ما و سازمانهای بینالمللی
تاملی درباره محرومیت ایران از حق رای در سازمان ملل
دیپلماسی ایراتی: نام ایران کنار سومالی، کومور، سائوتومه و پرنسیپ، لیبی، کنگو، زیمبابوه، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان جنوبی، و نیجر آمده است که چون حق عضویت خود در سازمان ملل متحد را نپرداخته اند و حق رأیشان را از دست میدهند. آخرین کشور این مجموعه یعنی نیجر ۶,۷۳۳ دلار بدهی معوقه دارد. کشورهایی که سال 2019 همین وضعیت را داشتند عبارتند از: جمهوری آفریقای مرکزی، کومور، گامبیا، لبنان، لسوتو، سائو تومه و پرینسیپ، سومالی، تونگا، ونزوئلا و یمن. میخواهم از چند زاویه به این قضیه نگاه کنم.
یک. اگر مقولهای به نام آبرو، قدرت نرم، شأن ملی یا حیثیت تمدنی معنا و ارزشی داشته باشد، و تصویر ایران در اذهان جهانیان یک پول سیاه ارزش داشته باشد، کنار مجموعهای از کشورهای ورشکسته، جنگزده یا کوچک و فقیر در دنیای امروز قرار گرفتن و در افکار عمومی جهان همسطح با آنها شدن باید برای ما درد بزرگی باشد. کشورهای جهان میلیونها یا میلیاردها دلار برای تبلیغات یا گرفتن میزبانی مسابقات بینالمللی خرج میکنند تا تصویر مناسبی از کشورشان در جهان بسازند و ما برای 16 میلیون دلار (حدود چهارصد میلیارد تومان)، این گونه در جهان به تصویر درمیآییم.
دو. تصویبنامه منتشرشده (https://www.rrk.ir/Laws/ShowLaw.aspx?Code=22481) در روزنامه رسمی مورخ 7 آبان 1399 نشان میدهد دولت در جلسه 16 مهر 1399 پرداخت سهمیه حق عضویت ایران بابت مخارج سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بینالمللی را برای سال 1399 مصوب کرده است. جدول پیوست این مصوبه 73 ردیف است (یعنی ایران عضو 73 سازمان بینالمللی است) و وزارت امور خارجه باید به ترتیب اولویت ردیفهای این جدول، حق عضویتها را میپرداخته و سازمان برنامه و بودجه، و بانک مرکزی هم در تصویبنامه ذکر شدهاند.
سه. جمع حق عضویت و کمکهای داوطلبانه ایران برای پرداخت به این سازمانها شامل 29880846 دلار، 3583110 یورو، 13274928 فرانک سوئیس و 160000 دینار کویت است. اینها با نرخ ارز در روز سی دی 1399 معادل 1077 میلیارد تومان میشود.
چهار. تردید ندارم عضویت در سازمانهای بینالمللی، برای دست یافتن به تجربه، دانش، ارتباطات، روابط، فرصتها، با خبر شدن از تهدیدها، تقویت منافع و امنیت ملی، و توسعه بهتر ضروری است. مبلغ 1077 میلیارد تومان معادل تقریباً 50 میلیون دلار برای کل کشور یا 12821 تومان به ازای هر ایرانی است. این هزینهای نیست که کشوری مثل ایران از پس آن برنیاید و نامش در کنار کشورهایی که نوشتم قرار گیرد.
پنج. کم بودن این رقم در مقیاس کشوری چون ایران، نباید ما را از یک مطالبه باز دارد. مطالبه ما باید پاسخ گفتن به چند سؤال باشد: دستآورد ما از عضویت در این سازمانها چیست؟ نمایندگان ایران در این سازمانها چگونه انتخاب میشوند؟ چه کیفیتها و صلاحیتهایی دارند؟ آیا شایستهترینها برای نمایندگی در این سازمانها انتخاب میشوند؟ گزارش کار عضویت ما در این سازمانها و دستآوردمان از این عضویت کجا، با چه کیفیتی و چگونه منتشر شده و در اختیار مردم قرار میگیرد؟
شش. سازمانهای ایرانی تا چه اندازه ظرفیت پشتیبانی از نمایندگان ایران در این سازمانها را دارند؟ از فرصتهای در اختیار سازمانهای بینالمللی برای منافع ایرانیان استفاده میکنند؟ به حساب نمایندگان ایران در این سازمانها و عملکردشان چگونه رسیدگی میشود؟ عملکرد ما در بهرهگیری از سازمانهای بینالمللی در مقایسه با سایر کشورها چیست؟
هفت. شفافیت در عرصه عضویت و فعالیت در سازمانهای بینالمللی چیست؟ چگونه محقق میشود؟ به یاد داشته باشیم ما در 73 سازمان بینالمللی عضو هستیم. اثر واقعی عضویت در این سازمانها و در معرض تجربه بینالمللی قرار گرفتن در کیفیت حکمرانی حکومت در ایران چیست؟
هشت. میتوان با جهان از در تنش و درگیری درآمد و دست آخر در انزوا از جهان کناره گرفت؛ میتوان هزینه عضویت در سازمانهای بینالمللی را داد، بهرهای نگرفت و دست آخر با قرار گرفتن در فهرست کشورهای بدهکار به سازمان ملل، تصویر بینالمللی کشور را خراب کرد؛ و میتوان هوشمندانه و شفاف هم عضو سازمانهای بینالمللی بود و با شایستهگزینی در انتخاب نمایندگان ایران در این سازمانها و داشتن سیاست روشن و پشتیبانی کارآمد از سازوکارهای همکاری با سازمانهای بینالمللی و گزارش شفاف دستآوردها به مردم، از آنها برای پیشبرد منافع ایران استفاده کرد. این سومی است که بخشی از معنای واقعی تعامل سازنده با جهان را میسازد.
نظر شما :