زمان مذاکره با ایران همین حالاست ​​​​​​​

پنجره کوچک واشنگتن و تهران به روی دیپلماسی

۰۲ دی ۱۳۹۸ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۸۸۳۳۵ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
افزایش تنش ها بین ایران و ایالات متحده الزاما نشانه ای از شکست خوردن دیپلماسی نیست. هشداری است مبنی بر اینکه دو کشور باید هرچه زودتر پای میز مذاکره حاضر شوند...
پنجره کوچک واشنگتن و تهران به روی دیپلماسی

نویسندگان: ولی ر. نصر و علی واعظ

دیپلماسی ایرانی: ناآرامی های اخیر در ایران در زمانی حساس و در میانه تنش های شدید بین ایالات متحده و ایران رخ داد. به رغم تبادل زندانی ها که اخیرا صورت گرفت، برخی از مقامات در واشنگتن احتمالا چشم انداز دیپلماسی را تیره و تار می بینند. اما این اشتباه است. ایران به زودی انتخابات برگزار خواهد کرد و دولت مصالحهجوی کنونی اگر توافقی با آمریکا نداشته باشد که به تسهیل تحریم ها بینجامد، احتمالا همه نفوذ خود را در برابر اصول گرایان از دست خواهد داد. این محاسبات نشان می دهند که اکنون زمانی است که باید دیپلماسی را جدی گرفت. اگرچه احتمال موفقیت اندک به نظر می رسد، اما ناتوانی در کاهش تنش ها در حال حاضر می تواند مخاطره درگیری جدی در آینده را در پی داشته باشد.

در نگاه اول به نظر می رسد که واشنگتن و تهران تفسیرهای کاملا متفاوتی از علل و پیامدهای ناآرامی ها داشته اند و همین مساله هر گونه تلاشی برای کاهش تنش ها را غیرمحتمل می کند. ناآرامی ها که با اعتراض به افزایش ناگهانی قیمت سوخت آغاز شد، خیلی سریع به شورشی خشونت بار در سراسر کشور علیه نظم حاکم تبدیل شد. دولت ترامپ تدابیر ریاضت اقتصادی (از جمله افزایش قیمت سوخت) را نتیجه مستقیم سیاست «اعمال فشار حداکثری» خود دانست. طبق تصور مقامات دولت ترامپ، تحریم ها خشم مردم را برانگیخته است و می تواند سران ایران را به تغییر سیاست های داخلی و خارجی برای حفظ قدرت وادارد. از دیدگاه جنگ طلبان در واشنگتن، تنها راه حل ایران مذاکره بر سر یک توافق است. آنها تصور می کنند که با واشنگتن با تشدید فشارها می تواند تهران را به امتیازدهی بیشتر ترغیب کند. آنچه به تصورات آنها درباره آسیب پذیری ایران دامن زده، ناآرامی های مردمی کنونی در عراق و لبنان است.

در مقابل، حتی آن دسته از مقامات ایرانی که به تاثیرات و فشارهای تحریم ها بر جامعه ایران اذعان دارند نیز معتقدند که آشوب ها و اغتشاش های اخیر نتیجه اقدامات دست آموزهای ایالات متحده و متحدان آن در خاورمیانه بوده است. ابراز حمایت ایالات متحده از معترضان در ایران و ابراز خرسندی ترامپ از آشفتگی ها در ایران هم به ترس ایران از تاثیرگذاری عوامل خارجی دامن زده است. در روزهای پس از اعتراضات در بسیاری از محافل رسمی در تهران نقل قول از رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، مبنی بر اینکه آنکارا اطلاعاتی درباره توطئه علیه جمهوری اسلامی به دست آورده، شنیده می شد. سران ایران بر این باورند که با اقدام سریع و قاطعانه در برابر ناآرامی ها، در حقیقت توطئه آمریکا را خنثی کرده اند. تهران همچنین معتقد است که با ایستادگی در برابر معترضان عزم خود را برای ایستادگی با هر چالشی اثبات کرده است.

این بدان معناست که اگرچه تبادل زندانی ها موفقیت آمیز بوده، اما ناآرامی ها در ایران فرصت ها برای دیپلماسی را از بین برده است؛ اما اگر نبود دیپلماسی دو کشور را به سمت مواجه مستقیم نظامی پیش ببرد، واشنگتن و تهران مجبور خواهند شد در موضع خود تجدیدنظر کنند.

اما چرا مذاکرات باید همین حالا انجام شود؟ ایران تصمیم دارد در 6 ژانویه سال 2020 یک گام دیگر در عقب نشینی از تعهدات خود به توافق هسته ای سال 2015 که دولت ترامپ آن را ترک کرده، بردارد. این گام می تواند ازسرگیری غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصدی باشد که بسیار خطرناک نزدیک و نزدیک به سطح مورد نیاز برای تولید سلاح است. برداشتن چنین گامی از سوی ایران می تواند امضاکنندگان اروپایی را به سمت حمایت از بازگشت تحریم های سازمان ملل سوق دهد. تهران پیشتر تهدید کرده که در صورت وقوع چنین اتفاقی، از توافق هسته ای و مهمتر از آن از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای خارج خواهد شد. هرچه شرایط اقتصادی در ایران بدتر می شود، این کشور احتمالا احساس می کند که دیگر چیزی برای از دست دادن یا نگرانی ندارد و این اتفاق خطرناکی است.

تقویم های انتخاباتی در ایالات متحده و ایران نیز یک لایه دیگر به پیچیدگی های موجود اضافه می کند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، درگیر روند استیضاح و در عین حال، کمپین برای پیروزی مجدد در انتخابات است و می تواند به ناگاه از دستور به تسهیل تحریم ها، به واکنش های شدید سیاسی تغییر وضعیت دهد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در صورت ادامه فشار اقتصادی در انتخابات مجلس در ماه فوریه در برابر رقبای اصول گرای خود شکست خواهد خورد و این مساله توانایی او را در ایجاد اجماع در نظام ایران برای توافق با واشنگتن کاهش می دهد. ترامپ همچنین نباید چندان روی مشکلات ایران در عراق و لبنان حساب کند چراکه هرچه این بحران ها طولانی تر شوند، علاوه بر تهران به مشکلی برای واشنگتن تبدیل خواهند شد.

اگر رئیس جمهوری ترامپ متمایل به توافق با ایران است، اکنون بهترین زمان ممکن است. هیچ چشم اندازی مبنی بر تغییر فوری در ساختار دولت تهران وجود ندارد و بی ثباتی بیشتر در ایران تنها می تواند توافق را دور از دسترس کند. دولت روحانی بهترین شرط بندی برای ترامپ است و دولت ترامپ پیش از آنکه کمپین اعمال فشار حداکثری روحانی را به حاشیه بکشاند، تنها یک فرصت کوچک باقی گذاشته است. سران ایران هم باید بدانند که پایان دادن به ناآرامی های اخیر به معنای این نیست که دیگر هرگز تظاهراتی نخواهد بود. آنها باید به مشکلات اقتصادی رسیدگی کنند. جمهوری اسلامی نمی تواند زیر بار تحریم های کمرشکن انتظار ثبات داشته باشد. صبر مردم در برابر مشکلات اقتصادی سر آمده و این مساله هزینه سیاسی «اقتصاد مقاومتی» دولت را بالا می برد.

امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، و آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن، هر دو برای ترغیب ایالات متحده و ایران به حضور پای میز مذاکره تلاش کرده اند. پیشنهادهای آنها هنوز هم می تواند به ترسیم مسیری به سمت آتش بس کمک کند. تهران باید با تعاملات سازنده بر سر مسائل هسته ای و کاهش تنش ها در منطقه موافقت کند و ایالات متحده هم باید تحریم ها را به صورت محدود اما معنادار کاهش دهد. برداشتن چنین گامی برای توافق که ترامپ به شدت خواهان آن است، ضروری به شمار می رود. با این حال، پنجره دیپلماسی به سرعت در حال بسته شدن است. اگر تشدید تنش ها پیش از انتخابات مجلس در ایران در ماه فوریه رخ ندهد، احتمال موفقیت آن به شدت کاهش می یابد. دو طرف در چرخه باطل تشدید تنش ها گرفتار شده اند و این در حالی است که به زودی دیگر فرصتی برای دیپلماسی باقی نخواهد ماند.

منبع: نیویورک تایمز / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: تنش ها بین واشنگتن و تهران خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران کمپین اعمال فشار حداکثری ترامپ علیه ایران انتخابات ریاست جمهوری امریکا انتخابات مجلس ایران


( ۷ )

نظر شما :

سیمین تقوی راد ۰۲ دی ۱۳۹۸ | ۱۳:۱۰
امثال اقای ولی نصر نمی توانند هم ژست اپوزیسیون و ضد انقلاب را بگیرند و هم برای حل مسائل میان ایران و امریکا تلاش کنند. متاسفانه اپوزیسیون بودن بعلت درآمدی که حاصل از تزریق منابع مالی کشورهای دشمن و رقیب دارد تبدیل به شغل و منبع ارتزاق برای برخی ایرانیان مقیم امریکا شده است.