روند بدبینی واشنگتن و پکن به یکدیگر رو به افزایش است

رقابت استراتژیک فراگیر میان چین و آمریکا

۰۲ مهر ۱۳۹۸ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۸۶۴۴۸ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
محمد زارع در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: وجود چنین بدبینی نسبت به چین و قدرتیابی این کشور تنها منحصر به مقامات دولت ترامپ نیست و دیگر متفکرین و استراتژیستهای این کشور چه در طیف رئالیستهای بدبین که معتقدند قدرتیابی سریع چین و روابط خارجی تهاجمی این کشور یک تهدید جدی برای نظم بین الملل پسا جنگ سرد است و چه در طیف لیبرالهای بدبین که  معتقدند موفقیت اقتصادی چین توانایی و اعتماد به نفس بیشتری به این کشور برای اجرایی کردن بین المللی مدل چین به خصوص در کشورهای در حال توسعه  در اختیار این کشور قرار داده است، قابل مشاهده است. 
رقابت استراتژیک فراگیر میان چین و آمریکا

نویسنده: محمد زارع، کارشناس مسائل چین

دیپلماسی ایرانی: با روی کار آمدن دونالد ترامپ روابط چین و آمریکا وارد دوره "رقابت استراتژیک فراگیر" شده و این رقابت در تمامی لایه¬های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی با عمق قابل توجهی در روابط دو کشور در حال افزایش است. 

حجم و دامنه این رقابتها صرفا به حوزه روابط دوجانبه محدود نبوده و به لایههای منطقهای و بینالمللی هم سرایت کرده به خصوص در این دوره آمریکا تلاش نمود تا گسلهای موجود در روابط چین با کشورهای منطقه یعنی مسائل و گسلهایی مانند مسئله تایوان، دریای شرقی و جنوبی چین، مسئله تبت و مسئله هنگ کنگ را فعال کند تا بتواند چین را بیش از پیش در منطقه و چیدمان اولیه دفاعی وامنیتی خود درگیر و مشغول کند. در نتیجه افزایش دیدگاه¬ها و نگرش¬های بدبینانه نسبت به چین و قدرتیابی این کشور، آمریکا در دو سند راهبردی امنیت ملی خود و همچنین سند استراتژی دفاع ملی خود از چین به عنوان یک " تهدید استراتژیک " یاد کرد و بیان داشت که باید با همکاری و تعامل بیشتر با متحدین منطقه ای خود، اقدامات بیشتری برای کنترل و مهار چین انجام داد. 

وجود چنین بدبینی نسبت به چین و قدرتیابی این کشور تنها منحصر به مقامات دولت ترامپ نیست و دیگر متفکرین و استراتژیستهای این کشور چه در طیف رئالیستهای بدبین که معتقدند قدرتیابی سریع چین و روابط خارجی تهاجمی این کشور یک تهدید جدی برای نظم بین الملل پسا جنگ سرد است و چه در طیف لیبرالهای بدبین که  معتقدند موفقیت اقتصادی چین توانایی و اعتماد به نفس بیشتری به این کشور برای اجرایی کردن بین المللی مدل چین به خصوص در کشورهای در حال توسعه  در اختیار این کشور قرار داده است، قابل مشاهده است. 

همچنین در این دوره پنتاگون اولین گزارش استراتژی ایندوپاسفیک  خود را در 1 ژوئن 2019 منتشر کرد و در همان روز پاتریک شاناهان مهمترین نکات این گزارش را در هجدهمین اجلاس امنیتی آسیا یا دیالوگ شانگری لا در سنگاپور برای کشورهای شرکتکننده توضیح و تبین کرد. در این سند پنتاگون چین را به عنوان یک  "قدرت تجدید نظر طلب" و بازیگری که به دنبال هژمونی منطقهای در ایندو پاسفیک در اینده نزدیک و رسیدن به تسلط جهانی در بلند مدت است متهم میکند. 

از نظر چین این نگاه تهدید آمیز در واقع بخش مهمی از روایت جدید امریکا از چین است. شاناهان بیان داشت که امریکا ترسی از جنگ و درگیری نظامی با چین در دریای چین جنوبی ندارد و چینیها هم بیان داشته¬اند که آنها هم آمادگی کامل دارند و تا آخر از حاکمیت ملی خود دفاع خواهند کرد. منطقه ایندو پاسفیک در این سند به عنوان "صحنه اولویت" آمریکا "قلمداد شده و آمریکا تلاش دارد تا بر این اساس، روابط نزدیک-تر خود با استرالیا، هند و ژاپن را که در قالب گروه چهار نامگذاری شده را تقویت و توسعه بخشد. در این سند امریکا از ارتقا و حرکت به سمت یک منطقه شبکهای شده و ضرورت افزایش کمک های نظامی و امنیتی بیشتر به کشورهای منطقه سخن می-گوید.  

در کنار این مسئله، همچنین تغییر محتوای اجلاس امنیتی آسیا در سال 2019 هم از دیگر نکات مهمی است که نشان دهنده افزایش حجم رقابت استراتژیک میان دو کشور است. دیالوگهای گذشته اجلاس امنیتی آسیا در سنگاپور بیشتر تهدیدات سنتی مانند تهدید کره شمالی و امنیت دریایی و مسائلی از این دست را مورد بررسی و دقت نظر قرار می داد. 

این در حالی است که در اجلاس اخیر شانگری لا در سنگاپور،  توسعه زیرساخت ها و آثار استراتژیک ان که در واقع به صورت غیرمستقیم به ابتکار یک کمربند یک راه  چین مربوط میشود هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت. (هر چند پکن بارها انگیزههای استراتژیک و امنیتی را به عنوان پیشران این طرح رد کرده است اما واقعیت ان است که زیرساخت ها و توسعه زیرساخت ها امروز به مرکز روابط و رقابت های قدرت های بزرگ قرار گرفته است.) در هر حال به نظر میرسد که امریکا تمایل دارد تا  یک ساختار سه بخشی (حلقهای) در منطقه ایندو پاسفیک برای مهار چین و حضور بیشتر در این منطقه،ایجاد کند. 

اولین حلقه به پیمان اتحاد میان امریکا، ژاپن و استرالیا برمی گردد. حلقه دوم شامل شرکای امنیتی جدید امریکا مانند اندونزی و ویتنام است  و حلقه سوم هم شامل انگلستان، فرانسه و کانادا خواهد بود. با این سیاست امریکا تلاش دارد تا همچنین درگیری قدرت¬های غربی در امور ایندو پاسفیک را افزایش دهد. 

تقریبا یک ماه پس از انتشار گزارش ایندو پاسفیک آمریکا، چین هم سند "استراتژی دفاع ملی چین در دوره جدید" را منتشر کرد. چین در این سند که تقریبا ده بار به آمریکا ارجاع مستقیم داده است بیان میدارد که انتشار اسناد مختلف استراتژی امنیت ملی و همچنین استراتژی دفاع ملی آمریکا و محتوای ارائه شده در این اسناد، به نوعی تلاش آمریکا برای پیش برد سیاست های یکجانبهگرایی از طرف این کشور است، سیاستهایی که میتواند، گسترش بیش از پیش "رقابت استراتژیک" میان دیگر قدرت¬های بزرگ  به خصوص در زمینههایی مانند تشدید هزینههای نظامی و مسابقه تسلیحاتی، افزایش توانمندی دولت ها در زمینه هستهای، فضایی، شبکه، دفاع موشکی و ...نیز شود. 

از نظر چین، در پیش گرفتن چنین سیاستهایی از سوی آمریکا می تواند خطری برای "ثبات استراتژیک" جهانی تلقی شود. علاوه بر این همچنین، از نگاه چین، حضور هرچه بیشتر ایالات متحده در منطقه اسیا پاسفیک و مداخله این کشور در امور منطقه از طریق تقویت نظامی شبکه متحدین خود می تواند امنیت آسیا پاسفیک را پیچیده تر از گذشته کند.  انتشار چنین دیدگاه-هایی به خصوص به صورت رسمی نشان دهنده آن است که ذهنیت تصمیم گیرندگان دو کشور بر بستری از "بی¬اعتمادی استراتژیک " شکل گرفته و وجود همین بی اعتمادی در حال افزایش میتواند جهت روابط آینده دو کشور را به سمت رقابتهای راهبردی بیشتر سوق دهد.

کلید واژه ها: چین ایالات متحده امریکا دونالد ترامپ جنگ تجاری چین و آمریکا


( ۴ )

نظر شما :