پیشبرد سه ضلعی آمریکا، چین، اسرائیل

واشنگتن از رشد روابط دوستانه بین اسرائیل و چین ناخرسند است

۱۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۱۹۹۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
سه ضلعی آمریکا/چین/اسرائیل آنقدرها هم که به نظر می‌رسد، عجیب نیست. هدف چین فروپاشی پاکس آمریکن است که در اواخر جنگ سرد پیدایش یافت. هدف اسرائیل این است که از این فروپاشی جان سالم به در ببرد. هدف آمریکا هم باید این باشد که به متحدانش اطمینان دوباره بدهد. ترامپ نشان داده که کنار اسرائیل می‌ایستد، اما دموکرات‌‌ها به روشنی نشان داده‌اند که اگر بایدن در نوامبر به پیروزی برسد، مهم‌‌ترین متحد آمریکا در خاورمیانه را به چین نزدیک‌تر خواهد کرد.
واشنگتن از رشد روابط دوستانه بین اسرائیل و چین ناخرسند است

دیپلماسی ایرانی - آمریکا، چین و اسرائیل سه ضلعی شگفتی را شکل داده اند. دولت کوچک یهودی که زیر تهدید مداوم قرار دارد، به نظر می‌رسد که در میان دو ابرقدرتی که به بزرگی یک قاره هستند و بر اقتصاد جهانی سلطه دارند، جایگاه مناسبی ندارد و با آنها ناهمگون است. آنچه این ارتباط سه‌سویه را جالب می‌کند اینکه بسیاری از کشورهای کوچک به زودی خود را در جایگاه امروز اسرائیل خواهند دید: صحنه‌ای که در آن فقط روابط قدرت‌های بزرگ نمایش داده می‌شود.

در 2013 میلادی، چین "ابتکار جاده و کمربندش" را برای ارتباط بهتر با اروپای غربی معرفی کرد. اسرائیل (دولتی در شرق مدیترانه و دارای شرایط کسب و کار قابل اعتماد و نیروی کار آموزش دیده) هدفی بسیار جذاب برای سرمایه گذاری بود. این جذابیت دو جانبه بود، چرا که اسرائیل به عنوان دولتی که از زمان پیدایش قربانی تحریم‌های اقتصادی و دیپلماتیک شده از دیرباز به دنبال پیوستن به اقتصاد منطقه‌ای و بهبود روابط خارجی‌اش بوده است. همکاری با پروژه زیرساختی چین نوید بخش پیشرفت‌های چشمگیر در هر دو عرصه بود. ایالات متحده نیز 8 سال را صرف کنار زدن اسرائیل کرد.

باراک اوباما به اسرائیل فهماند که نمی‌تواند به آمریکای تحت ریاست جمهوری او تکیه کند. به رغم تداوم کمک‌های نظامی، دولت اوباما بارها برای خنثی کردن اقدامات اسرائیل در سوریه به افشای اطلاعات سری پرداخت و زمانی که دولت خودگردان فلسطین پیشنهاد صلح دولت آمریکا را رد کرد، اوباما اسرائیل را مورد سرزنش قرار داد.

در 2010 میلادی، آمریکا حق ترکیه برای انتقال تسلیحات به غزه را به رسمیت شناخت. در 2014 میلادی، اوباما پروازهای تجاری به اسرائیل را ممنوع و به جای پشتیبانی از اسرائیل در برابر حماس، تهدید کرد که ارسال تجهیزات نظامی به کشور یهودی را مسدود خواهد کرد. اوباما در 2015 میلادی توافق هسته‌ای با ایران را نهایی کرد، توافقی که تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل بود. سرانجام او در آخرین روزهای ریاست جمهوری‌اش کمک کرد تا سازمان ملل به یهودیان ساکن در منطقه مرکزی یهودی‌ برچسب مجرمان بین‌المللی بزند.

پیام روشن بود: اسرائیل نمی‌توانست تا زمانی که اوباما رئیس جمهور است به ایالات متحده تکیه کند. همچنین، مشارکت فعال جو بایدن، معاون اول، هیلاری کلینتون و جان کری، وزرای امور خارجه و سایرین به اسرائیل نشان داد که اوباما مشکل فردی ندارد و به بیان ساده، تا زمانی که دموکرات‌ها در راس امور هستند این کشور نمی‌تواند روی کمک واشنگتن حساب کند. هم زمان، چین سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌ای‌اش را در اسرائیل افزایش داد. تجارت دوجانبه چین و اسرائیل در 2018 به 14 میلیارد دلار رسید و ارزش سرمایه‌گذاری چینی‌ها در بخش فناوری این کشور یهودی سالانه 300 میلیون دلار برآورد شده است.

این سرمایه‌گذاری ها چین را در ثبات، امنیت و موفقیت اسرائیل سهیم کرده است. اسرائیل خود را با این باور فریب نداد که چین جای آمریکا را خواهد گرفت، اما با توجه به گرایش‌های خصمانه‌ ضداسرائیلی فزاینده در میان دموکرات‌ها، چشم‌پوشی اسرائیل از چنین دستاوردهایی با چین نوعی خودکشی بود. اما باید گفت که واشنگتن از رشد روابط دوستانه بین اسرائیل و چین ناخرسند است. پرچم قرمز این نارضایتی‌ها حتی توسط ترامپ و پمپئو، دو نفر از صمیمی ترین دوستان اسرائیل، بالا برده شده است. آمریکا در مارس گذشته از اسرائیل خواست تا از همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی‌اش با چین عقب بکشد. دومین هشدار در ژوئن گذشته اعلام و در آن تاکید شد که سرمایه‌گذاری‌های چین می‌تواند مانعی برای شراکت اطلاعاتی و امنیتی آمریکا با اسرائیل باشد. 

تمام اینها پیش از آن بود که کروناویروس راهش را از آزمایشگاهی در ووهان به سوی یک همه‌گیری جهانی باز کند و همزمان فریبکاری شوم و پیچیده دولتی چین، اقتصاد جهانی را به نابودی برساند. اوایل این ماه آمریکا به متحدانش درباره تلاش‌های چین برای تضمین سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی بر مبنای قیمت‌ معاملات زیرزمینی هشدار داد. با بیشتر شدن شمار آمریکایی‌هایی که باور دارند اقدام ترامپ برای کاهش اعتماد به چین درست است، آمریکا بی‌تردید متحدانش را بیشتر به پیروی از خود تشویق خواهد کرد. چین نیز هزینه سنگینی را به کشورهای پیروی‌کننده تحمیل خواهد کرد.

این روند اسرائیل را در منگنه قرار می‌دهد. ترامپ نمی‌تواند تضمین کند که جانشینش روابط گرم دو کشور را حفظ خواهد کرد. مهم‌تر این‌که، اسرائیل برای این که بتواند از دوران ریاست‌جمهوری یک دولت دموکرات آتی در آمریکا جان سالم به در ببرد، نیازمند روابطی رضایتبخش با چین (و روسیه) است. 

بنابراین، سه ضلعی آمریکا/چین/اسرائیل آنقدرها هم که به نظر می‌رسد، عجیب نیست. هدف چین فروپاشی پاکس آمریکن است که در اواخر جنگ سرد پیدایش یافت. هدف اسرائیل این است که از این فروپاشی جان سالم به در ببرد. هدف آمریکا هم باید این باشد که به متحدانش اطمینان دوباره بدهد. ترامپ نشان داده که کنار اسرائیل می‌ایستد، اما دموکرات‌‌ها به روشنی نشان داده‌اند که اگر بایدن در نوامبر به پیروزی برسد، مهم‌‌ترین متحد آمریکا در خاورمیانه را به چین نزدیک‌تر خواهد کرد.

نیوزویک، بروس آبرامسون (Bruce Abramson: رئیس و عضو ارشد مرکز آمریکایی آموزش و دانش)

کلید واژه ها: اسرائیل چین آمریکا


( ۱۳ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۹
روابط سیاسی چین واسرائیل قدیمی نیست. گرچه اسرائیل اولین کشوری در خاورمیانه بوده است که جمهوری خلق چین رابعنوان نماینده مردم چین برسمیت شناخته است..چین از روابط نزدیک با اسرائیل چند میلیونی سودی نمی برد.اسرائیل با توجه به کنترل بازارها در کشورهای پر مصرف دیگر انتفاع بسیاری از چین دارد. لابی اسرائیلی در تغییر وضعیت چین وتجارت باچین از شروع تغییرات در چین همواره فعال بوده است.اسرائیل گرچه شریک نظامی امریکا است وسالانه مبالغ زیادی کمک از پیشرفته ترین تسلیحات امریکائی در یافت میکند سیاستی مستقل دارد.این اسرائیل نیست که از امریکا فرمانبرداری میکند این لابی سرائیلی است که در جهان قدرتی شگرف در بنگاههای اقتصادی و مدیریتی و... دارد..این کمک ها مجانی به اسرائیل داده نمیشود ودر اذای خدمتی است. مطمئن باشید ان خدمت تجاری ومدیریتی است.من از شما سئوال میکنم.اگر یک در گیری نظامی بین شرق وغرب در بگیرد اسرائیل در کدام طرف قرار خواهد گرفت. من فکر میکنم سعی میکند از این در گیری سودتجاری ببرد و خود را در منطقه حفظ کند.دیزائیلین ملکه ویکتوریا را ملکه جهان کرد وشالوده تفکر اسرائیل رامبنی نهاد.لابی اسرائیل در انقلاب روسیه نقش موثری داشت واین استالین بود که انرا محدود کرد واستالین زدائی هم نتیجه ان بود.در امریکا یار نزدیک افریقائی تبارها اسرائیل بود ولی در انتها منافع را در جهت خود جارو کردند.مافیا را لابی اسرائیلی سازمان داد وانهارااز یک گروههای ناهمگون خلاف کار به یک سازمان سیاسی اقتصادی پرقدرت وتا حدودی خشن تبدیل کرد.لابی اسرائیلی سلاح هستهای را تکمیل و در جهان توزیع کرد. رئیس دفتر دوره اول اوباما که بود؟پرزیدنت اوباما در دوره دوم خدا با اوبود که دوره اش بخوبی وخوشی پایان یافت..اسرائیل چیزی را خوب می داند وان این است که تعدادی محدود اسرائیلی توان قدرت گرفتن در جهان بدون در راس مدیریت قرار گرفتن را ندارد.لذا همواره مدریت را نشانه میگیرد.سئوال اینجاست ایا چین علاقه دارد تحت مدیریت لابی اسرائیلی قرار گیرد یامدیریت چینی خود را حفظ کند؟این مقاله چین وازمایشگاه ووهان را بعنوان شروع کرونا معرفی کرده است که خلاف واقعیت است..اسرائیلی ها یک ویژگی در جهان از قدیم الایام داشته اند همواره در خدمت قرار میگرند وعقل مدیریت را میربایند وتعالیم ومنافع خود را جانشین میکنند اسرائیلی ها هنوز یک کاری را بعد از چهار هزار سال نتوانسته اند با انواع روش ها سیاسی، نظامی، اقتصادی و..... انجام دهند وان دولت اسرائیلی مقبول در فلسطین اشغالی است.درهمه جهان بگونه پر کنده مقبول ومسئول ومنتفع شدند ودر فلسطین بطور مجموع نه.چرا چون بخدمت گزاری نیامدند به تصاحب امدند.