طرحی توسعه ای که در این روزهای سخت امیدوارکننده است

راه‌آهن خواف-هرات و ایده‌ ایران

۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۰ کد : ۱۹۹۸۰۰۲ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
عباس آخوندی در یادداشتی می نویسد: سختی‌ها و مشکل‌های جاری ایران نباید ما را متوقف کند و توجه ما را از راهبردهای توسعه، ایجاد یک‌پارچگی، کاهش هزینه‌های مبادله، طراحی و اجرای پروژه‌های فراملی و ایفای نقش محوری ایران در حوزه تمدنی ایران منحرف کنند. اینک نیز این پروژه تنها یک حلقه از توسعه شبکه ارتباطات این حوزه است که موجب روانی حرکت و کاهش هزینه مبادله می‌شود.
راه‌آهن خواف-هرات و ایده‌ ایران

نویسنده: عباس آخوندی، استاد دانشگاه تهران و وزیر سابق مسکن و شهرسازی

دیپلماسی ایرانی: افتتاح راه‌آهن خواف – هرات توسط دو رئیس جمهوری ایران و افعانستان خبر بسیار خوبی بود که در 20 آذرماه 1399 انتشار یافت. برای من این راه‌آهن بسیار بیش از افتتاح یک پروژه‌ بسیار مهم است. چرا که این گامی است در راه توسعه ارتباطات درون تمدنی ایران و متضمن توسعه مبادله بین ملت‌های شکل‌دهنده این تمدن است. تکمیل و توسعه‌ شبکه‌های ارتباطی ایران و همسایگان اعم از راه‌آهن، جاده‌ای و هوایی و ادامه‌ آن به گستره‌ این حوزه‌ تمدنی نه تنها به مثابه‌ فراهم ساختن خط‌های تجاری مواصلاتی است، که متضمن توسعه، صلح و حفظ امنیت ایران و اقوام و ملت‌های شکل‌دهنده این تمدن است.

این پروژه و پروژه میل ۷۸ به استان فراه از جمله اقدام‌هایی بود که دولت ایران در جهت کمک به بازسازی افغانستان تعهد کرده و مدتی بود که در حد پیشرفت حدود ۳۰٪ متوقف شده بودند. خوشبختانه با پی‌گیری‌های صورت گرفته در سال ۹۳ سازمان برنامه متقاعد شد که ۲۰ میلیارد تومان برای راه آهن و ۱۰ میلیارد تومان برای راه میل ۷۸ به فراه اختصاص دهد و پس از آن نیز علیرغم تنگنای بودجه و خشکسالی منابع، این پروژه از نفس نیفتاد. به هر روی، شبکه ارتباطی ایران با کشور افغانستان از سه ناحیه میلک، میل ۷۸ و شمتیغ توسعه و تکمیل می‌شود و بر بهبود اقتصاد خراسان جنوبی اثر فوری و مستقیم دارد.

سختی‌ها و مشکل‌های جاری ایران نباید ما را متوقف کند و توجه ما را از راهبردهای توسعه، ایجاد یک‌پارچگی، کاهش هزینه‌های مبادله، طراحی و اجرای پروژه‌های فراملی و ایفای نقش محوری ایران در حوزه تمدنی ایران منحرف کنند. اینک نیز این پروژه تنها یک حلقه از توسعه شبکه ارتباطات این حوزه است که موجب روانی حرکت و کاهش هزینه مبادله می‌شود. و مهم این است که استاندارد اجرای این خط مطابق استاندارد بین‌المللی (عرض 1435میلیمتر) است لذا، واگن‌های در نقطه اتصال به شبکه درونی ایران نیاز به تغییر بوژی ندارند. این خط در اولین گام بعدی باید از روزنک به هرات (قطعه 4) تکمیل شود و سپس از شمال باید در ادامه به تاجیکستان اتصال یابد تا شبکه ریلی ایران از این رهگذر به قرقیزستان و چین اتصال یابد. و از جنوب به سمت دریا تقویت و تکمیل شود. در باره اتصال به چین از طریق افغانستان – تاجیکستان – قرقیزستان که بعدها به دالان (KATI) نام‌گذاری شد، مذاکره‌های متعددی با رئیس جمهوری وقت قرقیزستان داشتم و همچنین نامه‌های متعددی را با چهار دولت مذکور مبادله کردم. این دالان ریلی از جمله دلان‌های استراتژیک است که باید هم‌چنان در دستور کار مذاکرات ایران با کشورهای مذکور بماند تا به نتیجه برسد.

اولین بار قابل حمل توسط این راه‌آهن سنگ معدن و باطله‌های قابل برداشت از معادن سنگ آهن سنگان است. گفته می‌شود، ظرفیت این معادن در بخش ایران بیش از یک‌ودودهم میلیارد تن و در افغانستان بیش از دو برابر ایران است. برنامه برداشت از این معادن در ایران سالیانه بیش از 20میلیون تن در آینده برآورد می‌شود و در سال 1393 در اولین گام‌های توسعه معادن در این منطقه 6 میلیون تن برداشت نیز گزارش شده ‌است. جابه جایی این حجم از بار بر جاده‌ها استهلاک فوق‌العاده‌ای را به‌همراه دارد و از حیث ایمنی نیز می‌تواند مخاطرات جاده‌ای بسیاری را سبب شود. بی‌گمان، حمل این بار توسط راه‌آهن موجب صرفه‌جویی در مصرف انرژی نیز می‌شود. حمل با راه‌آهن کمتر از یک‌ششم حمل با جاده سوخت مصرف می‌کند. این رقم تنها مربوط به بخش ایران است. اگر برداشت از معادن قسمت افغانستان نیز آغاز شود، برای دسترسی به دریا ارزان‌ترین، آسان‌ترین و امن‌ترین راه عبور از خاک ایران است. بنابراین اگر تنها توسعه این معدن در خاک افغانستان را در نظر بگیریم، نیاز به افزایش ظرفیت فراوان داریم و اگر ترانزیت عبوری چین، قرقیزستان، تاجیکستان و افغانستان از ایران را مدنظر قرار دهیم که احجام در عددهای فزونتری ضرب خواهد شد. این بدین معنی است که نیاز به توسعه ظرفیت بیشتری داریم.

برای افزایش ظرفیت ریلی در ایران دو راه‌کار مهم را مدنظر داشتم. یکی دوخطه و برقی کردن راه‌آهن موجود خواف – بافق و همچنین برقی کردن خط بافق – بندرعباس بود و دیگری اجرای خط آهن چابهار – زاهدان – زابل – بیرجند و همچنین اتصال آن به شبکه‌ ریلی ایران برای ارتباط با مشهد با عبور از قائن و گناباد و اتصال در ایستگاه یونسی بود. دستور مطالعه هر دو پروژه را دادم و در سفر جناب جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری به بیرجند، ایشان را تشویق کردم که اتصال بیرجند به خط آهن سراسری به مشهد و همچنین توسعه آن به سمت جنوب تا زابل و زاهدان را متعهد شوند. ایشان هم پذیرفتند و رسما در حضور ایشان این را اعلام کردم. به هر روی، در سال 1393 بخشی از اعتبار مطالعه این خط را تامین و رسما آغاز آن را اعلام کردم. افزون بر این، برخی افراد تنها با در نظر داشتن کوتاهی مسیر در نحوه اتصال زاهدان به بیرجند، زابل را در نظر نداشتند که با تاکید شخصی آن را نیز در مسیر گنجانده و تثبیت کردم. در طراحی خطوط، افزون بر ضرورت کوتاهی مسیر، باید مراکز جمعیتی و چشمه‌های بار را مد نظر قرار داد. با رویکرد استراتژیک ایران باید در مرز زابل نیز به افغانستان متصل شود. خوشبختانه این پروژه از چابهار آغاز شد و سرعت پیشرفت بسیار خوبی داشت و عملیات احداث قطعه گناباد – یونسی در سال 1396 به‌طور اولیه تامین اعتبار و عملیات احداث آن آغاز شد.

به هر روی، در گام یک باید خط ‌آهن بین خواف – بافق دوخطه و برقی شود. تا پیش از شکل‌گیری موانع جدید در ارتباطات مالی و تجاری با جهان، این پروژه در اولویت پروژه‌هایی بود که جهت تامین اعتبار به طرف‌های خارجی عرضه می‌شد. اینک نیز با وجود همه گرفتاری‌ها، این توسعه و افزایش ظرفیت نباید فراموش شود. خوشبختانه پروژه دوخطه کردن راه‌آهن بافق – اصفهان – زرین‌شهر در سال‌های 96 و 97 سرعت پیشرفت خوبی داشت و 4 قطعه از 11 قطعه آن افتتاح و 2 قطعه نیز در شُرُف اتمام بود و می‌شد که در آغازین ماه‌های سال 1398 مورد بهره‌برداری قرار گیرد. پس از منفک شدن از وزارت راه از آخرین وضعیت آن بی‌اطلاعم. ولی، امیدوارم که در هر صورت قطعه خواف – بافق که در افزایش ظرفیت شبکه‌ مرکزی راه‌آهن ایران نقش بسیار با اهمیتی دارد از دستور کار خارج نشود. این پروژه می‌تواند به صورت ساخت مشارکتی در دستور کار کنسرسیوم شرکت‌های فولادی با راهبری فولاد مبارکه و یا هر ترکیب دیگری نیز قرار گیرد و از سوی آنان تامین مالی شود.

به هر روی، اینک وظیفه خود می‌دانم از مهندسان مشاور مترا و ایران استن که مسئولیت طراحی و نظارت خط راه‌آهن و ایستگاه‌های خواف – روزنک را بر عهده داشتند و در ابتدا با ناامنی‌های جدی و نبود راه‌های دسترسی به خط پروژه مواجه بودند و متحمل زحمت و مخاطره‌های جدی شدند، سپاس بگویم. همچنین از شرکت‌های پیمانکاری آباد راهان پارس، بالاست و قرارگاه خاتم الانبیاء و همچنین همکارانم در ستاد وزارت‌خانه، شرکت ساخت، شرکت راه‌آهن و ادرات کل تابعه در استان خراسان و همچنین رئیس جمهوری محترم ایران که همواره این پروژه را مورد حمایت قرار می‌داند و رئیس جمهوری محترم افغانستان و وزیران و ماموران دولتی افغانستان که همراهی کامل داشتند در قامت یک شهروند ایرانی سپاس بگویم. امیدوارم که این گونه اتفاق‌ها موجب استحکام دوستی‌های ملت‌ها درون حوزه تمدنی ایران شود.

کلید واژه ها: ایران و افغانستان خط آهن مشترک ایران و افغانستان هرات خواف راه آهن


( ۹ )

نظر شما :

شاه عباس ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۳
اما نباید بدون معامله باشد ، ما میلیون ها افغان را در ایران اسکان دادیم اما کوچکترین امتیازی از افغانستان نگرفتیم، برای مثال ترکیه در ازای اسکان آوارگان سوری در جنگی که خودش مسببش بود ،میلیارد ها دلار باج از اروپا گرفت و امتیاز های دیگر که گرفت و میگیرد، اما ما حتی نتوانستیم کمترین امتیاز گمرگی از کشوری که هیچ نقشی در جنگش نداشتیم بگیریم ، در واقع تنها هزینه اش مال ما بوده و هست ، و سودش را کسانه دیگر برده اند و میبرند، جاده یکطرفه معنایی ندارد جز حماقت، ما میتوانستیم و میتوانیم به ازای نفر به نفر افغانی های که زیر چتر حمایت ایران قرار گرفتند ، امتیاز گمرگی، تجاری ، معدنی ، کشاورزی و امنیتی نقد کنیم ، که اگر نکنیم که نکرده ایم به معنای ماندن این منابع برای مردم افغانستان نخواهد بود ، بلکه لاشخور هایی مثل ترکیه ، امریکا و هند ، منابع و امتیازات را میخورند و ما هزینه اش را میپردازیم ، و باید شاهد وراجی های حاکمان دست نشانده افغانستان توسط همین لاشخور ها هم باشیم، تاجر مسلک باشید ، به ازای امتیاز ، امتیاز بگیرد و گرنه حماقت میکنید ، پشت میز که با طرف نشاید تا چیزی نگرفته اید چیزی برا و بخشش نکنید ، ایران و ملتش منافع خود را دارد ، کمیته امداد بین المللی برای نمک نشناسان مزدور نیست
امیر ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۴
تنها برون رفت از این وضعیت ایجاد پیمانهای و همکاریها با کشورهای همسایه است افغانستان علاوه بر معادن سنگ آهن معادن مس لیتیوم وطلا و...داره بعد افتتاح راه آهن ایران پاکستان به تکاپو برای احداث راه آهن به افغانستان افتاده است و قصد ندارد در برابر ایران و هند در افغانستان عقب بایستد اگر در آینده فکری به حال ایجاد راه آهن و راه بوسیله پل معلق برای اتصال ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس بشود (امیدوارم در آینده همکاری با ایران را به همکاری با غرب و اسراییل ترجیح دهند و معامله برد برد شود )راه آهن سوریه فقط ۳۰کیلومتر تا بندر لاذقیه فاصله دارد سوریه اگر میتواند وگرنه ایران آن را احداث کند راه آهن خرمشهر و بصره هم تسریع شود دوران انزوای ژیوپلوتیکی و اقتصادی و سیاسی ایران پایان یافته است و دیگر همسایه شمال و شمال غرب ایران رجز خوانی نمی کند و ایران هم منفعل نمی شود
شاه عباس ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۰:۱۵
مثلا در بحث آموزش افغانی ها در ایران ، چرا این امتیاز بزرگ را همینطوری بزل و بخشش کردیم رفت و سالانه هزاران میلیارد تومان خرج بچه های افغان میکنیم، در صورتی که در ازاش میشد امتیازات گمرگی و تعرفه ایه فوق تصوری که حق ملت ایران و کارخانه داران و کارگران، صنعت و ... هست گرفت ، بعد بروید نگاه کنید ترکیه که کمترین کاری در مقایسه با ایران برای افغانستان نکرده ، با تاجر مسلکی و سیاست امتیاز در مقابل امتیاز چه امتیازات گمرگی بزرگی از افغانی ها گرفته ، بعد کالای ایرانی پشت گمرگ افغانستان و اوامر ملوکانه حاکمان افغانستان مونده ، فهم مرز بین بزرگ منشی و حماقت مهم ترین چیزی هست که باید در مورد افغانستان و خیلی ها فهمید
موحد ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۰۶:۴۳
مقام معظم رهبری گفتند که آموزش به افغانی ها داده شود و اجازه یابند در مدارس و دانشگاه‌های ایران تحصیل کنند. روی حرف ایشان نمی شود حرفی زد.
علی ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۴۶
خداسازی از افراد مشکل اساسی ایران هست ، که دست ملت را برای رسیدن به منافع و حقش را میگیرد
علی ۲۷ آذر ۱۳۹۹ | ۱۱:۰۰
خدا لعنت کند مسببین و طراحان گرانی مسکن را.
ناشناس ۲۷ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۳
ایران به ازاى هرافغانى که درایران هست هرماه ازسازمان ملل مقدار بالنسبه قابل توجهى دلار میگیرد لذابایدبرخى سرویسها را به افغانها بدهد تابتواند دلار بگیرد،خیلى نگران ضرر ایران نباشید
مصطفی ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۱:۲۸
شاه عباس! تحصیل در مدرسه امتیاز نیست یک حق مسلم برای یک انسان هست. تو که هیچی از اوضاع مهاجرین افغانستانی در ایران نمی دانی حرف نزن. اگر براساس رفتار ایران با مهاجرین بود، الان باید افغانستان با ایران قطع رابطه می کرد!