چرا پمپئو در قبال تهران عقب نشست؟
تحلیل آخرین مواضع امریکا در مذاکره با ایران
نویسنده: محمد حسین ادیب، اقتصاددان و استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: قسمت اول و دوم این تحلیل به وسیله یک نفر از تیم تحقیق محمد حسین ادیب تدوین شده که تخصص علوم سیاسی دارد و قسمت سوم بوسیله بقیه تیم تحقیق تهیه شده است.
قسمت اول:
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سوئیس اظهار داشت :«ما از آنها میخواهیم تا از برنامه ساخت سلاح هستهای دست بکشند و برای همیشه مهر توقف بر آن بزنند. ما خواهان آن هستیم که آنها ساخت سامانه موشکیشان به شیوههایی که تهدیدی برای نقاطی چون سوئیس است را متوقف کنند.»
جمله پمپئو در خصوص سامانه موشکی ایران به چه معناست؟ اینکه سامانه موشکی ایران تهدیدی علیه کشورهایی مثل سوئیس نباشد چه مفهومی دارد؟
ایران با مصوبه شورای امنیت ملی، ساخت موشک با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر را ممنوع کرده است، تولید موشک با برد کمتر از ۲۰۰۰ کیلومتر، تنها خاورمیانه را در برد موشکی ایران قرار می دهد.
گفتار پمپئو یک عقب نشینی آشکار در مواضع امریکاست، چیزی را که ایران در خصوص آن، مصوبه شورای امنیت ملی دارد، پمپئو به عنوان خواسته آمریکا مطرح می کند، برای اینکه سامانه موشکی ایران، تهدیدی علیه کشورهایی مثل سوئیس نباشد، باید برد سامانه موشکی ایران به ۲۰۰۰ کیلومتر محدود شود که مصوبه شورای امنیت ملی دارد.
پمپئو قبلا ۱۲ خواسته مطرح می کرد و اکنون در یک عقب نشنینی آشکار آن را به دو خواسته تغییر داده است، خواسته اول که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد، ایران در بالاترین سطح اعلام کرده که منع شرعی دارد. خواسته دوم، مصوبه شورای امنیت ملی دارد. آشکارا امریکا از همه مواضع ۱۲ گانه عقب نشسته است. پیشنهاد کلی ترامپ برای مذاکره فاقد جزئیات بود اکنون، پمپئو جزئیات را اعلام کرد.
قسمت دوم:
استراتژی امنیتی آمریکا برای ده سال آینده اعلام شده است. در استراتژی ده ساله امنیتی آمریکا آمده است که مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به شرق آسیا منتقل می شود. لذا راهبرد آمریکا خروج از خاورمیانه است، ترامپ دارد مرحله به مرحله از خاورمیانه خارج می شود.
ایجاد جنگ جدید در خاورمیانه، با راهبرد آمریکا برای انتقال مرکز ثقل سیاست خارجی به شرق آسیا سازگاری ندارد. مطالب پمپئو در سوئیس با استراتژی ده سال امنیتی آمریکا، انطباق دارد. امریکا طوری با ایران وارد مواجهه می شود که با استراتژی ده ساله امنیتی آن در خصوص خروج از خاورمیانه ناسازگار نباشد.
قسمت سوم:
آمریکا ۴۴ میلیون بازنشسته دارد، تامین زندگی ۴۴ میلیون بازنشسته آن هم با استاندارد زندگی در آمریکا، اقتصاد آمریکا را تضعیف کرده است. اقتصاد آمریکا حبابی شده است. استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد از جنگ جهانی اول تا کنون اقتصاد آمریکا ده بار حبابی شده و هر ده بار فدرال رزرو با افزایس نرخ بهره حباب را تراکانده است.
اکنون نیر فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره حباب را می ترکاند. تراکاندن حباب با افزایش نرخ بهره حاصل می شود و افزایش نرخ بهره نیز با کاهش حجم دلار کاغذی در آمریکا تحصیل می شود.
به زبان بسیار ساده، برای بالابردن نرخ بهره باید حجم پول در اقتصاد را کم کرد، برای کم کردن حجم پول باید تراز بانک مرکزی آمریکا را نزولی کرد، تراز بانک مرکزی نشان می دهد که چقدر دلار کاغذی در دنیا وجود دارد، سال گذشته ۴۴۰۰میلیارد دلار در دنیا دلار کاغذی بود و اکنون ۳۸۵۱میلیارد دلار موجود است. عدد ۴۴۰۰میلیارد دلار ماهانه رو به کاهش است این یعنی؛ فدرال رزرو به سمت تراکاندن حباب خیز برداشته است. اگر تراز به ۳۵۰۰ برسد چراغ خطر سقوط اقتصاد جهانی روشن شده است.
– نخست وزیر قبلی انگلیس وقتی تراز اولین کاهش خود را تجربه کرد گفت چراغ خطر سقوط اقتصاد جهانی روشن شده است. مخالفین حزب محافظه کار در انگلیس (حزب کارگر) گفتند چراغ خطر سقوط حزب محافظه کار روشن شده، رهبران حزب کارگر نفهمیدند نخست وزیر چه گفته است.
– یک هفته بعد رئیس قبلی بانک مرکزی انگلیس، در کتاب جدیدی که منتشر کرد گفت اگر نظام بانکی غرب اصلاح نشود بحران دیگری در پیش است.
عدد ۳۵۰۰ را به خاطر داشته باشید. غیر ممکن است تراز به سمت ۳۵۰۰ حرکت کند و الویت های سیاست خارجی آمریکا، بر اساس الویت های عربستان تعیین شود. عربستان برای امریکا ارزشی بیشتر از یک گاو شیرده ندارد. حرکت تراز به سمت ۳۵۰۰، سیاست خارجی آمریکا را تحت الشعاع سیاست داخلی قرار می دهد.
درست زمانی که به سبب تامین زندگی ۴۴ میلیون بازنشسته، اقتصاد آمریکا به نفس افتاده است و خیز برداشتن برای تراکاندن حباب، به آمریکای ضعیف می انجامد، ایجاد یک بحران سنگین با ایران، به تضعیف بیشتر آمریکا انجامیده و بعید است که آمریکا به آن ورود کند.
نظر شما :