طرح امید چقدر واقع بینانه است؟
رویای صلح هرمز
نویسنده: طلا تسلیمی
دیپلماسی ایرانی: حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان، پیشنهاد ایجاد یک ائتلاف امنیتی منطقه ای در خلیج فارس موسوم به ابتکارعمل صلح هرمز یا طرح امید را در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و بعد از تابستانی پر تنش و پر ماجرا در منطقه مطرح کرد.
منطقه خلیج فارس و دریای عمان از ماه مه شاهد چندین حمله به نفتکش ها بود که ایالات متحده ایران را در آنها مقصر دانسته و در واکنش به این تحولات، ناو هواپیمابر به منطقه اعزام و پیشنهاد ایجاد یک ائتلاف بین المللی نظارت بر دریانوردی آزاد در تنگه هرمز علیه فعالیت های ایران را مطرح کرده بود؛ پیشنهادی که اگرچه در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما نهایتا بریتانیا، استرالیا، بحرین و امارات متحده عربی به آن پیوستند. تحولات دیگری هم مانند سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین نیروی دریایی آمریکا توسط ایران و بازگشت دولت ترامپ از حمله به اهداف معین در ایران در آخرین لحظات، وجود داشت. حملات به تاسیسات نفتی سعودی که انصارالله (حوثی ها) در یمن مسئولیت آن را بر عهده بر واکنش ها به پیشنهاد روحانی تاثیر زیادی داشت. ایران هرگونه دست داشتن در این حملات را رد کرد، اما ایالات متحده، عربستان سعودی و چند کشور دیگر همچنان اعلام کردند که ایران را مغز متفکر پشت حملات می دانند. در پی این حملات، ایالات متحده نیروهای جدیدی به پایگاه نظامی خود در عربستان سعودی اعزام کرد.
اگرچه ناآرامی های اخیر در منطقه خلیج فارس اساسا یک توجیه عالی برای تشکیل یک ائتلاف منطقه ای برای ایجاد صلح و ثبات به شمار می رود، اما یک مساله را به وضوح نشان می دهند و آن هم این است که تا زمانی که تهران و واشنگتن نتوانند مشکلات دیرینه بین خود را حل و بر سر منافع مشترک در منطقه توافق کنند، آرامشی وجود نخواهد داشت و این مهم ترین چالش برای طرح صلح هرمز است.
اگرچه ایران حمایت سازمان ملل متحد از ابتکارعمل امید را برای فراهم آوردن چتر امنیتی بین المللی خواستار شده و این یعنی دیگر بازیگران مطرح در صحنه جهانی از جمله ایالات متحده، اروپا، روسیه و چین می توانند نقشی ثانویه در این طرح ایفا کنند، اما طبق توضیحات محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان، صلح هرمز اساسا قرار است کشورهای حاشیه خلیج فارس یعنی عراق، کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان را شامل شود.
ایالات متحده در سال 2003 با حمله به عراق، صدام حسین و رژیم بعثی دشمن با ایران را سرنگون کرد. تهران از آن زمان تا کنون همواره با دولت های روی کار آمده در بغداد ارتباط خوبی داشته و این یکی از بزرگ ترین کابوس های واشنگتن بوده است. ایران و آمریکا از همان زمان به رقابت بر سر نفوذ بیشتر در عراق ادامه داده و هر دو کمک های مالی و نظامی قابل توجهی برای این کشور فراهم آورده اند. بغداد به سختی توانسته توازن را در روابط خود با هر دو طرف حفظ کند و حتی اگر با حمایت از طرح منطقه ای تهران، روابط با واشنگتن را به خطر اندازد، توان نظامی و مالی چندانی برای ارائه ندارد و حمایتش صرفا زبانی خواهد بود.
عربستان در حال حاضر بزرگ ترین رقیب منطقه ای ایران به شمار می رود. حملات به تاسیسات نفتی آرامکو و بی اثر بودن سامانه های دفاع هوایی سعودی و آمریکایی، ریاض را به فکر مذاکره با تهران انداخته است. حتی خبرهایی درباره ارتباطات از طریق میانجی ها و تلاش برای مصالحه منتشر شده اند. اما یک مساله بزرگ درباره عربستان سعودی این است که به رغم نارضایتی های کنگره آمریکا، یکی از بزرگ ترین خریداران تسلیحات نظامی ایالات متحده به شمار می رود. منفعت واشنگتن در احساس عدم امنیت ریاض است و تنها زمانی به آرامش در منطقه رضایت خواهد داد که از بهبود روابط با تهران منافع بیشتری ببرد.
امارات متحده عربی پس از تشدید تنش ها در پی سرنگونی پهپاد آمریکایی و جدی شدن مخاطره درگیری نظامی، در صدد بهبود روابط با ایران برآمد؛ البته فشار تحریم ها علیه تهران بر اقتصاد دبی که از سرمایه گذاری های ایرانی سود می برد نیز چندان در بهبود روابط بی تاثیر نبود. امارات نیروهای خود را از جنگ در یمن در برابر حوثی های متحد ایران بیرون کشید و هیئتی را برای گفت و گو درباره امنیت دریایی به تهران اعزام کرد. با این حال، امارات از ابتکارعمل ایالات متحده برای نظارت ناوبری آزاد در خلیج فارس نیز حمایت کرده است و به نظر می رسد که سعی دارد در روابط خود بین ایران و آمریکا توازن برقرار سازد.
عمان هم از دیرباز نقش میانجی در مناقشات منطقه ای و به ویژه بین تهران و واشنگتن را ایفا کرده و بعید به نظر می رسد که اکنون تصمیم بگیرد روابط خود را با یک طرف به نفع دیگری، بر هم زند. بحرین و کویت هم میزبان نیروهای ایالات متحده هستند و هر اندازه هم که بخواهند برای کاهش تنش ها با ایران همکاری کنند، باز هم قادر به کمک به تحقق هدف اصلی ایران یعنی خروج آمریکایی ها از منطقه نخواهند بود. قطر هم که از سال 2017 از سوی دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از جمله سه عضو بالقوه در طرح امید، تحریم شده است و روابط خوبی با همسایگانش ندارد.
به طور خلاصه اینکه طبق توضیحات وزیر خارجه کشورمان، یکپارچگی کشورها، عدم مشارکت در هرگونه ائتلاف نظامی علیه کشورهای دیگر، پرهیز از دخالت در امور داخلی و روابط خارجی کشورهای دیگر، منافع متقابل و مساوی بودن جایگاه تمام کشورهای منطقه، تقویت همکاری و ارتباط و تشویق به تجارت و سرمایه گذاری از جمله اهداف اصلی طرح امید خوانده شده اند که با توجه به شرایط کنونی در منطقه قابل دستیابی نیستند. از این رو، ابتکارعمل صلح هرمز اگرچه قدمی مثبت برای نزدیک تر شدن به همسایگان عرب به شمار می رود، اما با توجه به روابط کشورهای منطقه با ایالات متحده، تحقق اهداف آن پیش از مصالحه با آمریکا در بهترین حالت خوش بینانه است.
نظر شما :