قدرت گرفتن ایران و روسیه در سوریه دیگر فقط دغدغه ترکیه نیست
نیروهای نامرئی اثرگذار بر عفرین و کردها
ام البنی پولاب، دکترای جغرافیای سیاسی و پژوهشگر مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: 20 ژانویه 2018 ترکیه با عملیات "شاخه زیتون" در مقابله با یگان های مدافع خلق (YPG) در عفرین یک بار دیگر وارد صحنه بازی سوریه و منطقه بحران زده خاورمیانه شده و این بار ترس اردوغان از کردها با واهمه از حمایت بیشتر واشنگتن از کردهای سوریه همراه شده است.
شاید عفرین به هنگام صلح تنها منطقه ای کوچک کردنشین در شمال سوریه باشد، اما در شرایط کنونی اهمیت ژئوپلیتیکی آن توانسته با گره زدن منافع کشورهای دخیل در بحران سوریه فاز جدیدی از مناقشات را برای این کشور رقم بزند. کردها نیز به همراه همسایگانشان و قدرتهای بزرگ جهانی در تغییرات ژئوپلیتیکی این بخش از خاورمیانه مشارکت می کنند.
جرج فریدمن در کتاب صد سال آینده می گوید: موضوع ژئوپلیتیک درباره نیروهای گسترده نامرئی است که کشورها و بشریت را تحت فشار قرار می دهد و آنها را وادار می کند به شیوه های مشخصی عمل کنند. بنظر می رسد عفرین مکان مناسبی برای به چالش کشیدن اثرات نیروهای نامرئی مانند منافع ملی هر یک از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بر سرنوشت سوریه و مردم کرد عفرین باشد. نحوه این اثرگذاری به ترتیب زیر خواهد بود:
ترکیه که در چارچوب سیاست خارجی و بر مبنای دفاع از منافع ملی خود مجبور به ورود به عرصه رقابت های میان بازیگران بحران و جنگ داخلی در سوریه شده بود، اینک تنها دغدغه قدرت گیری ایران و روسیه در سوریه را ندارد بلکه از واکنش های ملت کرد عفرین در نزدیکی مرزهای سرزمینی اش در هراس است. بنابراین به بهانه نابودی تروریستها در این بخش از سوریه دست به حملات نظامی زمینی و هوایی وسیع زده است.
ترس از تشکیل یک دولت کرد در سوریه و جدا شدن کردها از بدنه اصلی سوریه اردوغان را بر آن داشته که نگذارد عفرین به دومینویی برای کردهای خاورمیانه تبدیل شود. بنابراین برای از میان برداشتن تهدید کردی هم از قوای همگرایی با قدرتی چون روسیه "به خاطر چراغ سبزش جهت حمله به عفرین" استفاده می کند و هم از واگرایی از امریکا در حلقه ناتو "برای استفاده از تهدید کردها علیه آنکارا" واهمه ای ندارد.
قابل ذکر آنکه کردهای ساکن در کشورهای ایران، سوریه و عراق همواره از تهدیدات ژئوپلیتیکی ترکیه محسوب شده و چالشهای پیش روی آنکارا را به رخ می کشند.
بسیاری بر این باورند که برای اردوغان موجودیت کردها چه در حزب کارگران ترکیه چه در یگان های مدافع خلق کرد و حتی کردی که تنها جرمش استقرار یافتن در منطقه کردنشین است، یکسان است. این در حالی است که اردوغان نقش ترکیه را در این گره سیاسی حفاظت از مرزهای ترکیه اعلام کرده و هدف از ایجاد منطقه ایمن به عمق سی کیلومتر در خاک سوریه را حفاظت از مردم کرد در مقابل تروریست ها و حزب کارگران کردستان که متحد کلیدی امریکا هستند، دانسته است.
روسیه: اگرچه برای روسیه همین قدر که منافع ترکیه در عفرین در مقابل منافع امریکا قرار می گیرد کفایت می کند، اما از درگیری طولانی مدت میان ترکیه و کردها که موجب نزدیکی بیشتر مسکو و آنکارا می شود، استقبال می کند. نکته قابل ارزش برای منافع روسیه این است که می تواند کردهای سوری را مجبور به پذیرش راه حل های سیاسی برای صلح در سوریه کند. از سوی دیگر حلب که تنها راه ارتباطی کردهای عفرین با دنیای بیرون، به هنگام حضور نظامی آنکاراست در کنترل اسد بوده و روسیه می تواند توسط نیروهای اسد سیاستهای خود را بر کردها تحمیل کند. همچنین مسکو می تواند با کاهش اثرگذاری کردها بر روند صلح سوریه، سوریه را به سمت و سوی منافع استراتژیک خود پیش ببرد. نکته آنکه موقعیت ژئوپلیتیک سوریه به عنوان عامل جداکننده پیوستگی ناتو اهمیت حیاتی در سیاست خارجی روسیه دارد.
ایالات متحده امریکا: امریکا با حمایت از یگان های مدافع خلق کرد متحد منطقه ای خود ترکیه را وارد چالشی جدی می کند. روابط میان واشنگتن و آنکارا در سال های اخیر تحت تاثیر بحران سوریه بوده و ترکیه بی توجهی و بی عدالتی ایالات متحده در مورد تغییر حکومت سوریه را همواره مدنظر قرار داده و با تمایل به سوی مسکو اعتراض خود را به واشنگتن اعلام داشته است. امریکا گسترش عملیات تهاجمی آنکارا به سمت "منبج" منطقه حضور نیروهای نظامی امریکایی را برنمی تابد تا بتواند با کنترل سوریه متحد استراتژیکش ایران را که در استرتژی جدید امریکا در تقابل با منافع واشنگتن است، کنترل کند. مهمتر از همه آنکه برای ایالات متحده امریکا منع گسترش نفوذ اسد بر مناطق نفت خیز سوریه نه تنها موجب کاهش قدرت حکومت اسد شده، بلکه از این طریق می تواند تنگناهایی را در مسیر منافع همپیمان اصلی دمشق یعنی روسیه ایجاد کند. همچنین کنترل بر سوریه جهت حفظ اسراییل را که از اولویت های اصلی واشنگتن در منطقه است، کاملا ضروری می داند.
ایران حمله نظامی ترکیه به عفرین را به مثابه گسترش مواضع آنکارا در خاک سوریه و در دست گرفتن سرنوشت این کشور پنداشته و علیرغم خواسته استراتژیکش برای مقابله با نفوذ امریکا در سوریه توسط حمایت از یگانهای کرد مدافع خلق، تنشهای ایجاد شده را از موانع سد کننده در راه صلح سوریه می داند. جدایی طلبی و استقلال کردها در هر یک از کشورهای منطقه خاورمیانه همواره مغایر منافع ملی ایران بوده و کردهای عفرین پتانسیل تقویت این تهدید ژئوپلیتیکی را دارا هستند.
کردها در عفرین از مبارزات یگان های مدافع خلق کرد در مقابله با عملیات نظامی سنگین ترکیه و از حمایت ایالات متحده امریکا جهت حفظ سرزمین و موجودیتشان بهره گرفته و در صورت موفقیت می توانند اعتبار و محبوبیت خود را در میان کردهای منطقه افزایش دهند. درگیری ها در عفرین می تواند جنبه وسیعتری به درخواستهای کردها در سوریه داده و گسترش آن در ورای مرزها حتی خواسته تغییرات مرزی را بدنبال داشته باشد. اثرات این پیروزی بر تمدید خواسته کردها در کردستان عراق مبنی بر استقلال و جدایی از حکومت مرکزی عراق نیز قابل چشم پوشی نیست.
در مجموع بحران در عفرین یادآوری می کند که هنوز بازیگران سیاسی می توانند فضاهای جدید و بهانه های جدیدتر برای هماوردی پیدا کنند و در حالیکه آینده ژئوپلیتیکی سرزمین عفرین و ملت کرد متاثر از نیروهای نامرئی حاصل از منافع بازیگران سیاسی کماکان در هاله ای از ابهام قرار گرفته، می توان باور داشت که نقش تاثیرگذارشان بر استراتژی قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقه ای موجب خلق جغرافیای سیاسی جدید در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
نظر شما :