در برابر فشار حداکثری امریکا
استراتژی تشدید تنش متقابل ایران جواب می دهد
نویسنده: الدار ممدف
دیپلماسی ایرانی: بیش از یک سال از عقب نشینی یکجانبه ایالات متحده از توافق هسته ای ایران موسوم به برجام و آغاز کمپین «اعمال فشار حداکثری» گذشته و ایران در صدد تشدید تنش در تلافی این کمپین برآمده است. ایران از برخی تعهدات خود تحت برجام عقب نشینی، یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی را به اتهام نقض حریم هوایی خود منهدم و یک تانکر نفتکش بریتانیایی را در واکنش به توقیف نفتکش خود در جبل الطارق توقیف کرده و آمریکا مدعی است که ایران عامل خرابکاری ها در کشتی های نفتکش در خلیج فارس بوده است. پس از همه اینها، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به دعوت امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، به حاشیه نشست گروه 7 در بیاریتز دعوت شده تا درباره راه های رفع تنش گفت و گو کند و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، هم به مذاکره مستقیم با حسن روحانی، همتای ایرانی خود ابراز تمایل کرده است.
این توالی وقایع نشان می دهد که استراتژی ایران در مقابله از طریق افزایش حساب شده تنش ها موفق بوده و جواب داده است.
اگرچه تحریم اقتصادی ایالات متحده به شدت به مردم فشار آورده، اما ایران تحت کمپین «اعمال فشار حداکثری» در هم نشکسته و نشانه ای هم از تن دادن این کشور به مذاکره از روی نومیدی مشاهده نمی شود و حتی ایران چندین مرتبه دعوت ایالات متحده به گفت و گو را رد کرده است.
بالعکس، ایران با آغاز کمپین اعمال فشار متقابل خود، شماری از بازیکنان کلیدی را به تغییر محاسبات سود و زیان وا داشته است. اروپا هنوز نتوانسته مزایای اقتصادی وعده داده شده در برجام را برای ایران فراهم آورد و این کشور را به ماندن در توافق ترغیب کند. اقدامات ایران در عقب نشینی از تعهداتش در برجام و توقیف نفتکش بریتانیایی زنگ هشدار را در اروپا به صدا درآوردند چرا که نشان دادند تهدیدهای ایران به عقب نشینی از تعهدات هسته ای و ممانعت از گذر دیگر کشتی ها از خلیج فارس بلوف نیستند. نگرانی از بی ثباتی بیشتر در منطقه و هزینه های ناشی از آن برای اروپا یکی از دلایل اصلی مشارکت فعالانه ماکرون در دیپلماسی با ایران بوده است. در همین حال، اقدامات تهران محدود و برگشت پذیر بوده و نقض شدید برجام را شامل نمی شده و اروپایی ها را به گرفتن طرف ایالات متحده تحریک نکرده اند. در همین حال، آنچه اقدام ایران علیه تانکرهای نفتکش در خلیج فارس انگاشته شده، خطر درگیری های احتمالی با رقبای منطقه ای را در پی داشته است. شیخ محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و حاکم امارات متحده عربی، به این نتیجه رسید که خسارت ناشی از جنگ با ایران بسیار شدید خواهد بود و به همین دلیل، در جهت کاهش تنش ها کوشید. اما ظاهرا عربستان سعودی که یکی دیگر از رقبای منطقه ای ایران به شمار می رود، چنین نتیجه ای نگرفته است. اما جنگ برای این کشور نیز عواقب وحشتناکی خواهد داشت. سعودی ها نگران اتحاد یمنی ها با ایران هستند و با توجه به توانایی حوثی ها در حمله به اهدافی در خاک عربستان، چنین اتحادی به معنای مشکلات بیشتر برای سعودی ها خواهد بود. ایران همچنین ممکن است با شیعیان در شرق عربستان متحد شود. این شرایط بی ثبات کننده می تواند شرایط ظهور مجدد داعش و القاعده در شبه جزیره عربی را در این منطقه فراهم آورد که دشمنان ابدی خاندان سلطنتی سعودی هستند و هواداران زیادی در عربستان دارند. بدون اغراق، جنگ با ایران هم برای امارات متحده عربی و هم برای عربستان سعودی با یک تهدید اساسی همراه خواهد بود.
نهایتا اینکه ایران با منهدم کردن هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی این پیام را منتقل کرد که اگرچه از نظر نظامی در شرایطی ضعیف تر قرار دارد، اما باز هم در صورت مواجهه نظامی می تواند هزینه قابل توجهی به ایالات متحده تحمیل کند. تصمیم ترامپ به عقب نشینی از حمله به ایران احتمالا براساس ارزیابی هوشمندانه مشاوران نظامی او درباره هزینه های رویارویی صورت گرفته است. ایران روی این مساله حساب کرده که ترامپ که در ایالات متحده با انتخابات مواجه است، احتمالا ترجیح می دهد به جای درگیری در یک جنگ جدید در خاورنیانه با آنها مذاکره کند و این شرط بندی اگرچه مخاطره آمیز بوده، اما ظاهرا موفقیت آمیز است.
این پیشینه سفر ظریف به بیاریتز است. اگرچه برخی رسانه ها اصرار داشتند که این دیدار را «غیرمنتظره» بخوانند، اما حقیقتا غیرمنتظره نبود. فرانسوی ها مطمئنا از پیش درباره آن با آمریکایی ها هماهنگ بودند. این واقعیت که ظریف به فرانسه سفر کرده حاکی از آن است که ترامپ احتمالا آمادگی برداشتن یک سری قدم های اساسی برای تعلیق محاصره اقتصادی علیه ایران را دارد. تصور سفر ظریف به بیاریتز در شرایطی غیر از این دشوار است: دیپلماسی ایران هرگز تلاش برای به دست آوردن فرصتی برای ثبت عکس های دو نفره نبوده است. به علاوه، آنچه که به واکنش عصبی آنهایی که از بحران سود می برند از جمله بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، منجر شد نیز همین چشم انداز گفت و گو بین آمریکا و ایران بود.
به گفته عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، ایالات متحده در تسهیل تحریم های نفتی علیه ایران میزانی انعطاف پذیری نشان داده است. این به طور بالقوه می تواند راه مذاکرات مستقیم بین واشنگتن و تهران را باز کند. این همچنین باورها مبنی بر اینکه آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران، به دلیل مشکلات ایدئولوژیک مانع از مذاکرات می شود را رد می کند. در حقیقت، موضع ایران از همان ابتدای امر یکسان بوده است: اگر ایالات متحده در جنگ اقتصادی خود علیه ایران آتش بس اعلام کند، ایران آماده مذاکره خواهد بود.
این موضع گیری غیر منطقی نیست. تمایل ترامپ برای دیدار با روحانی قابل درک است چرا که می تواند اعتبار او را به عنوان یک معامله کننده غیر قابل پیش بینی و کارآمد بالا ببرد. با این حال، روحانی در نبود امتیازاتی حقیقی برای ایران هیچ دلیلی برای کمک به ترامپ در این زمینه نخواهد داشت. و درست همانند ترامپ، روحانی هم مجبور است به تاثیرات چنین دیداری در داخل کشورش فکر کند: ایرا در سال 2020 شاهد انتخابات مجلس و در سال 2021 شاهد انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. تعریف و تمجیدهایی که ترامپ از کیم جونگ اون کرد، هیچ کمک سیاسی ای به روحانی و میانه روها نمی کند، اما بهبود در وضعیت اقتصادی ایران هر چند ناکافی باشد، اما کمک بزرگی به جبهه میانه رو خواهد کرد.
از این رو، استراتژی ایران که توسط ظریف و گروه دیپلماتیک او به اجرا گذاشته شده، عامل کشاندن دولت به آستانه مذاکرات مستقیم با ایالات متحده در شرایطی نسبتا مساوی را دارد. اکنون نوبت بازی برای انجام مذاکرات و موفقیت آنها با ایالات متحده است. ترامپ جدای از شروع مذاکرات، باید کارشکن ها در ایالات متحده و خاورمیانه را نیز خاموش کند و نوعی تسکین اقتصادی برای ایران فراهم آورد.
منبع: لوبه لوگ / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :