در غیاب امریکا و اروپا
کرونا شیب تمایل ایران به چین را تندتر کرد
نویسنده: علی دادپی
دیپلماسی ایرانی: در یک دهه گذشته رابطه چین و ایران، اهمیتی راهبردی پیدا کرده است. ویروس کرونا نیز تقویت کننده این رابطه بوده است. در حالی که ترامپ از رفع تحریم ها و کمک های مالی و پزشکی امتناع کرد، چینی ها پرسنل و تجهیزات پزشکی به ایران ارسال کردند.
اخیرا برخی از رسانه های اجتماعی، اطلاعاتی پیرامون سرمایه گذاری های گروه های پرنفوذ سیاسی ایرانی و همکاری های تجاری آنها با چینی ها را فاش کرده اند. وقتی سخنگوی وزارت بهداشت ایران آمار چین پیرامون ویروس کرونا را یک شوخی تلخ نامید، گمان نمی کرد که با واکنش تند محافظه کاران مواجه شود. چند ساعت بعد جهانپور از دولت چین به خاطر کمک و ایستاندن در کنار کشورش تشکر کرد.
چین در یک دهه گذشته به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل شده است. به رغم راهبرد فشار حداکثری ایالات متحده، صادرات و واردات ایران و چین در مجموع بالغ بر 20 میلیارد دلار در سال 2019 بوده است. این رقم تقریبا یک پنجم از کل صادرات ایران و یک چهارم از کل وارداتش را تشکیل می دهد. بنابراین برای ایران، نگاه به شرق نه یک حرکت نمادین بلکه یک ضرورت راهبردی است.
رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران و چین، اسدالله عسگر اولادی، عدم همکاری ایالات متحده و کشورهای اروپایی با ایران را نقطه شروع آغاز کار با چین می دانست. پس از انقلاب کسب و کارها و شرکت های آمریکایی و همچنین همتایان اروپایی آنها ایران را ترک کردند و به مشاغل چینی اجازه دادند تا این خلاء را پر کنند.
در زمان جنگ نیز وقتی ایران به هواپیماهای جنگنده نیاز داشت، پکن جنگنده های اف-7 را در اختیار ایران گذاشت. وقتی بانک های اروپایی تحت فشارهای ایالات متحده نتوانستند به دولت و مردم ایران خدمات بدهند، بانک های چینی وارد عمل شدند. وقتی فرانسوی ها نتوانستند پروژه متروی تهران را به دست گیرند، ایران از چینی ها دعوت کرد.
چین از ایران نفت می خرد و پولش را به بانک های چینی واریز می کند. شرکت ها و کسب و کارهای چینی نیز خدمات مورد نیاز ایران که همتایان اروپایی و امریکایی نمی توانند ارائه دهند را با آن پول معاوضه می کنند. به سختی می توانید بانکی در اروپا یا آمریکای شمالی پیدا کنید که بتواند با ایرانی ها پول رد و بدل کند. ترکیبی از منافع اقتصادی، جاه طلبی های سیاسی و انزوای بین المللیِ ایران، این کشور را به شریک ایده آلی برای چین تبدیل کرده است. پکن حتی می تواند شرایط و ضوابط قراردادها را تحمیل کند.
اعضای محافظه کار ایران از یک بلوک شرقی نوظهور صحبت می کنند. یک کنسرسیوم آسیایی که ایران می تواند در آن یک عضو پیشرو باشد. آنها معتقدند که چین مثل آمریکا در امور داخلی ایران دخالت نمی کند. چین دروازه تبدیل ایران به قدرت پیشرو منطقه ای و نماد نافرمانی از غرب و ایستادگی در مقابل خواسته های غربی است.
ایران و چین هر دو از دهه 1990 زبان مشترکی داشتند، وقتی که آنها آرزوی یک چارچوب جدید را برای تجارت خارجی در سر می پروراندند. مشاغل و کسب و کارهای ایرانی راه شانگهای و چینی ها راه های تهران و راهروهای قدرت سیاسی در ایران را یاد می گرفتند. در این میان، رقبای اروپایی چین از روند سیاسی تهران سردرگم و ناامید بودند. آنها حتی پس از بازگشت به تهران در نتیجه برجام با بوم سازه (اکوسیستم) دگرش یافته ای روبه رو شدند. جایی که چینی ها از حمایت تندروها و نهادهای قدرتمند برخوردار بودند.
چین اصلی ترین منتفع سیاست های ایالات متحده در ایران بوده است. این تحریم ها رقابت را سرکوب و برای پکن یک انحصار چند لایه و بی نظیر ایجاد کرده است. شرکت هایی که با چینی ها کار می کردند توانستند از تحریم ها جان سالم به در ببردند. شرکت هایی که با اروپایی ها و آمریکای شمالی همکاری داشتند، ورشکست شدند.
مواضع سیاست داخلی و بین المللی مقامات ایرانی نیز دستخوش تغییراتی شد. آنها با بی توجهی نسبت به مشکلات مسلمانان اویغور در چین، همواره از افزایش تجارت با این کشور دفاع می کنند. در این میان هیچ یک به این موضوع اشاره نمی کنند که اگر پکن بازار صادرات شماره یک ایران است، ایران حتی در بین 25 شریک اول تجاری چین هم قرار ندارد. تهران بدون چین نمی تواند، اما پکن بدون تهران چرا. بقای اقتصاد ایران به ادامه رابطه با چین وابسته است.
مقامات ایرانی از ماهیت حیاتی رابطه با چین آگاهند. اخیرا سفیر ایران در چین در رسانه های دولتی گفته است: در این برهه حساس باید بسیار مراقب آنچه درباره چین می گوییم، باشیم. او حتی آنهایی که به این رابطه انتقاد می کنند را خیرخواه رژیم و مردم ایران ندانست.
منبع: آتلانتیک کانسیل / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :