ )

نظر شما :