ملاقات دونالد ترامپ و شوکت میرضیایف؛

دیدار رهبران آمریکا و ازبکستان پس از ۱۶ سال

۰۲ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۷:۳۰ کد : ۱۹۷۶۷۴۱ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
ولی کالجی عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس): نیاز استراتژیکی و لجستیکی آمریکا برای ادامه عملیات نظامی در افغانستان موجب شد بسیاری از ملاحظات دموکراتیکی و حقوق بشری در قبال کشورهای اقتدارگرایی چون ازبکستان کنار گذاشته شود و این کشورها تبدیل به یک متحد راهبردی برای ایالات متحده شوند.
دیدار رهبران آمریکا و ازبکستان پس از ۱۶ سال

ولی کالجی،*عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)

دیپلماسی ایرانی: با درگذشت ناگهانی اسلام کریم­ف در سپتامبر 2016 (شهریور 1395) و پیروزی از قبل پیش ­بینی شده شوکت میرضیایف در انتخابات ریاست جمهوری ازبکستان در دسامبر ۲۰۱۶ (آذر ۱۳۹۵)، فضای جدید و نسبتاً متفاوتی در عرصه سیاست داخلی و خارجی این کشور مهم آسیای مرکزی شکل گرفته که ملاقات اخیر دونالد ترامپ و شوکت میرضیایف که پس از گذشت ۱۶ سال از دیدار سال 2002 اسلام کریم اف از واشنگتن صورت گرفت، از بارزترین مصادیق تحول در سیاست خارجی ازبکستان دوران شوکت میرضیایف است. این عدد دو رقمی را می توان در فاصله زمانی دیگر ملاقات های دیپلماتیک رهبری جدید ازبکستان نیز مشاهده کرد. سفر میرضیایف به بیشکک قرقیزستان در سپتامبر 2017 (پس از 17 سال)، دیدار تاریخی میرضیایف از دوشنبه تاجیکستان در مارس 2018 (پس از 25 سال) و سفر رئیس جمهور ازبکستان به آنکارا ترکیه در اکتبر ۲۰۱۷ (پس از 20 سال) از یک سو نشان دهنده میزان و سطح انسداد و عدم تحرک سیاست خارجی ازبکستان در دوران اسلام کریم اف و از سویی دیگر تحرک و پویایی سیاست خارجی این کشور در دوره رهبری شوکت میرضیایف است که درصدد است با انجام اصلاحات گسترده داخلی و خارجی، تصویری متفاوت از ازبکستان را به نمایش بگذارد و از طریق تقویت دیپلماسی منطقه ای و بین المللی، سامان بهتری به اوضاع اقتصادی کشوری بدهد که با بیش از 30 میلیون جمعیت، به تنهایی نیمی از جمعیت منطقه آسیای مرکزی را در خود جای داده و از معدود کشورهایی در جهان است که از وضعیت «محصور بودن مضاعف در خشکی» (1) قرار دارد که از چهار جهت جغرافیایی نیازمند عبور از دو کشور برای دسترسی به آب­های آزاد است.

روابط ازبکستان و ایالات متحده آمریکا در بیست و پنج سال گذشته، روابطی به شدت سینوسی و پرفراز و نشیب را تجربه کرده است. در حالی که روابط تاشکند و واشنگتن در دهه 1990 میلادی به ویژه دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون از سطح بسیار پایینی برخوردار بود و دموکرات های حاکم در آن مقطع به شدت منتقد سیاست های اقتدارگرایانه اسلام کریم اف و نقض گسترده حقوق بشر و آزادی های اساسی بودند، با به قدرت رسیدن جمهوری خواهان در آمریکا و به ویژه پس از حوادث تروریستی 11 سال 2001 این روند به صورت قابل توجهی تغییر کرد. به گونه­ای که «چالرز مینس» معتقد بود «ایالات متحده تحت تاثیر حملات یازده سپتامبر، آسیای مرکزی را کشف کرده است».نیاز استراتژیکی و لجستیکی آمریکا برای ادامه عملیات نظامی در افغانستان موجب شد بسیاری از ملاحظات دموکراتیکی و حقوق بشری در قبال کشورهای اقتدارگرایی چون ازبکستان کنار گذاشته شود و این کشورها تبدیل به یک متحد راهبردی برای ایالات متحده شوند. کشورهای منطقه آسیای مرکزی نیز تحولات افغانستان را فرصت گران­سنگی برای خروج از سلطه سنتی روسیه و نزدیکی به جهان غرب و آمریکا می­دانستند و از این­رو، همراهی و همکاری بسیار نزدیکی را با ایالات متحده به نمایش گذاشتند. قرقیزستان پایگاه هوایی ماناس را در اختیار ایالات متحده قرار داد و پیرو سفر کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا به تاشکند که در 7 دسامبر 2001  صورت گرفت، ازبکستان نیز «پایگاه هوایی کارشی- خان­آباد» (3) را در اختیار آمریکا قرار داد. پیرو این تحولات بود که اسلام کریم­اف به واشنگتن رفت و با جرج بوش دیدار نمود. در 12 مارس 2002 میلادی نیز، «کالین پاول» و «عبد­العزیز کامل­اف» (4) وزرای خارجه وقت ایالات متحده و ازبکستان «اعلامیه مشارکت و همکاری استراتژیک آمریکا و ازبکستان» (5) را منتشر نمودند که به روشنی بازتاب تحول و ارتقا سریع در روابط دو کشور در آن مقطع بود.

اما روابط نزدیک و گرم تاشکند و واشنگتن در دوران جرج بوش چندان طولانی نبود و وقوع حوادث خونین اندیجان در 13 می 2005 موجب شد روابط ازبکستان با بسیاری از کشورها دستخوش تغییر و تحول شود که ایالات متحده آمریکا و ترکیه از جمله مهم­ ترین موارد آن به شمار می روند که برآیند آن فاصله زمانی بیست ساله سفر رئیس جمهور ازبکستان به آنکارا در سال 2017 و فاصله 1۶ ساله سفر رهبری ازبکستان به واشنگتن در می 2018 است. بعد از حوادث خونین اندیجان و خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه کارشی- خان­آباد در سال 2005 و به سردی گرائیدن روابط تاشکند با آمریکا، از سطح روابط سیاسی و نیز میزان کمک­های مالی ایالات متحده به دولت اقتدارگرای اسلام کریم­اف به میزان قابل توجهی کاسته شد. در این شرایط، ازبکستان یک بار دیگر به سیاست­های قبل از سال 2001 میلادی برگشت و با نزدیکی به مسکو و  عضویت مجدد در پیمان امنیت دسته جمعی و سازمان همکاری اقتصادی اوراسیا (دو سازمان همسو با سیاست­های روسیه)و نیز خروج از پیمان امنیتی گوام کوشش نمود تا کاهش کمک­های مالی جهان غرب را جبران کند.

روابط ازبکستان و آمریکا پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما به تدریج رو به بهبودی نهاد. اسلام کریم اف در راستای نزدیکی هرچه بیشتر به غرب، کوشش نمود با فاصله گیری از مکانیسم های منطقه ای روس محور، سیگنال هایی را به رهبران غربی به ویژه رهبری جدید ایالات متحده منتقل کند. ازبکستان که در نوامبر 2008 میلادی از ترکیب «جامعه اقتصادی اروسیا» (6) خارج شده بود، در فوریه سال 2009 میلادی با تشکیل نیروهای واکنش سریع در سازمان امنیت دسته جمعی مخالفت نمود، در نشست غیر رسمی سازمان امنیت دسته جمعی در قزاقستان در  12 اوت 2011 میلادی شرکت نکرد و بابروز مشکلات بین آمریکا و قرقیزستان بر سر تمدید اجاره پایگاه نظامی ماناس و انعقاد «توافقنامه مشارکت استراتژیک میان آمریکا و افغانستان» (7) طرح موضوع خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان تا پایان سال 2014 میلادی، اسلام کریم اف را بر آن داشت تا برای دومین بار از عضویت در سازمان امنیت دسته جمعی  در 28 ژوئن 2012 خارج شودو به دنبال آن، پارلمان ازبکستان نیز به پیشنهاد کریم­اف قانون «مفهوم جدید سیاست خارجی ازبکستان­» (8) را به تصویب رساند که بر اساس آن ایجاد پایگاه­های نظامی خارجی در این کشور ممنوع شد. قانونی که اکثر تحلیل­گران منطقه آسیای مرکزی، آن را مقدمه­ای برای همکاری مجدد سیاسی-­ امنیتی ازبکستان با ایالات متحده آمریکا تعبیر کردند.

در این شرایط کوشش مقامات ازبک برای نزدیکی هر چه بیشتر به جهان غرب به ویژه آمریکا از شتاب بیشتری برخوردار شد و تحولات مهمی چون لغو ممنوعیت ورود خانم «گلناره کریم­اف» (9) (­دختر اسلام کریم­اف) به موازات انتصاب وی به عنوان نماینده دائم ازبکستان درسازمان ملل متحد­، لغو تحریم­های اتحادیه اروپا علیه ازبکستان (تحریم­هایی که پس از حوادث اندیجان در سال 2005 میلادی وضع شده بود) و حضور کریم­اف در نشست سران ناتو در بخارست­، توافق در زمینه ایجاد پایگاه نظامی ناتو در شهر «تِرمِز»(10) با توجه به تقویت نیروهای آمریکایی مستقر درافغانستان،موجب آب شدن یخ­های روابط دو طرف گردید. تحت تاثیر تحولات یاد شده به ویژه نیاز شدید ایالات متحده به موقعیت جغرافیایی و ترانزیتی ازبکستان در شبکه توزیع شمالی موجب شد برای نخستین بار پس از سال ۲۰۰۵ میلادی، مقامات بلندپایه آمریکایی وارد ازبکستان شوند و با مقامات ارشد ازبکی از جمله اسلام کریم اف دیدار کنند که در گامی مهم هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در سوم دسامبر ۲۰۱۰ میلادی در تاشکند با اسلام کریم­اف دیدار کرد که نخستین دیدار یک وزیر خارجه آمریکا پس از سال ۲۰۰۵ میلادی به شمار می­رفت. اما مهم­ترین تحول در ۲۲ سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی روی داد که کنگره آمریکا  تحریم­های نظامی علیه دولت ازبکستان را که پس از حوادث اندیجان در سال ۲۰۰۵ میلادی وضع شده بود به دلیل نیاز به همراهی ازبکستان به حالت تعلیق درآورد. این اقدام با انتقاد گسترده در داخل و خارج از آمریکا رو به رو شد. منتقدین بر این باور بودند که رژیم اسلام کریم­اف هیچ­گونه تغییری در رعایت موازین حقوق بشر و ارزش­های دموکراتیک به عمل نیاورده و این اقدام تنها در راستای تقویت دیکتاتوری در ازبکستان است. متعاقب اقدام کنگره، باراک اوباما نیز در 30 سپتامبر 2011 میلادی با اسلام کریم­اف تلفنی صحبت کرد و در 22 اکتبر نیز هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا برای دومین بار در تاشکند با رئیس جمهور ازبکستان دیدار کرد.     

تاثیر این تحولات به روشنی در بودجه سال 2012 میلادی آمریکا قابل مشاهده بود. برای نخستین بار پس از سال 2004 میلادی– یعنی سال قبل از حوادث اندیجان- در لایحه بودجه آمریکا، ردیفی برای کمک­های مالی به ازبکستان در نظر گرفته شد. هرچند این بودجه در چهارچوب حمایت مالی نظامی خارجی (11) و تنها در بخش نظامی و به میزان 100 هزار دلار بود. با وجود این­که در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه، دامنه و میزان بودجه اختصاص یافته، بسیار محدود بود، اما همین امر حاکی از تغییر تدریجی شرایط حاکم بر مناسبات تاشکند- واشنگتن پس از وقوع حوادث خونین اندیجان است. به نظر می­رسید دولت اوباما با اتخاذ سیاست­های نرم و تشویقی،  قصد داشت این کشور مهم آسیای مرکزی را به تدریج به مدار سیاست­های آمریکا در سطح منطقه آسیای مرکزی و جنوبی برگرداند.

در این بین، عواملی چون امضای پیمان استراتژیک آمریکا و افغانستان، خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف از افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی، ناامنی گسترده در مسیر جنوبی (پاکستان) انتقال تجهیزات و سوخت به افغانستان و افزایش اهمیت و ضرورت شبکه توزیع شمالی (12) و رویکردهای واگرایانه دولت قرقیزستان در قبال پایگاه هوایی ماناس، موجب توجه بیش از پیش دولت اوباما به ازبکستان شد و همین امر زمینه را برای انعقاد قرارداد جدید در رابطه با انتقال تجهیزات ناتو و آمریکا به افغانستان از مسیر هوایی ازبکستان در مارس ۲۰۱۲ میلادی فراهم نمود. برطبق این قرارداد که عنوان کامل آن «ترانزیت هوایی تجهیزات و نیروها از طریق جمهوری ازبکستان» (13) بود، ترانزیت محموله ها و پرسنل ارتش آمریکا از طریق کریدور اختصاص یافته توسط طرف ازبک بدون فرود هواپیماها در خاک این کشور به استثنای مواردی نظیر مشکلات فنی هواپیما و حالت های فوق العاده انجام می گیرد.در این میان ترانزیت سلاح های هسته ای، باکتریولوژی و شیمیایی ممنوع اعلام شد. هرچند این قرارداد به مدت یک سال اعتبار داشت، اما در متن قرارداد اشاره شد که در صورت توافق طرفین، این قرارداد به صورت سالانه قابل تمدید خواهد بود. بدین ترتیب مشابه سال ۲۰۰۱ میلادی که ازبکستان حریم هوایی خود را در اختیار آمریکا قرار داده بود، این بار نیز در سال ۲۰۱۲ میلادی، این امکان در اختیار نیروهای آمریکایی و ناتو قرار می­گرفت. پیرو همین قرارداد مهم بود که رابرت بلیک، دستیار ویژه وزیر امور خارجه آمریکا در امور آسیای مرکزی و جنوبی برای چندمین بار در 16 اوت 2012 میلادی در تاشکند با اسلام کریم­اف دیدار کرد. برآیند این تحولات موجب شد طی سال­های اخیر ازبکستان به یکی از راه­های عمده تدارکات نیروهای ناتو در افغانستان تبدیل و حدود ۷۰ درصد مواد سوختی مورد نیاز ناتو در افغانستان از طریق ازبکستان تامین شود.

شاید بتوان مهم ترین تحول در مناسبات تاشکند- واشنگتن در دوران باراک اوباما را میزبانی سمرقند از اجلاس 1+5 یعنی دیدار وزیران امور خارجه پنج کشور آسیای مرکزی و آمریکا در نوامبر 2015 دانست که پس از دیدار جان کری از پایتخت های پنج کشور منطقه برای نخستین بار در شهر تاریخی سمرقند برگزار شد. برگزاری منظم و دوره­ای این اجلاس­ها در سطح منطقه و آمریکا که پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ نیز ادامه یافته است، به روشنی گویای آن است که ایالات متحده به تدریج درصدد نهادینه ساختن مکانیسم ۱+ ۵ در سطح منطقه آسیای مرکزی است که در چهارچوب دو طرح «آسیای مرکزی بزرگ»(14) و «راه ابریشم جدید (15) برای یکپارچگی ژئوپولیتیکی و اقتصادی آسیای مرکزی و آسیای جنوبی به محوریت افغانستان صورت می­گیرد. 

در چنین شرایطی، درگذشت ناگهانی اسلام کریم­اف در سپتامبر 2016 (شهریور 1395) و جانشینی شوکت میرضیایف در دسامبر 2016 (آذر 1395) که تقریباً با تغییر قدرت در آمریکا و روی کارآمدن دونالد ترامپ هم زمان بود، روابط ازبکستان و آمریکا را به تدریج وارد مرحله جدیدی نمود. شوکت میرضیایف در عرصه سیاست خارجی کوشید «تنش زدایی و تغییر در روابط با همسایگان و کشورهای منطقه» را دنبال کند که این امر به طور مشخص در بهبود قابل توجه مناسبات ازبکستان با تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان و نیز بهبود نسبی روابط با ایران و ترکیه دنبال شد. اما در عرصه بین المللی، رویکرد سیاست خارجی ازبکستان بر مبنای«حفظ ثبات و توازن» میان سه قدرت اصلی و تاثیرگذار در منطقه آسیای مرکزی یعنی فدراسیون روسیه،چین،ایالاتمتحده آمریکا قرار گرفت. میرضایف با سفر به مسکو در 4 آوریل 2017 و دیدار از پکن در 11 می 2017 کوشش کرد   روابط ازبکستان با این قدرت بزرگ پیرامونی آسیای مرکزی را در دوران جدید بازتعریف کند که از جمله مهم ترین موارد آن توافق میرضیایف و پوتین برای برگزاری رزمایش مشترک نظامی در خاک ازبکستان بود که پس از سال 2005 دیگر برگزار نشده بود. با این وجود، میرضیایف به موازات عضویت ازبکستان در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع (سی. آی. اس) و سازمان همکاری شانگهای، همچنان از بازگشت به پیمان امنیت دسته جمعی و نیز عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا خودداری کرده که در راستای همان رویکرد کلان «حفظ ثبات و توازن» میان قدرت های بزرگ قابل تحلیل و ارزیابی است.

در امتداد همین رویکرد کلان بود که سفر رسمی شوکت میرضیایف به آمریکا در ۱۵ می ۲۰۱۸ (۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷) و دیدار با دونالد ترامپ صورت گرفت؛ هر چند این دیدار نخستین مواجهه روسای جمهور دو کشور نبود. در حاشیه اجلاس مشترک سران کشورهای اسلامی و آمریکا که در ۳۵ می ۲۰۱۷ در ریاض عربستان سعودی برگزار شده بود، گفتگوی کوتاهی بین ترامپ و میرضیایف صورت گرفت که در آن رئیس جمهور ازبکستان از انجام اصلاحات گسترده اقتصادی در داخل کشور و علاقه مندی به توسعه مناسبات تجارت خارجی صحبت نمود که ظاهراً مورد توجه ترامپ نیز قرار گرفته است و این دیدار کوتاه مقدمه ای بر دیدار رسمی اخیر میرضیایف از واشنگتن شده است. تنها چند روز مانده به این دیدار، مقامات قضایی ازبکستان اقدام به آزادی فحریدین تیلایف، (16) از فعالان حقوق بشر در ۱۲ می ۲۰۱۸ کردند که بیش از چهار سال در زندان بود. بسیاری از ناظران، این اقدام را نوعی چراغ سبز به آمریکا با هدف کاهش منتقدین توسعه مناسبات آمریکا با ازبکستان تلقی می کنند. در جریان سفر جان کری به سمرقند در نوامبر ۲۰۱۵ نیز موضوع آزادی زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر از زندان های ازبکستان دوران اسلام کریم اف مطرح شده بود؛ اما در آن مقطع اتفاق خاصی در این زمینه روی نداده بود. 

میرضیایف که بیش از ۱۳ سال نخست وزیری ازبکستان را در دوره کریم اف تجربه کرده است، در حوزه اقتصادی مخالف حضور نیروهای امنیتی در عرصه فعالیت های اقتصادی است که نمونه بارز آن حذف رستم عنایت اف، رئیس قدرتمند و باسابقه سازمان امنیت ملی ازبکستان در ابتدای سال ۲۰۱۸ میلادی بود. میرضیایف مدافع تجارت آزاد و لیبرال و حمایت از صنایع کوچک، تقویت دیپلماسی اقتصادی و جذب سرمایه گذاری خارجی است و در همین راستا، با جدیت در صدد عضویت کامل ازبکستان در سازمان تجارت جهانی است که این موضوع در دیدار با رئیس جمهور آمریکا مطرح شد و ترامپ نیز قول مساعد را در این زمینه به رئیس جمهور ازبکستان داد. به همین دلیل، موضوعات اقتصادی و تجاری در کانون مذاکرات رهبران دو کشور قرار داشت وترامپ و میرضیایف در مورد گسترش بیش از پیش همکاری های متقابل در زمینه های کشاورزی، انرژی ،شیمی ،مالی، گردشگری ،صنایع نساجی، بهداشت و فن آوری های دیجیتالی به توافق رسیدند و بین شرکت های اقتصادی و تجاری ازبکستان و آمریکا بیش از 20 قرارداد به ارزش 4 میلیارد و 800 میلیون دلار به امضا رسید. اهمیت این قراردادهای اقتصادی از آن جهت است که حجم مبادلات اقتصادی و تجاری ازبکستان و آمریکا بسیار پایین است و ایالات متحده جایگاهی در بین شرکای اصلی تجارت خارجی ازبکستان ندارد. ازبکستان در سال ۲۰۱۶ میلادی، در جایگاه ۱۰۸ صادرکنندگان محصولات به آمریکا و ۱۵۰ واردات از این کشور قرار داشته است. ضمن آن که میزان صادرات آمریکا به ازبکستان در سال ۲۰۱۶ معادل ۳۱۸ میلیون دلار و حجم واردات آمریکا از ازبکستان نیز تنها ۳۱ میلیون دلار بوده است. بنابراین با توجه به رویکردهای تجاری و اقتصادی دونالد ترامپ و شوکت میرضیایف و انعقاد قراردادهای اخیر می توان انتظار بهبود نسبی حجم مبادلات دو کشور را داشت. هرچند، مسائل اداری، بانکی، بیمه، حمل و نقل و مقررات گمرگی همچنان از چالش ها و موانع توسعه مناسبات تجاری و اقتصادی ازبکستان و آمریکا محسوب می شوند که چالشی جدی برای شوکت میرضیایف به شمار می رود که رویای الحاق کامل ازبکستان به سازمان تجارت جهانی را در سر دارد.

نکته جالب  دیگر در دیدار رهبران دو کشور، حمایت ترامپ از توسعه مناسبات با ازبکستان در فرمت C5+1 یعنی مکانیسم 5+1 است که از دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با هدف اجرای یک سیاست هماهنگ و یکپارچه در سطح پنج کشور منطقه آسیای مرکزی شکل گرفته است و با وجود روی کارآمدن ترامپ و مخالفت او با بسیاری از طرح ها و اقدامات دولت اوباما، مکانیسم ۱+۵ همچنان حفظ شده است. افغانستان نیز از محورهای مهم مذاکرات ترامپ و میرضیایف بود. ازبکستان با ۱۳۷ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان به شدت نگران تحرکات اخیر طالبان و داعش در این کشور و سرایت موج تروریسم، افراط گرایی دینی و قاچاق مواد مخدر به داخل کشور است و از این رو، علاوه بر روسیه و چین، خود را نیازمند حمایت مالی، نظامی و لجستیکی آمریکا و پیمان ناتو نیز می بیند. ترامپ در دیدار با میرضیایف، ضمن حمایت از موضع ازبکستان در قبال افغانستان از اعطای کمک های مالی برای اجرای طرح های ترانزیتی و اقتصادی بین دو کشور حمایت کرد که این امر برای عملیاتی ساختن خط آهن مزار شریف ـ هرات و خط برق ۱۰۰۰ مگاوات سرخان ـ پل خمری بسیار حائز اهمیت است.

   در مجموع، دیدار رهبران آمریکا و ازبکستان پس از ۱۶ سال، تحول بسیار مهمی به شمار می رود که گویای عبور دو کشور از وضعیت پرفراز و نشیب ازبکستان دوران اسلام کریم اف است. رهبری جدید ازبکستان در تلاش است تصویری متفاوت از رهبری گذشته را در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی به نمایش بگذارد و در این راستا، تنش زدایی در روابط با همسایگان و کشورهای منطقه (تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکیه و ایران) و حفظ ثبات و موازانه میان فدراسیون روسیه، جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا را با طی دو سال گذشته با جدیت دنبال کرده است. از این رو، سفر اخیر شوکت میرضیایف به واشنگتن را باید در چهارچوب این سیاست کلان رهبری جدید ازبکستان مورد توجه قرار داد و به انتظار نشست تا در عمل، شوکت میرضیایف به عنوان رهبر پرجمعیت ترین کشور منطقه آسیای مرکزی که منزله نقطه تعادل و ثبات در این منطقه محسوب می شود، تا چه میزان قادر است این اهداف را تحقق ببخشد و با توسعه کریدورهای ارتباطی (جاده ای و ریلی)، اصلاحات ساختاری اقتصادی جذب سرمایه گذاری خارجی، زمینه رشد و توسعه اقتصادی و الحاق کامل ازبکستان به سازمان تجارت جهانی را فراهم آورد. 

 

[1] . Doubly landlocked

[2] . Ch. Manes, “America Discovers Central Asia,” Foreign Affairs, Vol. 82, No. 2, March/April 2003, pp. 120-132. 

 

[3]. Karshi-Khanabad Air Base (K-2)

[4]. Adulaziz Kamilov

[5]. United States-Uzbekistan Declaration on the Strategic Partnership and Cooperation Framework

[6] . Eurasian Economic Community

[7] .The U.S.-Afghanistan Strategic Partnership Agreement

[8] . New Concept of Foreign Policy 

[9] . Gulnara Karimova

[10] . Termez

[11]. Foreign Military Financing-FMF

[12]. شبکه توزیع جنوبی مسیر پاکستان به افغانستان بود که به دلیل ناامنی و حملات گسترده و مداوم علیه کاروان های سوخت و تجهیزات ناتو،مسیر دیگری تحت عنوان شبکه توزیع جنوبی از شرق اروپا- دریای سیاه- قفقاز- دریای خزر- آسیای مرکزی- افغانستان از سوی رهبران ناتو تعریف شد که ازبکستان در سال های اخیر نقش بسیار مهمی را در این مسیر ارتباطی ایفا نموده است. 

[13]. Air Transit of Cargo and Personnel through the Territory of the Republic of Uzbekistan

[14]. Greater Central Asia

[15]. New Silk Road

[16]. Fahriddin Tillaev

کلید واژه ها: ازبکستان شوکت میرضیایف دونالد ترامپ ولی کوزه گر کالجی


( ۱ )

نظر شما :