روسیه و انتخابات ۲۰۲۰
بیم و امیدهای مسکو از انتخابات امریکا
نویسنده: مرصاد جمالی، پژوهشگر حوزه روسیه و دریای کاسپین
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه
کمتر از دو هفته به انتخابات ایالات متحده آمریکا باقی مانده و طبق نظر کارشناسان، انتخابات۲۰۲۰ از غیر قابل پیشبینیترین دورههای انتخابات در تاریخ این کشور است. در این میان، بررسی تاثیرات متقابل سیاستهای کرملین بر انتخابات۲۰۲۰ و همچنین آینده روابط روسیه و آمریکا از مولفههای مهم برای حمایت گروههای خاص از نامزدهای ریاست جمهوری است. کرملین هرگونه دخالت در انتخابات سال ۲۰۱۶را رد کرده اما دموکراتها همچنان بر این نکته که ترامپ با حمایت کرملین به کاخ سفید راه یافته است، پافشاری می کنند. جنجالهای پساانتخابات ۲۰۱۶ هنوز هم مورد بحث قرار میگیرد و یک طرف آن ترامپ و طرف دیگر آن دموکرات ها قرار گرفته اند. یادداشت حاضر با نگاه به دکترین سیاست خارجی پوتین به بررسی پیامد انتخاب هر نامزد بر سیاست خارجی این کشور در قبال روسیه میپردازد. انتخابی که کیفیت روابط سیاسی – اقتصادی واشنگتن و مسکو را تعیین خواهد کرد.
دکترین سیاست خارجی پوتین
پس از حملات 11سپتامبر2001، پوتین رویکردی غربگرا در پیش گرفت. رویکرد سازشکارانه و نرمخویانه جدید روسیه در قبال غرب، بهخاطر ارزش بالایی بود که پوتین برای بهبود اقتصاد قائل بود. پوتین قصد داشت در بلند مدت جایگاه بینالمللی روسیه را بدون کنار گذاردن ابزارهای نظامی در این راستا، تقویت کند. پوتین برخلاف بسیاری از رهبران شوروی به خوبی دریافت که نفوذ در سطح جهانی بیشتر از همه بر ابزار اقتصادی مبتنی است و در همین جهت نیز منطقی به نظر میرسد که در پی نزدیکی به اروپا و آمریکا باشد. امری که با رویکار آمدن دونالد ترامپ به خوبی پیشرفته است.
از طرفی پوتین به آهستگی رویکرد اقتصادی و مسالمتجویانه خود را کمی تغییر داد و در بحران کریمه و سپس سوریه، در تقابل با غرب برآمد تا نشان دهد که قصد ندارد خود را به حاشیه براند. این امر یکی از جدی ترین نگرش دموکرات ها به روسیه را شکل میدهد. نگرشی که در آن روسیه به عنوان اصلیترین خطر امنیتی علیه منافع ایالاتمتحده آمریکا تعریف میشود. همچنین تحریم گاز روسیه نیز سبب شد تا این کشور رویکرد ضدغرب خود را آشکار کند زیرا گاز به عنوان ضرورت اصلی قدرت در دکترین توسعه روسیه در نظر گرفته شده است.
این رویکرد ضدغرب که در سوریه تا نزدیکی درگیری نظامی نیز پیش رفت موجب اعتمادزدایی بیشتر میان این دو کشور شد که در زمان ترامپ، این تنش ها به شکل محسوسی کاهش یافت.
ترامپ یا بایدن؟
شاید در نگاه اول، با دیدی سطحی به این موضوع، حکم بر مناسبتر بودن انتخاب بایدن برای سیاستهای کرملین دهیم اما با نگاهی تاریخی میتوانیم به خوبی دریابیم که روسیه و دموکرات ها میانه خوبی با یکدیگر ندارند، زیرا دموکرات ها همواره رفتاری خصمانه با روس ها داشتهاند و باراک اوباما نیز سیاست مهار روسیه را به خوبی به پیش برده بود اما با راهیابی ترامپ به کاخ سفید، این سیاست مهار از مسکو به پکن تغییر کرد و در طول دوره چهارساله ترامپ، همواره چین به عنوان دشمن شماره یک این کشور معرفی شده و روسیه به عنوان تهدید درجهدوم در نظر گرفته شده و چه بسا در مواقعی روابط خوبی میان پوتین و ترامپ برقرار شد.
از طرفی جو بایدن به تازگی روسیه را دشمن آمریکا خوانده و به روسیه هشدار داده در صورتی که دخالتهایش ادامه یابد، بهایش را خواهد پرداخت. این موضعگیری، نشان از تضاد منافع دموکراتها و روسیه دارد که همواره بر آن تاکید شده است. در نقشهراه دموکرات ها که مبتنی بر نئولیبرالیسم در حوزه روابط بین الملل تنظیم شده، روسیه به عنوان تهدید اصلی در نظر گرفته شده است. باراک اوباما در طول هشت سال ریاست جمهوری خویش نگاه ویژهای به تهدیدات امنیتی و اقتصادی روسیه داشت و بحران کریمه نیز، دموکراتها را بیش از پیش مطمئن کرد که روسیه میتواند منافع ایالات متحده آمریکا را در شرق اروپا تهدید کند و برخی از کارشناسان همچون فرید زکریا توافق هستهای ایران و1+5 را به عنوان توافقی در جهت جلوگیری از گرایش بیشتر ایران به روسیه بررسی میکند. از طرفی تغییر الگوی تهدید از روسیه به چین منجر به فعالیت آزادانهتر این کشور در جهت دستیابی به منافع خود شد و مسکو از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید، به خوبی توانست موقعیت خود را در میان رقبای اروپایی خود بهبود بخشد و در روز های اخیر حتی اوکراین را تحت فشار قرار دهد تا علیه اروپا موضعگیری شدیدی داشته باشد. به زعم دموکراتها، این گسترش نفوذ روسیه ناشی از بی توجهی ترامپ به تهدید این کشور است. ترامپ نیز مکررا از پوتین و شخصیت وی تمجید کرده و به گفته نزدیکان وی، به شدت تحتتاثیر شخصیت او قرار گرفته و همین امر منجر به غافل ماندن وی از تهدید مسکو شده است.
پساانتخابات۲۰۲۰
روسیه به خوبی آگاه است که در صورت انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهوری آمریکا، چهار سال سخت را پیشرو خواهد داشت. از طرفی باید منتظر اجماعسازی های نئولیبرالی علیه خود باشد و از طرفی، حصول منافع این کشور در چین و خاورمیانه با مشکل مواجه خواهد شد. همچنان که با بازگشت آمریکا به توافق هسته ای، توان تاثیرگذاری روسیه بر ایران نیز کمتر خواهد شد اما در صورت انتخاب ترامپ، روسیه میتواند به روند چهار سال گذشته خود ادامه دهد و در کنار روابط خنثی با واشنگتن، ماجراجوییهای خود را در شرق اروپا و آسیای مرکزی ادامه دهد، زیرا ترامپ برنامه سیاستخارجی خود را بر مبنای مقابله با چین و نه روسیه تنظیم کرده و بر این سیاست تاکید ویژهای دارد و کمپین انتخاباتی خود را با این شعار ایجاد کرده است.
نظر شما :