۵ افسانه درباره آنچه اروپایی ها می خواهند
سرنوشت اتحادیه اروپا در انتخابات ماه مه (بخش چهارم)+نمودار
نویسندگان: آیوِن کرَستِو، مارک لِنِرد و سوسی دنیسِن
دیپلماسی ایرانی: نظام سیاسی اروپایی به جای اینکه از یک جامعه انتخاباتی پایدار و قابل پیش بینی و شهروندانی تشکیل شده باشد که به احزاب سیاسی مشخص گرایش دارند، به یک میدان جنگ غیر قابل پیش بینی تبدیل شده است که در آن به طور مداوم میان گروه های مختلف اتحادهایی تشکیل می شود و از هم می پاشد. برخی گروه ها توسط رهبرانی تازه کار تشکیل شده اند و برخی دیگر توسط رهبرانی قدرتمند هدایت می شوند. در این رقابت بی رحمانه بر سر نفوذ، بسیاری به استفاده از تاکتیک های فریب کارانه و تئوری های توطئه برای به دست آوردن برتری گرایش دارند. از این نظر، سیاست گذاری های اروپایی کمتر به آرمان های دموکراسی آتنی و بیشتر به بازی تاج و تخت شبیه شده است.
در تجزیه و تحلیل نظرسنجی ها درباره اینکه نگرش به نظام سیاسی در سطوح ملی و اروپایی جواب می دهد یا خیر، چهار گروه بزرگ را در میان رای دهندگان اروپایی شناسایی کردیم:
خاندان استارک (آنهایی که به سیستم ایمان دارند): این گروه همچنان باور دارد که سیستم هم در سطح ملی و هم در سطح اروپایی جواب می دهد. برای آنها، سیاست مطابق قوانین متداول می تواند عملی باشد. آنها می توانند با رای دادن صدای خود را به گوش مسئولین برسانند و بر آینده تاثیر بگذارند. در بازی تاج و تخت خاندان استارک همچنان به هنجارها و آداب و رسوم سنتی اهمیت می داد و این در حالی بود که خاندان لنیستر و دیگر خانواده ها این قوانین را نادیده می گرفتند. (24 درصد از جامعه انتخاباتی اروپایی را تشکیل می دهند و بیشتر در آلمان، دانمارک و سوئد هستند. شماری از آنها را هم می توان در اتریش، مجارستان و جمهوری چک یافت.)
گنجشک ها: این افراد امید خود را هم به سیستم های سیاسی ملی و هم به اتحادیه اروپا از دست داده اند چون فکر می کنند که همه نظام های سیاسی در هم شکسته اند و نمی توانند هیچ نتیجه خوبی داشته باشند. از این رو، تنها راه حل از نظر آنها انقلاب است؛ یک انقلاب مردمی که جامعه را پاکسازی کند و شروعی جدید باشد. این دیدگاه گنجشک اعظم در بازی تاج و تخت است که جنبش سیاسی وارونه آن از خشونت برای در هم شکستن نخبگان فاسدی استفاده می کند که برای چندین قرن زندگی سیاسی را تحت کنترل داشته اند. (38 درصد از جامعه انتخاباتی اروپایی را تشکیل می دهند و در فرانسه، یونان و ایتالیا قدرت دارند.)
حامیان دنریس (حامیان اروپا که از قافله عقب مانده اند): همانند دنریس تارگرین، مادر اژدها که برده ها را آزاد می کند، این افراد هم امیدوارند که اروپایی ها را از رنج هایشان در محدودیت های کشوری از طریق دیدگاه مثبت بین المللی آزاد کنند؛ این افراد به دنبال نجات در یک پروژه فراملیتی هستند. آنها تصور می کنند که سیستم های ملی در هم شکسته اند و به سیستم سیاسی بروکسل به دیده درمانی برای مشکلات سیستم داخلی کشورهای خود می نگرند. (24 درصد از جامعه انتخاباتی را تشکیل می دهند و بیشترین تمرکز جمعیتی آنها در اتریش، جمهوری چک، هلند و سوئد هستند.)
مردم آزاد (ملی گراهای مخالف اروپا): این افراد فکر می کنند که اتحادیه اروپا توهمی خطرناک است که حاکمیت ملی را تضعیف می کند. آنها می خواهند حاکمیت کشورشان به آن بازگردد. به این ترتیب، آنها نیروهای آزاد مستقل به شمار می روند که به مقاومت فردی در برابر تلاش های آرمان گرایانه برای متحد کردن بشریت یا ایجاد اتحادهای بزرگ با دیگر رهبران سیاسی ارزش می نهند. (14 درصد از رای دهندگان اروپایی را می توان متعلق به این دسته دانست که بیشتر آنها در اتریش، دانمارک و ایتالیا هستند.)
بهترین ابزار برای پیش بینی چگونگی برخورد رای دهندگان با برخی از مهمترین چالش های پیش روی اروپا می تواند همین بررسی این چهار گروه و احزابی باشد که هر یک از آنها تمایل دارد از آن حمایت کند. تفاوت اصلی آنها در این نیست که چه کسی یک اروپای باز می خواهد و چه کسی اروپای بسته را ترجیح می دهد، بلکه تفاوت بین رای دهندگانی است که فکر می کنند سیستم در هم شکسته است یا اینکه شرایط موجود اساسا جواب می دهد. در این رابطه فرانسه و دانمارک درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند؛ 69 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی از فرانسه بر این عقیده اند که سیستم ملی و اروپایی هر دو در هم شکسته اند اما 55 درصد شرکت کنندگان دانمارکی باور دارند که هر دو سیستم به خوبی کار می کنند. شرایط به شدت رنگ و بوی محلی دارد و لزوما به تغییر علیه احزاب جریان اصلی نمی انجامد. در کشورهایی که ضد اروپایی ها قدرت را در دست دارند، خودشان وضعیت موجود به شمار می روند؛ اما نفوذ آنها بیشتر در کشورهایی است که در آن اپوزیسیون به شمار می روند. به هر حال، درس کلیدی این مطالعات این است که موفقیت در این انتخابات به توانایی فردی در معرفی خود به عنوان یک عنصر تغییر دهنده بستگی دارد. همه چیز به پیشنهاد موضعی خود در ارتباط با مسائلی مربوط می شود که برای مردم اهمیت دارد. اما مساله ای که به همان اندازه مهم است این است که رای دهندگان اعتماد کنند که سیاستمداران توانایی ایجاد چنین تغییراتی را دارند. (این مطلب ادامه دارد)
منبع: شورای اروپایی در روابط خارجی / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :