۵ افسانه درباره آنچه اروپایی ها می خواهند
سرنوشت اتحادیه اروپا در انتخابات ماه مه (بخش پنجم)
نویسندگان: آیوِن کرَستِو، مارک لِنِرد و سوسی دنیسِن
دیپلماسی ایرانی: اکنون که احزاب سیاسی اروپا کمپین برای انتخابات پارلمان اروپایی را آغاز کرده اند، به نظر می رسد که استراتژی های خود را بر مبنای درس های گرفته شده از رای گیری های اخیری که شاهد بوده اند، برگزیت، ترامپ، ویکتور اوربان و امانوئل ماکرون انتظارات خود و نخبگان را تغییر داده اند. در نتیجه، 5 تفکر گمراه کننده درباره شکل سیاست گذاری اروپایی به موضوع اصلی مناظرات تبدیل شده است. اولین افسانه این است که این انتخابات سقوط به سیاست های قبیله ای خواهد بود. دومین افسانه این است که تقسیم بدنی قدیم چپ و راست جای خود را به تقسیم بندی بین طرفداران اروپا و ملی گرایان یا طرفداران اروپای باز یا بسته می دهد. افسانه سوم این است که انتخابات پارلمان اروپایی به مثابه یک همه پرسی درباره مهاجرت است. اما واقعیت این است که مجموعه ای از مسائل به طور همزمان در ذهن رای دهندگان می چرخد.
بنن، اوربان و متئو سالئینی رهبر حزب لیگ همگی سعی کردند انتخابات را به یک همه پرسی درباره مهاجرت تبدیل و با حامیان تمامیت ارضی یک ائتلاف تشکیل دهند و اتحادیه اروپا را از داخل فرو بپاشانند. آنها بر این باورند که بحران مهاجرتی سال 2015 اتحادیه اروپا فضای سیاسی منطقه را تغییر داده و آغاز یک تغییر اساسی و دائمی بوده و احزاب جریان اصلی را در موضع دفاعی قرار داده و به موضوع اصلی دل نگرانی اروپایی ها درباره هویت تبدیل گشته است.
اما یافته های این تحقیقات نشان می دهد که جهان سال 2019 کاملا متفاوت از سال 2015 است. در این نظرسنجی از رای دهندگان پرسیده شد که بزرگ ترین تهدیدها برای اتحادیه اروپا را چه چیزهایی می دانند و چه مسائلی بیشترین نگرانی را در آنها ایجاد می کند و چه نتیجه ای را برای انتخابات خوب می دانند؟ به سه دلیل کمپین «قلعه اتحادیه اروپا» در این انتخابات یک استراتژی برنده به شمار نمی رود.
اول اینکه مهاجرت یک مسئله تعیین کننده نیست. تحقیقات نشان می دهد که اکثریت مردم در هر یک از کشورهایی که نظرسنجی در آنها برگزار شده، مهاجرات را مشکل اول یا دوم پیش روی کشور خود نمی دانند. مجارستان تنها کشوری است که هنوز در آن مهاجرت تهدید اصلی برای اتحادیه اروپا انگاشته می شود. باتوجه به جریان مداوم تبلیغاتی که اوربان در رسانه های تحت کنترل خود به راه انداخته بود، این مساله چندان جای تعجب ندارد. اما در همه 14 کشور دیگر اروپایی دست کم 5 موضوع دیگر به همان اندازه مهاجرت یا بیشتر از آن برای شهروندان مهم است. این انتخابات به جای آنکه یک همه پرسی درباره مهاجرت باشد، جایی برای تصمیم گیری رای دهندگان اروپایی درباره 6 مساله انتخاباتی اروپایی است که مهاجرت جزو آنها نیست.
نظرسنجی ها نشان می دهد که بیشتر اروپایی ها از افراط گرایی اسلامی بیش از هر تهدید دیگری می ترسند؛ اما این بدان معنا نیست که یک حزب سیاسی با اتخاذ موضع ضد مهاجرتی می توانند چنین رای دهندگانی را به خود جذب کند: افراط گرایی اسلامی بیشتر برای رای دهندگانی نگران کننده است که به احزاب میانه و راست میانه گرایش دارند و نه احزاب مخالف سیستم که بیشتر نگران مهاجرت و شمار افرادی هستند که وارد اروپا می شوند. در همین حال، آنهایی که مخالف مهاجرت هستند عمدتا از احزاب راست افراطی همچون آلترناتیوی برای آلمان و حزب آزادی اتریش حمایت می کنند. مساله قابل توجه دیگر اینکه افراط گرایی اسلامی به ویژه برای افرادی نگران کننده است که خود را کاتولیک یا پروتستان می دانند و این مساله از اهمیت ادغام و همبستگی سیاست های اجتماعی برای این رای دهندگان حکایت دارد و این در حالی است که ملی گرایی بیشتر در میان افراد غیر مذهبی یک نگرانی عمده به شمار می رود.
از دیگر مسائلی که بر اهمیت مهاجرت در انتخابات سایه انداخته نگرانی از این مساله است که ملی گرایی به فروپاشی اتحادیه اروپا منجر شود. رای دهندگان در اتریش، دانمارک، آلمان، یونان، هلند، لهستان و اسپانیا به این مساله بیشتر یا دست کم به اندازه مهاجرت اهمیت می دهند. ملی گرایی به ویژه برای رای دهندگانی اهمیت دارد که گفته اند احتمالا در انتخابات شرکت می کنند.
در ایتالیا، رومانی، یونان و اسلواکی، اقتصاد یک موضوع بسیار مهم به شمار می رود. در هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به استثنای دانمارک و آلمان، تنها شمار اندکی از رای دهندگان باور دارند که شرایط اقتصادی آنها خوب است.
در کمال شگفتی یکی دیگر از مسائل مهم برای رای دهندگان تغییرات آب و هوایی است. تنها دانمارکی ها این مساله را یکی از دو تهدید بزرگ پیش روی خود می دانند، اما زمانی که در نظرسنجی درباره تغییرات جوی به طور مجزا سوال پرسیده شده، اکثریت شرکت کنندگان در 14 کشور آن را مساله ای مهم خوانده اند. آخرین موضوع نگرانی هم در سوئد، دانمارک، جمهوری چک، لهستان و رومانی، روسیه است.
یک دلیل دیگر هم وجود دارد که سبب می شود مهاجرت به عنوان یک انگیزه اصلی برای حضور پای صندوق های انتخاباتی عمل نکند: حتی آنهایی که مهاجرت را یک مساله مهم می پندارند، اساسا منظور متفاوتی از آنچه عموما تلقی می شود دارند. در برخی کشورها برای شرکت کنندگان در نظرسنجی ها معنای «مهاجرت» بین آنهایی که وارد کشور می شوند و آنهایی که از کشور خارج می شوند، تفاوت دارد چراکه آنها نگران کاهش جمعیت ملی هستند. در حالی که شمال و غرب اروپا همچنان نگران ورود خارجی ها هستند، در یونان، ایتالیا، اسپانیا، مجارستان، لهستان و رومانی این نگرانی بیشتر درباره خروج شهروندان از کشور است. یافته قابل توجه در این نظرسنجی ها این است که عمده افراد در این کشورها خواستار آن هستند که دولت هایشان خروج شهروندان را از کشور برای مدت زمان طولانی، غیرقانونی کنند. در اروپایی که در هم شکستن مرزها و ارتقای سفر آزاد را افتخار خود می داند، چنین تمایلاتی برای زندانی کردن شهروندان شوکه کننده است. در رومانی در یک دهه گذشته از هر پنج نفر یک نفر کشور خود را ترک کرده است. آنهایی که در کشور مانده اند ظاهرا آماده اند تا یک دیوار مهاجرتی برای خود بسازند و این در حالی است که سه دهه از سقوط دیوار برلین می گذرد.
تحلیل ها نشان می دهند که نگرانی درباره مهاجرت بسیار کمتر از دیگر مسائل از جمله ترس از ملی گرایی، یک محرک برای شرکت در انتخابات پارلمانی اروپا به شمار می روند. مهاجرت هم به طور خاص از دیگر نگرانی ها از جمله اقتصاد، جمعیت یا تغییرات آب و هوایی جدا نیست.
این مساله می تواند بازتابی از برخی از بزرگ ترین تغییرات در فضای سیاسی از سال 2015 تاکنون باشد. این بدان معنا نیست که احزاب جریان اصلی باید درباره مهاجرت سکوت کنند، بلکه آنها باید فراتر از کنترل مرزها بیندیشند و باید به مسائلی همچون نگرانی فرهنگی، نظارتی و اطلاعاتی و همچنین مسائل مربوط به شهروندی و زبان توجه کنند. این یک چالش بزرگ برای آنهاست، اما غلبه بر آن می تواند به عادی سازی سیاست گذاری ها در کشورهای متمرکز بر مهاجرت تاثیرگذار باشد. چنین مساله ای یک ضربه نهایی به اوربان و سالوینی است و شاید حتی بتواند بنن را به بستن بار خود و بازگشت به ایالات متحده قانع سازد. (این مطلب ادامه دارد)
منبع: شورای اروپایی در روابط خارجی / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :