تاثیر اتهامات تروریستی علیه ایران بر مناسبات آتی تهران با قاره سبز
واکنش تهران، تعیین کننده میزان و سطح مناسبات آتی ایران و اروپا خواهد بود
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – اگرچه دیروز (چهارشنبه) وین میزبان نشست کمیسیون مشترک برجام با حضور نمایندگان ایران و 1+4 بود، اما از آن سو تنش های دیپلماتیک تهران با برخی از کشورهای اروپایی مانند هلند نیز امکان تحت الشعاع قرار دادن حمایت های اروپایی ها را از توافق هسته ای شکل داده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی تاثیر اتهامات تروریستی بر مناسبات ایران و اروپا و نیز تلاش های قاره سبز برای حفظ توافق هسته ای و حمایت از ایران در برابر تحریم های ایالات متحده آمریکا، گفت و گویی را با علی بیگدلی، استاد دانشگاه، نویسنده، کارشناس مسائل بین الملل و پژوشگر حوزه اروپا ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
از نگاه شما آیا بهره برداری از برخی اتهامات تروریستی به تهران در برهه کنونی که در روزهای اخیر به تنش دیپلماتیک میان تهران و آمستردام منجر شده است، میتواند در راستای افول مناسبات ایران و اروپا تعبیر و تفسیر شود؟
فارغ از این که مسئله اتهام تروریستی به ایران تا چه اندازه صحیح است، من اعتقاد دارم که اکنون این اتهامات در راستای ایجاد تنش میان ایران با قاره سبز اثرات سوء خود را داشته است. هرچند که من اعتقاد دارم این دست حوادث تروریستی با برنامه ریزی دقیق سرویسهای امنیتی و جاسوسی اسرائیل صورت گرفته است، اما به هر حال اکنون این اتهام متوجه تهران است و با رفتار اخیر آمستردام نیز دایره و کانون تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک برای ایران هراسی و اتهام افکنی به تهران افزایش پیدا کرده است. از آن سو اقدام تهران نیز به عنوان کاتالیزور این پروسه عمل می کند. من در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم که ما اکنون در شرایطی قرار داریم که نباید اروپا را از دست بدهیم، چرا که قاره سبز حلقه وصل تلاشهای ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی خواهد بود و می تواند دایره فشارهای بر ایران را به شدت افزایش دهد. به عبارت دیگر اگر اتحادیه اروپا نیز به جبهه واشنگتن، ریاض و تل آویو بپیوندد دیگر بستر و فضای لازم برای ایجاد نهایت فشار بر ایران شکل خواهد گرفت. پس حتی المقدور نباید با برخی بحرانسازی ها و یا اقدامات و مواضع تند به این فضاسازی ها دامن بزنیم. به خصوص این که اکنون ساز و کار مد نظر سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان موسوم به اینستکس در حمایت از ایران برای تقابل با تحریم های آمریکایی نیز با برخی از پیش شرط ها همراه شده است. لذا در پاسخ به سوال شما ما باید به سمت و سویی حرکت کنیم که اگر پروسه و برنامه جدی برای ایجاد تنش و افول مناسبات ایران و اروپا در سایه برخی اتهامات تروریستی در دستور کار کاخ سفید قرار دارد با تلاشهای دیپلماتیک تهران به شکست برسد شود. یعنی باید به گونه ای عمل کرد که بهانههای افزایش این تنش را از قاره سبز گرفته شود که یکی از آن به تصویب لوایح چهارگانه بازمیگردد. این اقدام میتواند بسترسازی مناسبی در خصوص ایجاد فضای مثبت همکاری میان ایران و اروپا را شکل کرد. از سوی دیگر تهران در خصوص برخی اقدامات تروریستی باید روشنگری های لازم خود را داشته باشد تا بتواند از موضع انفعال و پاسخ گویی خارج شود و برخی از کشورهای اروپایی را در شرایط پاسخ گویی قرار دهد.
این دست از اتهامات تروریستی تا چه اندازه میتواند پروسه ایجاد شکاف میان ایران و اروپا را متناسب با اهداف ایالات متحده آمریکا پیش ببرد؟
به هر حال نباید این نکته مهم را نادیده گرفت اشخاصی که ترور شده اند همواره از جانب جمهوری اسلامی ایران تحت تعقیب بودند و اکنون همین مسئله به عنوان یکی از محورهای تبلیغات رسانه ای از جانب اروپا با تحریک اسرائیل و عربستان سعودی در حال پیگیری است و احتمال دارد این پروسه در آینده نیز تشدید شود. فلذا اتفاقاً اگر تهران به جای این که مدیریت تنش را در دستور کار قرار دهد به دنبال تکرار اقداماتی نظیر آن چه در مناسباتش با هلند پیش آمده است باشد، باید عنوان کرد که متاسفانه این مسئله بستر و بهانه لازم را به تروئیکای ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل با بازیگری برخی از کشورهای اروپایی خواهد داد که از اتهامات تروریستی یکی پس از دیگری به گونه ای بهره برداری کنند که در نهایت سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان را وادار به اتخاذ موضع خود در قبال ایران کند، کما این که تاکنون اروپایی ها تحریم های مربوط به حقوق بشر ایران را حفظ کردهاند. همین مسئله سبب خواهد شد که پروسه حمایت قاره سبز از برجام نیز تحت الشعاع قرار گیرد. در این صورت آن چه در نهایت شکل خواهد گرفت انزوای ایران خواهد بود.
درسایه بیانیه ۱۱ بندی نشست کمیسیون مشترک برجام در وین که دیروز (چهارشنبه) برگزار شد بر عزم 1+4 برای همکاری اقتصادی با ایران سخن به میان آمد. آیا این مناسبات در تقابل با تلاشهای دیگر کشورهای اروپایی مانند هلند می تواند پروسه تنش میان تهران و قاره سبز را ناکام بگذارد؟
همان گونه که اشاره داشتند دایره تلاش های آمریکا، عربستان و اسرائیل تنها به هلند محدود نمی شود و امکان تکرار آن از جانب برخی کشورهای دیگر وجود دارد. نکته مهمتر ناظر بر این واقعیت است که حتی خود آلمان، فرانسه و انگلستان نیز در خصوص مسئله تروریسم، نفوذ منطقه ای و حقوق بشر و حتی دامن زدن به ایران هراسی تا اندازه ای با مواضع ایالات متحده آمریکا همراهی خود را داشتهاند. لذا فعالیت ها و کوشش های دیپلماتیک برلین، پاریس و لندن در نشست کمیسیون مشترک برجام در وین به معنای مواضع مثبت این سه بازیگر در خصوص اتهامات تروریستی ایران نیست. در نتیجه باید دید که در آینده تلاشهای این سه کشور برای بقای روابط با ایران میتواند در برابر برنامه ریزی و فشارهای ایالات متحده آمریکا برای جدایی قاره سبز از تهران کارگر باشد یا خیر؟ اگر این سه کشور نتوانند تقابل جدی با فشارهای ایالات متحده آمریکا داشته باشند یقیناً در راستای اتهامات تروریستی علیه ایران، بهانه لازم را برای جدایی و یا حداقل کم کاری در خصوص اجابت انتظارات ایران را در دستور کار خواهند داشت، به ویژه که به نظر نمیرسد اروپایی ها بخواهند در سایه حمایت از ایران، هزینه های جدی را هم صرف کنند.
پس با این تفاسیر مناسبات اروپا و آمریکا است که تعیین کننده سطح و میزان همکاری قاره ساز با ایران خواهد بود؟
در خصوص سوال مهم شما چند نکته مهم وجود دارد که باید مد نظر قرار داد. اگر چه اکنون سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به همراه چین و روسیه همچنان به دنبال حفظ برجام و تقابل با تحریم های آمریکا علیه ایران هستند، اما رفتار و اقدامات ایران نیز میتواند متغیر بسیار مهمی در به شکست کشاندن پروسه قطع و یا افول روابط ایران و اروپا باشد. پس این تهران است که میتواند با یک دیپلماسی دقیق، منعطف و هوشمند سمت و سوی روابط ایران و اروپا را تعیین کند. به هرحال باید بپذیریم که دیپلماسی یک بازی یک نفره نیست و منافع گروهی در آن باید دیده شود. از این رو تهران باید در قبال امتیازاتی که میخواهد، امتیازاتی بدهد. نکته دیگر به مناسبات داخلی ایالات متحده بازمیگردد. در این راستا باید دید که شرایط سیاسی آمریکا تا چه اندازه می تواند تلاش های دونالد ترامپ و کاخ سفید را در حوزه سیاست خارجی تحتالشعاع قرار دهد؛ خصوصا اکنون با شکست نیم بندی که در مذاکرات آمریکا و کره شمالی شکل گرفته است، دایره فشارها بر دونالد ترامپ افزایش یافته است و حتی زمزمه تحقیقات جدید و استیضاح او مطرح شده است. هرچند که این مهم کمی دور از واقعیت است، اما نمی توان آن را نیز از نظر دور داشت. از آن گذشته یقیناً تحولات منطقه خاورمیانه و غرب آسیا نیز به عنوان یکی از عوامل مهم دیگر در تعیین میزان همکاری قاره سبز های ایران نقش بسزایی دارد؛ به خصوصی دو پرونده سوریه و یمن به عنوان یکی از دغدغه های جدی قاره سبز از ابعاد امنیتی، سیاسی و حتی اجتماعی اهمیت بالایی دارد. از این رو هر اقدام تهران می تواند واکنش مثبت و یا منفی اروپا را در پی داشته باشد که میزان و سطح مناسبات قاره سبز و تهران را تعیین می کند.
نظر شما :