نگاهی به ناسیونالیسم کور در افغانستان

ایران ستیزی کابل خوش خدمتی به کیست؟!

۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۲۱۹۱ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
محمد مهدی بندرچی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اضح است که حکومتداری ضعیف می کوشد ایران را دشمن ملت معرفی کند. سیری در فضای مجازی نشان می دهد که چطور افغانی ها ایران را دشمن می خوانند. البته نیاز است که نهادهای اطلاعاتی ایران هوشیار باشند تا رفتارهای مجازی مهاجرین را به دقت رصد کنند. ممکن است تعدادی در داخل ایران این دشمن سازی را ترویج و نهادینه کنند. اقدام جدی در این صورت بسیار ضروری است.
ایران ستیزی کابل خوش خدمتی به کیست؟!

نویسنده: محمدمهدی بندرچی، کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

دیپلماسی ایرانی: آیا تحرکات اخیر افغانستان در حد یک واکنش سیاسی و کنسولی علیه ایران است؟ افغانستان مشغول تست زدن معادلات برای تعریف ایران به عنوان یک دشمن ملی برای افغانی هاست. این خاصیت کشورهایی است که قادر به تعریف ملت یکپارچه نیستند. در ادبیات امروز روابط بین الملل حکومت های ضعیف را حکومت های ضعیف افغان مانند (weak Afghan – like states) می نامند. روند نظم جهانی هم به سمت اضمحلال این حکومت ها حرکت می کند. دلیل اینکه افغانستان مثال این ضعف شده، فقدان هویت یکپارچه برای پهنه متکثّر آنهاست. حاکمانی که به دنبال ناسیونالیسم ملی یا هویتی هستند چاره بی چارگی خود را در تعریف دشمن خارجی می دانند. حاکمیّت افغانستان در پی تعریف ایران به عنوان دشمن افغانی هاست. آنها قبل از توسعه این فراگرد باید از خود بپرسند آیا ایران دشمن خوبی برای افغانی هاست؟

با استفاده از تئوری های رئالیسم کلاسیک در روابط راهبردی، شاهد خیزش جدید ناسیونالیسم هستیم. البته ریشه این خیزش در برهم خوردن نظم جهانی است. نظمی که با حمله بوش به خاورمیانه رخ داد. آمریکا در پی نوزایی خاورمیانه در گام بعد بود. با پیروزی حزب الله در مقاومت 33 روزه این نوزایی عقیم ماند. خورشید قدرت ایران در چهره سردار سپاه قدس تلألؤ بیشتری یافت. اینجا بود که معادلات منطقه برهم خورد. در عزیمت به هژمونی منطقه ای، ایران با سرعت جلو افتاد. اگر مرشایمر را می پسندیم این تنها هژمونی ممکن الوصول را می توانیم نقطه جوش تحرکات منطقه ای و تراژدی بازی قدرت های بزرگ بدانیم. هرکس در این میانه کوشید تا دو عمل سلبی و ایجابی را در قبال ایران به انجام برساند. یکی از قدرت گیری ایران جلوگیری کند و دیگر آن که خود را بالا بکشد. در جایگاه هژمونی سه نقطه مد نظر قرار دارد. برتری هسته ای، استحکام برتری نظامی و سهم جدی بین المللی در ابعاد اقتصادی سه ضلع هژمونی است. ضمن احترام به هموطنانی که مع الأسف در جنبش سبز از دنیا رفتند و یا حتی به زندان افتادند باید بدانیم که کارشان باعث پریدن دو ضلع این مثلث شد. آنگاه رقبای سیاسی خارجی برای ارتقاء وجه ایجابی خود به سمت توسعه ناسیونالیسم رفتند. امتداد استراتژیک خاورمیانه باعث تکرار این فرآیند در روسیه هم شد. در تلویزیون، همان مجری – کارگردان ضدآمریکایی برنامه ای داشت که ورود روسیه با دیانت مسیحیت ارتدوکس را در سوریه مبدأ تحولات منتهی به ظهور منجی عالم (عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشّریفَ) معرفی می کرد. در حالیکه بسیار پیش از ورود روس ها به شام، پوتین برای تعریف هویت روسی عنصر ارتدوکس را تزریق کرده و پرورده بود. توسعه ارتدوکسی ربطی به دیانت برتر یا مقبول تر در آن بلاد مثل تشیع در اینجا ندارد. در این فرآیند هویت سازی که حتی دینِ سازگار هم تزریقی است، دلیل شدت گرفتن دشمنی شدید و خفیف روس ها نسبت به آمریکا و چین نیز همین نیاز ساختمان ناسیونالیسم به وجود دشمن خارجی است. 

در مدل کیسینجری یا تحلیل جورج کِنان برخاستن نوین ناسیونالیسم به دنبال هویتی ملی یا منطقه ای (national or regional identity) خواهد بود. آنها در خصوص چین می گویند این هویت از طریق دشمنی با آمریکا شکل خواهد گرفت. آنها می خواهند مثل شوروی کنترل ملی (national control) را با نمایش تهدید دشمن خارجی به یکپارچگی برسانند. حکومت داران ضعیف هم گیوه کشان در همین راه می دوند. به دلیل ناتوانی از تعریف هویت ملی و با تکثر حل ناشدنی قومیت ها می خواهند دشمنی خارجی را سَبیل نجات خویش قرار دهند. اتفاقات ناشایستی که در عراق رخ داد و ابداً در شأن شیعیان سیدالشهدا خصوصاً روحانیان مدعی پیروی از یک مرجع محترم نبود، ریشه در همین تعریف دشمن خارجی داشت. حال که قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است و ایران در عراق به سیاست کاهش تأثیر پرداخته، آیا عراقی ها  قادر به حل مشکلات خویش هستند؟  بقول قرآن قُل فَانتَظِروُا إنّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرین. 

با توصیف فوق نیازی به تحلیل رخدادهای اخیر افغانستان نیست. واضح است که حکومتداری ضعیف می کوشد ایران را دشمن ملت معرفی کند. سیری در فضای مجازی نشان می دهد که چطور افغانی ها ایران را دشمن می خوانند. البته نیاز است که نهادهای اطلاعاتی ایران هوشیار باشند تا رفتارهای مجازی مهاجرین را به دقت رصد کنند. ممکن است تعدادی در داخل ایران این دشمن سازی را ترویج و نهادینه کنند. اقدام جدی در این صورت بسیار ضروری است. هتاکی جوانان افغانی به ایرانی ها در فضای مجازی نشان می دهد که چطور هویت خود را فارسی دری و مثلاً زبان ایرانی ها را عرب زده می خوانند. این حاکی از تعریف مختصات هویتی برای افغانی ها و نقشه راه برای تاختن بر هویّت ایرانی است. تا جایی که اگر ایران به ضعف شاه سلطان حسینی برگردد ممکن است نیازمند تبرزین نادرشاهی دیگر باشیم. جهت گیری های دیپلماتیک کابل در قبال تهران هم خالی از سوء نیت نیست. تشکیل هیأت نمایندگی از افراد پشتون می تواند بازتاب تعمّد دولت کابل در مسأله سازی باشد. به هیچ وجه سفیر کابل نمی تواند مشکلات مهاجرین را حل کند. خود مهاجرین بهتر از نمایندگی های سیاسی قادر به تعامل با ایرانیان هستند. تزریق زور سیاسی تأثیر که نداشته هیچ، اوضاع را بدتر می کند. مشکلات افغانستانی های ایران به ساختار شخصیتی خود آنها بر می گردد. در منطقه ای که اصالت این نگارنده به چند صدسال در آن می رسد اصلاً کودک کار ایرانی نداریم. تمام کودکان کار اینجا افغانی است. پدرانی هستند که اعتیاد را از افغانستان آورده و کمپ ترک در ایران کمی بهبودشان بخشیده است. کودکان متعدد در یک خانواده به اجبار وارد کارهای پست می شوند. زایمان به هیچ وجه محدود شدنی نیست. به دخترک معصوم و باهوش افغان می گویم بعد کرونا به مدرسه می روی؟ میگوید نه. می پرسم عروسی داشتید؟ می گوید پسرعمویم بود با یک نفر از تاکستان ازدواج کرد. در حالیکه من می دانم ازدواج خواهر بزرگترش بود که تازه پنجم ابتدائی را تمام کرده است. اینها مربوط به ساختار ایران نیست. منکر نیستم که بهتر از این هم می شود آدمسازی کرد ولی وقتی پدر جوان افغانی هنوز این چنین وابسته به ساختارهای سرزمین پدری است ایران چه می تواند بکند؟

دردناک ترین قسمت این فرآیند دشمن سازی و عداوت بازی،کار ایرانی نمایان خائنی است که در شبکه های وابسته آتش تهیّه می ریزند. این دیگر دشمنی با نظام یا حتی اسلام نیست. خیانت به انسانیت است. خیانتی که فراتر از فروختن میهن است. اگر آتش بیشتری افروخته شود همین مهاجرین که حاضر نیستند به کشورشان برگردند در صورت بازگشت، قادر به کسب همین شرایط ایران هم نیستند. بانویی که اینجا کم کم کار کرد و با کمک های مردم بچه هایش را سامان داد می گفت اگر به افغانستان برگردم قادر به یافتن همین کار در خانه ها یا زمین های کشاورزی و محصول پاک کنی هم نیستم. خائنین سعودی اینترنشنال انگار برای نوع انسان هم ارزش قائل نیستند ولی می کوشند برای ایرانیان آزادی و رهایی به ارمغان آورند. حمله به مهاجران ایرانی در جوار افغانی های عازم اروپا نقطه اتصال این خیانت های رسانه ای با  تحریک پذیری زخم خوردگان سال ها بی حکومتی افغانستان است. اگر حاکمیت افغانستان هم به دنبال شبکه های خارجی و روزنامه های فارسی عربستانی می خواهد ائتلاف استراتژیک خود را با اعراب مستحکم کند باید بداند دشمن خوبی را انتخاب نکرده است ولو انتخابی فرد توصیه کرده باشد. از دست رفتن اتحاد با ایران دردهای عراق را کاهش نخواهد داد حال همسایه خراسان را چطور متحد و شکوفا خواهد کرد؟! ایران دشمن خوبی نیست بلکه دوستی با ایران به نفع همگی خواهد بود. از دست رفتن قلاب های استراتژیک در زمانی که حکومت های ضعیف دچار تکانه شوند عامل هلاکت خواهد بود. کمک های شهید سلیمانی به کردها در لحظات مرگ آفرینی خلیفه داعشی درس بسیار معتبری است. شاید هم وعده های سعودی باعث شده است تا حاکمان افغانستان آینده نزدیک را سرشار از قوت ببینند. در حالی که آمریکا با ضعف مفرط مواجه شده آیا این رؤیا تعبیر شدنی است؟

کلید واژه ها: ایران ستیزی ایران و افغانستان تهران و کابل افغانستان


( ۵۱ )

نظر شما :

محمد ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۱۸
سوال اصلی این است که خودمان چه کرده ایم که سکه ایران هراسی پر رونق شده است ، ایران دیگر کعبه آمال و آرزوهای خودمان هم نیست ، چه رسد به دیگران ، هرگار شهروندان ایرانی ،راضی بودند ، خارجی ها هم راضی خواهند شد ،
خسرو ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۵
تنها حرف حساب مقاله بیان تعریف دشمن برای ملت سازی (توسط دولت افغانستان )است که این را می توانست با روشی بدون تحقیر تبیین کند استفاده از اصطلاح ، حکومتهای ضعیف گیوه کشان (فقر افغانستان )و تکثر حل نشدنی قومیت ها(وجود اقوام مختلف در افغانستان مشابه ایران ) یا تشکیل هیات نمایندگی از پشتونها (که ربطی به ما نداردودر حیطه اختیارات دولت افغانستان هست ) نشانگر فقر استدلال در نوشته و و روح انحصار طلبی است ، بهتر بود دلایل کافی می آوردید که انتخاب ایران به عنوان دشمن اشتباه است و تلقین امریکایی هاست
افخمی ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۱۰
اصلا این کشورهای مصنوعی دوربر ما ازقبیل عراق وافغانستان فلسفه وجودی شان چیست؟ آیا غیر از این است که همین جغرافیای فعلی که نام بی مسمائی بر خود گذاشته از تکه کردن بخشی از هندوستان وبخشی از شرق ایران درست شده؟
ایرانی ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۳۸
یاد حرف آقای محمود احمدی نژاد افتادم که گفته بود مهمان اگر زیاد بماند صاحبخانه میشود (که منظور مهاجران و پناهندگان افغانستانی بود) البته باید گفت چقدر درست بود این حرف ، وقتی می بینیم بعد از گذشت چهل سال با ماندن افغانستانی ها در ایران نه تنها چیزی تغیر نکرده بلکه طلبکار هم هستند و هر از گاهی اتفاقات ناگوار و عجیب و غریب در زمانهای مختلف را ما شاهد آن هستیم که مسلمأ روی روابط دو کشور ایران و افغانستان تأثیر گذاشته است ، و نویسندگان هم مرتب مقاله مینویسند و تحلیل های خاص خود را ارائه میدهند بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد ، واما موضوع حضور افغانستانی ها درایران باید هرچه زود تر حل شود بدین شکل که: یا شهروند تمام عیار ایرانی شناخته بشوند و مثل سایر ایرانیان به زندگی روزمره خود ادامه دهند و دور افغانستان را خط قرمز بکشند ، و یا برگردند خود افغانستان و در آنجا به زندگی روزمره خود ادامه دهند ، اگر آقای اشرف غنی توانست بعد از سالها زندگی در امریکا به افغانستان برگردد پس مطمئن باشید که میلیونها افغانستانی که در کشورهای همسایه باعنوان پناهنده ماندگار شدند میتوانند به زادگاهشان برگردند ، و انتقادم به نویسنده اینست که مردم افغانستان احساسی نیستند بلکه تعصب قومی و قبیله ای دارند که آنها را در برابر حقایق و ارزشهای زندگی کور کرده است والا داشتن احساس و بروز احساسات جرم نیست بشرط آنکه بعقل جوردربیاد ، از همه مهمتر اینکه وقتی ویروس کرونا بسرعت داشت شیوع پیدا میکرد یادم هست ایران و تمام کشورها مرز های زمینی و هوائی خود را برای کنترول و مهار این ویروس کشنده بستند و هنوز به حالت عادی برنگشته است پس چگونه این افراد قصد ورود به ایران را داشتند مگرنمیدانستند که مرز بسته است و مرزبان هم باید به وظیفه اش عمل کند و بگوید مرز بسته است چرا هیچ نویسنده ئی به این موضوع اشاره نمیکند تا عامل درگیری را درست در مقاله ترسیم کند و از موضع گیری های غلط و ضد ایرانی جلوگیری شود ، خوب است که در کنار این دست مقاله ها عکس مرز بانانی که توسط تروریستهای مسلح کشته شدند را در سایت میگذاشتید که برای دفاع از مرزهای ایران چگونه در خون خود غلطیدند ، خوب بود که خلاصه ئی از رانده شدن ایرانیان مقیم عراق هم مطلبی بنویسید که چگونه بی رحمانه آنها را بیرون کردند و بچه ها آنها حتی فارسی هم نمیدانستند و ما به آنها که آشنا بودند مدتها کمک میکردیم و خیلی ها در آبادان و خرمشهر آواره شده بودند و جا و مکان نداشتند . ایران اگر جواب دندان شکنی به اشرف غنی داده بود حتمأ یک فکری بحال مهاجران افغانستانی میکرد و از بازگشت آنها به افغانستان استقبال میکرد ، این مترسک امریکا که گفته بود افغانستان «مهد زبان دری است دزدی هم حدی دارد» خودش وقتی فارسی حرف میزند آنهم با لهجه کج و کله در حد دبستانی بیشتر سرسپردگی ووابستگی خودش را نشان میدهد تا چیز دیگری و برای همه روشن است که او یک پشتو زبان سنی متعصب است که اگر افغانستانی های مقیم ایران که اکثرأ شیعه هستند و توسط همین پشتونها آواره شدند برگردند به کشورشان ، آنوقت مترسک امریکا باید دوباره برگردد به امریکا چون سطح آگاهی مهاجرانی که چهل سال در ایران بودند به مراتب بالاتر از سطح آگاهی رئیس جمهور دست نشانده است که قادر نیست بدون حضور ارتش امریکا در کشورش نفس بکشد ، من از مقامات ایران که در آموزش و پرورش درخواست دارم که برای زبان زیبا و شیرین فارسی اعراب گزاری کنند تا تلفظ درست واژه های فارسی فراموش نشود درست مثل زبان عربی که هرکس با هر سابقه و فرهنگی وقتی میخواهد قرآن را بخواند باید به کمک همان اعراب گزاری « فتحه ضمه کسره » زبان عربی را درست و زیبا تلفظ کند ، زبان فارسی اداری که در ایران بزرگ صحبت میشود کج و کله نیست اما نیاز به اعراب گزاری دارد تا هیچ کس جرأت نکند ادعائی بر این زبان داشته باشد ، افغانستان ، بحرین و خیلی از نقاط دیگر که امروز برای ما شاخ و شونه می کشند در قلمرو ایران بود و ما بعنوان ایرانی به هویت خودمان افتخار میکنیم . (این کامنت را در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ماه سال جاری در این وبسایت گذاشتم وتکرار آنرا در رابطه با مسائل و مشکلات مهاجرین افغانستان بی ربط نمیدانم .)
شاهین ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۵۳
این مقاله راجع به افغانستان بود. من متوجه چگونگی ورود جنبش بحث نشدم. همچنین متوجه نمی‌شوم که این خط فکری چگونه در اعتراضات، ملت را مقصر می‌دانند. چگونه است که حاکمیت مقصر نیست؟؟؟ اتفاقا برعکس نظر ایشان در صورت مسامحه حاکمیت با معترضین بود که همبستگی ملی ایرانیان به نمایش گذاشته میشد نه با کتک زدن مردم در خیابان‌ها و کشتن آنها. بنابراین اینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آیینه شکستن خطاست.
ایرانی ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۵۵
مقاله بسیار خوب و ارزشمندیست که هر انسان فارسی زبان آگاه و متمدن باید بخواند ، ایران باید مرز زمینی با افغانستان و پاکستان را به دوربین مجهز کند و اگر امکان دارد شبکه های مجازی را یا ببندد یا بیشتر کنترل کند و به افغانستانی های مقیم ایران رسمأ مدارک معتبر ایرانی بدهد چون با گذشت چهل سال زندگی در ایران دلیلی ندارد که سرگردان باشند و باز اگر امکان دارد در سفارت افغانستان را در تهران ببندید تا اشرف غنی این دست نشانده امریکا از خواب غفلت بیدارشود .
Samad ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۴۰
فعلا نظام و حکومت ایران از این افاغنه میلیونی در ایران پرستاری کنند تا ببینند که در آینده ما باید با کسانی در ایران و افغانستان در گیر شویم که دردسرشان از صدام و داعش و اسراییل بیشتر خواهد بود.با هجوم میلیونی افغانها به ایران آنهم به صورت غیر قانونی شاهد فتنه عظیم امنیتی در آینده نزدیک خواهیم بود و برای بیرون کردن آنها درگیر جنگ بزرگی خواهیم شد چون این افاغنه فکر میکنند جزو این مملکت هستند و بعضی از آنها به مسخره میگوید ما ایران را بدون جنگ فتح کردیم.حالا حکومت ایران در مورد اینها مماشات کند تا ببیند که اینها خطرشان از داعش بیشتر خواهد بود و یقینا امریکا بدنبال سازماندهی این مهاجران در ایران است تا امنیتایران را به خطر بیندازد پس باید سریعا اینها اخراج شوند تا اگر درگیری بوجود آمد ما بتوانیم این فتنه را خفه کنیم.
ایرانی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۴۵
ایران باید افغانستان را پس بگیرد ، سرسپردگان در افغانستان برای اربابان امریکائی خود دم خوش خدمتی تکان میدهند ، اما غافل از اینکه صدام ملعون هم وقتی برای اربابان غربی خود دم تکان داد نمیدانست که چگونه همان اربابان غربی او را به روز سیاه نشاندند و عراق را نابود کردند ، شرایط افغانستان مثل پاکستان است که از هند جدا شد ومثل دزدی که هنگام فرار یک لنگه کفش او جامانده وبه بهانه همان لنگه کفش جاماند ه میخواهد نصف کشمیر را که در کنترل هند است پس بگیرد به بهانه اینکه مسلمان هستند ، رفتار افغانستان بی شباهت به طمع کاری پاکستان نیست ، ایران باید مراقب باشد و توطئه را در نطفه خفه کند .
علی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۲
اصلاً کودک کار ایرانی نداریم!!!!!!!!!
سردار سلیمانی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۳
شاید تنها مزیت ورود مهاجران افغان به ایران در زمانی که ترک ها فاز قوم گرایی برداشتن و مدام با به رخ کشیدن جمعیت خودشون به دنبال سهم خواهی هستن این باشه که افغانی ها هم ذاتا متعصب هستن، در حالی که فارس زبان های خودمون با بی خیالی باعث دور برداشتن ترک ها شدن
ایرانی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۳۸
با نظر Samad صد در صد موافق هستم .
خسرو ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۸
این که با نام ایرانی می نویسه واقعا ایرانی و مسلمان هست ؟ هندی یا صهیونیست یا ...نیست ؟ باور کنید این بابا آب و نونش از آسیاب صهیونیست هاست ، چطور میشه هم دشمن پاکستان بود و هم ایرانی ؟ پاکستان جز معدود کشورهای اسلامی است که می تواند متحد استراتژیک ایران باشد و با اینکه مسلمانان کشمیر با هر بررسی حقوقی و انسانی ازطرف هند کشتار می شوند و همه دنیا این را قبول دارند باز این بی وجدان طرف نژاد پرستهای هندی است
فاطمه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۱۷
تشریف ببرید اداره گذرنامه و رفتار با مهاجران را نظاره کنید؛ بعد مینشینیم سر یک سفره و از انسانیت حرف میزنیم! ایا حقیقتا باور نداریم که خود ما چهل سال گزک دست همه دادیم؟! بعد چهل سال خانواده جانبازان و رزمندگان افغانی و عراقی تابعیت ایرانی گرفته اند بتوانند یک سر پناه بنام خودشان داشته باشند؟! لازم است درباره صداقت و انسانیت توامان گفتگو کنیم
رضا ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۲۷
چنان عربی (قُل فَانتَظِروُا إنّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرین) نوشته که بنظر میاید ما عرب هستیم.
ایرانی ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۰۹
پاسخ به(خسرو).....جدا شدن پاکستان از هند در سال ۱۹۴۷، آنهم درست در لحظات استقلال هند از انگلیس فتنه انگلیس خبیث بود بدین معنی که ، حال که انگلیس میرود ما هم با آنها میرویم ، حتی پاکستان نتوانست بنگلادش ( پاکستان غربی ) را نگهدارد حالا میخواهد باقیمانده کشمیر را که در سال۱۹۴۷ نتوانسته بطور کامل بگیرد بدست بیاورد ، انگلیس خبیث با فتنه جدائی پاکستان در سال ۱۹۴۷، اسرائیل را در سال ۱۹۴۸ بوجود آورد آورد ، در واقع از مسلمانان شروع کرد تا رسید به تأسیس حکومت صهیونیستی آنهم بقیمت دزدی سرزمینهای فلسطین ، و اشتهای سیری ناپذیر اسرائیل اگر در جریان باشید روز به روز بیشتر میشود تا جائی که دلقکی بنام ترامپ اعلام میکند بلندیهای جولان سوریه ، کرانه باختری وووووو ضمیمه اسرائیل بشود ، حالا سوالم از شما اینست چند بار در کشمیر تظاهرات ضد صهیونیستی به حمایت از مردم فلسطین دیدید؟ سازمان ملل هم بدش نمیآد که کشمیریها مستقل باشند بشرط اینکه انگیزه پیوستن به پاکستان رانداشته باشند ، دولت هند حداقل تا زمانیکه بانو گاندی روی کار بود اصلأ این کشور جرأت آوردن اسم اسرائیل را نداشت و چنان موضوع تامیل ها را عمد کردند که هرکس از نسل بانو گاندی باقی مانده بود سر به نیست کردند ، بعدش دیدیم که جنگ تامیل ها در سری لانکا هم به هیچ کجا نرسید فقط میلیونها کشته و آواره بجا گذاشت ، مسأله فقط کشمیر نیست این بیماری تجزیه طلبی باید درمان شود حالا که تعصب و خرافات هندوها بیشتر شده مسلمانان تحت فشار هستند و در بعضی مناطق بدین هندو گرویدند ، چه میشد پاکستان بجای جدائی از هند بیشتر نفوذ سیاسی ، فرهنگی و دینی میداشت و یکروز هم قدرت....درست مثل سیکها که در همه جا حضور دارند اما آنچنان قابل اعتماد نیستند چون بانو گاندی توسط محاظ شخصی خودش که سیک بود ترور شد ، لازم به یاد آوریست که روی اسکناس پول هند به تمام زبانهای موجود خودشان مقدار پول ذکر شده حتی زبان فارسی و اردو....بعنوان یک ایرانی مسلمان مخالف هرگونه تجزیه طلبی با هر عنوانی که میخواهد باشد هستم ، چون چاره کار نیست تازه بعد از جدائی کینه ها و دشمنی ها شروع میشود و استعمار بیگانه هم همین را میخواهد ، انگلیس بعد از صد سال به آرامی از هنگ کنگ رفت بیرون اما آثار مخرب استعمار و دستهای ناپاک بعد از استعمار را هر روز در خشونتهای خیابانی هنگ کنگ میبینیم که چگونه ندای جدائی از چین را سر میدهند .
ایرانی ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۳۹
جناب خسرو یادتان نرود که وقتی محمد بن سلمان عازم پاکستان بود چگونه عمران خان دستور داد هواپیمای این فرد بدنام را چند هواپیمای ارتش پاکستان اسکورت کند ، در حادثه منا مکه مکرمه پاکستان اجازه به مطبوعات نمیداد تا از این حادثه تلخ پرده برداند شاید ایران تنها کشوری بود که ما اخبار درست را میدیدیم و دیدیم که با چه احترامی و هزینه زیاد و تست های زیاد شناسائی اجساد همه شهدا را به وطن باز گرداند ، پاکستان دو کار خوب انجام داد یکی اینکه در جنگ یمن بازیچه دست وهابیها نشد و دوم همکاری با ایران در بدام انداختن ریگی تروریست بلوچ فریبخورده بود ، آنهم چون نصیحت کشور دوست و همسایه ایران را گوش داده بود .
رضا ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۳:۲۷
افغانستان دارد پل های پشت سر خود را خراب می کند افغانستان در تمام زمینه ها به ایران وابسته هست حتی در زمینه اموزش دانشجویان (واموزش پناهندگاندش در ایران ) و در اینده نیز وابسته خواهد بود ..چون ایران بازیگر اصلی و تصمیم گیرنده نهایی منطقه است ... ما هم می توانیم به این بی شرمی دولت افغانستان پاسخ دهیم ...و ان هم توافق با طالبان است ...از قضا دولت افغانستان تصمیم گرفته که در جنگ منطقه ایی امریکا و ایران به زمین امریکا بپیوندد ...که باعث شروع بحران بزرگی در منطقه خواهد
ارش ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۲:۱۵
به خسرو و ایرانی بحث پاکستان و هندوستان نکنید که هر دو اریایی هستند، مگر اینکه پای فتنه انگیزی مغول در وسط باشد
خسرو ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۴:۴۲
پاکستان امر واقع هست ، اینکه با آرزوی کسی ملغی شود فرض محال است در ضمن می تواند نزدیکترین دوست ایران باشد و ضمنا با داشتن سلاح اتمی قویترین کشور اسلامی است ، نزدیکترین مواضع را با ایران دارد و بعد از ایران بیشترین جمعیت شیعه (چهل میلیون نفر )دنیا را دارد و بالاخره شیوه حکومتش دموکراتیک است هر چند به بلوغ نرسیده است ولی در طول زمان حتما بهتر از پادشاهی های عربی خواهد شد ، اینکه چگونه بوجود آمده مربوط به گذشته است و دلایل جدایی بنگلادش ، بیشتر توطئه هند بود در ضمن گاندی خودش دوست انگلیس بود و کارهایی که کرد و وروابط بعدی اش با انگلیس ، نشان داد که استقلال هند ساخته و پرداخته سرویسهای جاسوسی انگلیس بود ، و انگلیسیها مایل بودند حاکمان هند مثل هزار سال گذشته مسلمانان نباشند و بدین جهت از هندو ها حمایت کردند ، وکشمیر سوپاپ کنترل هند وپاکستان بدست غربی هاست و البته که مسلمانان کشمیر حق استقلال یا پیوستن به پاکستان را طبق قطعنامه های شورای امنیت دارند ، دوست کردمان که در ینگه دنیا نشسته وبا نام ایرانی میخواهد دشمنی با پاکستان را تلقین کند ، منافع ملی ایران را نمی شناسد ودر ضمن دانسته یا ندانسته نژاد پرستی را ترویج میکند ، ایرانی واقعی نژاد پرست و خود بزرگ بین نیست ، صفا و صمیمیت و نوع دوستی مشخصه انسان ایرانی است آنرا گم نکنیم
كامران ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۵:۱۵
واقعا برای خیلی از ایرانی ها متاسفم، افاغنه مقیم ایران مظلوم واقع شده اند بیشترشان از قوم هزاره هستند ، در سرزمین خودشان مورد ظلم پشتون و تاجیک قرار دارند و در اینجا مورد تحقیر و استثمار ایرانی ها، کارگران نجیب و کاری که سهم بزرگی در چرخه صنعت ایران دارند و از کمترین حقوق انسانی بهره مند، تا چهار ، پنج سال پیش حق تحصیل نداشتند،
Samad ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۱۷
این سخن با فاطمه و کامران است که ظاهرا افغانی هستند و یا مدافع افغانها که در نظراتشان بوی حمایت میآید.کسی از افاغنه دعوت نکرده که به ایران بیایند و جانباز و مدافع حرم شوند و به اظهار جناب کامران اینها برای اقامت دائم به اینکار تن داده اند و اگر واقعا شجاعت و غیرت داشتند از مملکتشان دفاع میکردند و اجانب را بیرون مینمودند نه اینکه پا به فرار بگذارند و آواره ایران و ممالک دیگر شوند.خداوند کسانی را که به عزت خودشان پشت میکنند و هدفشان دنیا است جز خواری و زبونی نسیبان نمیکند.
حمید ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۷:۵۰
حضور افاغنه در ایران برای ما بسیار پر هزینه است و در آینده فاجعه بار هم خواهد بود . هیچ کشور پیشرفته ای در دنیا این قدر که حاکمیت ایران در مورد افغانی ها تسامح کرده نمیکرد و دست آخر هیچ کدام سپاسگزار ما نیستند و ما را دشمن خود می دانند. پس ضرر را از هر جا جلویش را بگیری نفع است .
حسین ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۴۸
با سلام خدمت نویسنده محترم اما کم خرد این مقاله که به جای استفاده از کلمه افغانستانی، بارها با کنایه لفظ افغانی رو به کار بردند. مشکل امثال شما این است که دشمن خود را نمیشناسید وگرنه تبرزین نادرشاهی را لایق همه مردم افغانستان نمیدانستید. مهاجرینی که چهل سال است در ایران هستند و تمام زندگی و ارتباطات شان در ایران است، در مقابله با صدام دو هزار شهید دادند، برای دفاع از حرم (ایران) به سوریه رفتند و ده هزار شهید و مجروح دادند، در ایران به جز عده ای قلیل که دست به جرم و سو استفاده زدند، با کمترین امکانات و حقوق، با صبر و زحمت زندگی خود و خانواده خود را اداره کردند و به آبادانی ایران هم کمک کردند را لایق تبرزین نادرشاهی میدانید؟ به غیر از حزب الله، انصارالله و حشدالشعبی، چند دوست و همراه دیگر در خارج از کشور دارید؟ کسانیکه سالها در ایران زندگی کرده اند و ایران را باوجود تمام مشکلات و سوتفاهمات خانه خود میدانند دشمن شما نیستند. دشمن شما پشتونهایی هستند که اصفهان را یک ماه محاصره کردند تا مردم از گرسنگی سگ و گربه بخورند و با تمام ذلت شاه صفوی حکومت را تحویل آنها کند. دشمن شما کسانیکه یک قرن در افغانستان بخاطر مذهبشان قتل عام، برده و مهاجر شدند نیستند، بلکه کسانی اند که شیعیان و هزاره ها را جاسوس ایران و خود ایران را بزرگترین دشمن خود میدانند. کسی که برای دیپلماسی ایرانی قلم میزند باید بداند که دیپلماسی ارتباطات بین کشورهاست و نه مربوط به مناسبات داخلی و شعارهای تو خالی. این ادبیات قلدرانه و احساسی علیه کشور همسایه هیچ پشتوانه عقلانی و سیاسی ندارد. شما بهتر است به جای این رجزخوانی ها دشمن را بهتر بشناسید و اطلاعاتت را راجع به دنیای پیرامون بیشتر کنید تا به خیر و صلاح همه ما باشد.
Samad ۰۳ تیر ۱۳۹۹ | ۰۱:۱۸
ظاهرا جناب حسین که نظر داده اند افغان هستند.لازم است بدانند که افغان افغان است و پشتویی و هزاره ای ندارد و همه آنها سر و ته یک کرباسند و برای شناختن آنها نیاز به داشتن دیپلماسی نیست و عملکرد همه اینها یکی است و جای سوال دارد که ایشان بگوید در صورتی که خود افغانستان نیاز به رزمنده دارد تا در مقابل اجانب بایستد و مملکتش آزاد شود این افاغنه مدافع حرم که سنگ آنها را به سینه میزند چرا باید در سوریه باشد و از ایران دفاع کند.آیا هدف این مدافعین به جز مزدوری و گرفتن تابعیت ایران است و در ثانی نویسنده نظر مدعی است که این افاغنه چهل سال است در ایران هستند و ایران را کشور خودش میداند در صورتی که ایرانیها اینها را شهروند ایران نمیدانند.هر زمان امریکا و اروپاییها شهروندهای ایرانی را که بعضا ۵۰ سال است مقیم این کشورها هستند یک امریکایی و اروپایی به حساب آوردند ایرانیها هم مهاجرین افغان را ایرانی به حساب خواهند آورد.پس این حسین آقای افغانی توهم نزند که ایران مملکتش میباشد چون ایرانیها این اجازه رانخواهند داد.
سعید ۲۹ آبان ۱۳۹۹ | ۱۱:۰۶
من فقط همینو میگم که اگه فاطمیون نبودن الان سر مرد هامون تو دست بچه داعشی ها بود باهاش فوتبال بازی میکردن. تمام!
در جواب صمد! ۲۲ دی ۱۳۹۹ | ۱۱:۲۷
صمد آقا! در آمریکا 5 سال بمانی بهت شهروندی می دن. من بابام 38 سال پیش اومد ایران و من هم ایران به دنیا اومدم و در تمام این 38 سال به صورت مجاز و قانونی ساکن ایران بودیم. چی میگی واسه خودت؟ من شما هارو از خودتون بیشتر میشناسم. تاریخ تون رو از خودتون بیشتر میشناسم. البته که من هیچگاه خودم را ایرانی قلمداد نمی کنم می دانید چرا؟ چون شما و امثال جنابعالیتان ایرانی بودن را در این می دانید که باید از نطفه ایرانی باشید!!! اما ارزش یک انسان عاقل و بالغ از نطفه گندیده بیشتر است و من به جایی تعلق دارم که ارزش و قدر مرا بدانند. یعنی اروپا. بسیاری از دوستانم که اروپا رفتند پس از چند سال توانستند تابعیت آنجا را بگیرند و زندگی خیلی عالی هم دارند. من هم همین برنامه را دارم و بلافاصله بعد از تحصیل از خدمتتان مرخص می شوم! راستی این را هم بگویم که حرف شما راجع به شهدای فاطمیون بسیار زشت و زننده و نشان دهنده نمک نشناسی شماست. زیرا آنها برای عقیده شان جهاد کردند و هیچ کس برای پول یا تابعیت جان عزیز و شیرینش را به خطر نمی اندازد. واگر پولی هم به مجاهدین می دهند به این خاطر هست که آنها قبل از جهاد کار می کردند و خرج خانواده خود را در می آوردند.
در پاسخ رضا ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۲۷ ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۷:۴۴
نمیدونم توی کجا بزرگ شدی که هنوز نمیدونی که مردم ایران ۹۹ درصد اسما هم که شده مسلمان هستند و این عربی که میگی نقل قول از خدا است. لابد از کامپیوتر و اینترنت هم نباید استفاده کرد چون مال انگلیسی زبانهاست؟!