متغیری به نام اسرائیل عامل حاد شدن پرونده تهران
چرا ترامپ با ایران و کره شمالی رفتار متفاوتی دارد؟
صابر گل عنبری، کارشناس مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی - پس از پایان بینتیجه دومین دیدار دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در پنجشنبه گذشته در هانوی ویتنام، این پرسش در اذهان ناظران و تحلیلگران بیشتر از گذشته مطرح شده است که چرا ترامپ در طول ماههای گذشته و به ویژه پس از دیدار اخیر رفتاری نرم با پیونگ یانگ داشته است؛ اما در عین حال سختگیرانه و تهاجمی با ایران برخورد میکند.
در حالی ترامپ همواره از جونگ اون ستایش کرده و روابط با کره شمالی را خوب توصیف کرده که تا به حال پیشرفت بزرگی در مذاکرات دو طرف حاصل نشده است و هم سلاح اتمی کره شمالی پابرجاست و هم تحریمهای آمریکا. با وجود این، ترامپ میگوید که عجلهای برای توافق ندارد، اما برای تشدید فشارها بر ایران بسیار عجله دارد.
در این میان، عدهای میگویند که اگر ایران هم مثل کره شمالی وارد فاز مذاکرات با ترامپ میشد، وی چنین رفتاری را هم با تهران در پیش میگرفت، اما این گونه نیست و دلیل آن هم پیچیدگیهای خاص و منحصر به فرد مسائل مرتبط با ایران به خاطر وجود متغیرهایی است که شرح آن خواهد رفت.
قبل از پاسخ به پرسش پیش گفته درباره دلیل رفتار متفاوت ترامپ، ذکر این نکته بد نیست که با وجود حاصل نشدن توافقی با کره شمالی، اما همین که سایه جنگ و آزمایشهای اتمی از شبه جزیره کره دور شده، خود دستاوردی قابل توجه است و در صورت تداوم این وضعیت میتواند زمینه حصول توافق نهایی را هم فراهم کند.
اما در پاسخ به این پرسش که چرا ترامپ شیوهای متفاوت نسبت به کره شمالی با ایران در پیش گرفته، میتوان گفت که با وجود حادتر بودن پرونده پیونگ یانگ و پیش رفتن آن تا مرز جنگ، اما پرونده ایران پیچیدهتر است، به چند دلیل:
نخست: ماهیت پرونده کرهشمالی مثل پرونده ایران نیست. یکوجهی است و یک بعد دارد و آن هم سلاح اتمی است. اما مساله آمریکا با ایران چندلایه پیچیده دارد. یکی از آنها برنامه هستهای است و چون برجام دیگر لایهها را پوشش نمیداد، نافرجام ماند. برای ایران نقش منطقهای مطرح است، در حالی که کره شمالی هیچ نوع حضور منطقهای در اقلیم خود ندارد.
دوم: در شبه جزیره کره متغیری به نام اسرائیل وجود ندارد و این کار را خیلی آسان میکند، اما در خاورمیانه چنین متغیری به قوت خود در قبال ایران مطرح است. در حقیقت ام المسائل آمریکا با ایران بر سر همین متغیر است و در واقع بقیه مسائل مطرح درباره ایران فرع بر آن است.
سوم: متغیرهای تاثیرگذار در روابط آمریکا و کره شمالی در شبه جزیره کره چون ژاپن و کره جنوبی تفاوتی ماهوی نسبت به متغیرهای خاورمیانهای تاثیرگذار در روابط آمریکا و ایران دارند. این مساله در رفتار ژاپن و کره جنوبی به دنبال اولین دیدار ترامپ و جونگ اون نمود عینی داشت. در حالی که هنوز توافقی در کار نبود، این دو کشور استقبال کرده و مون جائه این، رئیس جمهور کره جنوبی به دیدار همتای کره شمالی خود رفت و دیدارها تداوم یافت. اما برعکس آن، کشورهای درگیر با ایران در منطقه به علت پیچیدگی اختلافات و پروندهها، با وجود این که ایران و آمریکا به توافق برجام دست یافتند، نه تنها هیچ استقبالی از آن نکردند، بلکه در نهایت با لابیگری ترامپ را به خروج از آن ترغیب کردند.
چهارم: به نظر میرسد که در رویکرد سیاست خارجی آمریکا به سمت منطقه پاسیفیک برای مهار چین، اولویت واشنگتن در پیش گرفتن دیپلماسی برای حل نزاع شبه جزیره کره و تمرکز بر هدف عمده این چرخش بیصداست. به این علت که تشدید بحران و ورود به فاز نظامی، این رویکرد آمریکا را کاملا تحت الشعاع خود قرار میدهد و چه بسا از هدف اصلی دور کند و در نهایت از حیز انتفاع بیاندازد.
نظر شما :