سایکس – پیکو باید بماند
جدایی خونین کردستان عراق
نویسنده: صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: سایکس- پیکو، خوب یا بد، باید بماند. مرز ها در خاورمیانه نباید تغییر کند. در خاورمیانه این جغرافیای خاص با تاریخ و فرهنگ متنوع و پیچیده، نباید تجربه تلخ بوسنی تکرار گردد. خاورمیانه اروپا و عراق، چکسلواکی نیست. حتی بوسنی نیست. جدایی ها در خاورمیانه خونین تر و دایره تاثیرات آن عمیق تر از هر نقطه جهان خواهد بود. با وجود آنکه دیکتاتوری های صدام و یا قذافی تاریخ دیروز خاورمیانه شده اند، اما امروز در این جفرافیا، دموکراسی همچنان یک رویاست.
کردهای خارج از جغرافیای ایران، ادعا دارند وضعیت آنان حاصل تقسیم ناعادلانه ناشی از سایکس – پیکوست، در حالی که اگر نگاه قومیتی یا مذهبی ملاک ظهور کشور ها و تبلور عدالت باشد، خاورمیانه و بسیاری از نقاط جهان باید راه کرد ها را بپیمایند. باید راه دیگری یافت. با تفکر ناسیونالیستی برخاسته از تفکرات و شرایط خاص قرن گذشته، نمی توان در قرن جدید به راه روشن دست یافت. جدایی ها تنها راه حل نیست، باید به راه های دیگری نیز اندیشید. اگر حاکمیت در بغداد دچار فساد است، ابعاد فساد در اقلیم گسترده تر می باشد. در نگاه حداقلی چرخش قدرت در اربیل دچار انسداد ناشی از قدرت و فساد خاندانی است، اما روند چرخه قدرت در بغداد، بیش از اربیل برای اصلاح امور امیدبخش است. جدایی تنها راه دستیابی به آزادی و عدالت ناشی از آن نیست. توسعه سیاسی تنها با جدایی تامین نمی شود بلکه رعایت حقوق و منافع حاصله از همزیستی مسالمت آمیز نیز می تواند آن را تامین نماید. از نظر بسیاری از صاحبنظران از منظر توسعه سیاسی، حتی جدایی پاکستان مسلمان از هند، مورد تائید نیست.
اربیل ۲۵ سپتامبر را تاریخ همه پرسی استقلال اعلام داشته و علیرغم مخالفت های واشنگتن، بغداد، آنکارا و تهران همچنان بر آن پا فشاری می نماید. البته ابعاد و جنس مخالفت های اعلامی از سوی کشورهای مختلف، خود محل تعمق بوده و نیاز به ارزیابی مستقل دارد. اگر انتخابات به تعویق نیافتد، به نظر می رسد با توجه به آرمان دولت کردی همه پرسی با استقبال و رای مثبت اکثریت کردهای عراقی مواجه گردد. اما گام برداشتن برای اجرایی نمودن نتیجه این همه پرسی در جغرافیایی که بر سر حاکمیت بسیاری از نقاط آن اختلاف نظر جدی وجود دارد، می تواند به معنای آغاز جنگی خونین باشد. راه های خطا، نباید طی شود. بسیاری از مردم لیبی و... در حسرت آرامش و امنیت دوران قذافی و... هستند. این تجربه ای است که می تواند در شمال عراق تکرار گردد. حق تعیین سرنوشت یک اصل است اما حقوق بین الملل هنوز نتوانسته است تضاد این حق را با حق حاکمیت ملی حل نماید و معمولا در نقطه نهایی نیتجه چالش نهایی این دو مفهوم حقوقی را، قدرت تعیین می نماید.
یک عراق یا چند عراق، پاسخ آن در بخش مهمی به عملکرد اربیل و واکنش های آینده بغداد نسبت به آن بستگی خواهد داشت. صدر مخالف تجزیه عراق، وقتی با حکیم متحد دیروز کرد ها، متمایل به ریاض می گردند، جدایی احتمالی کرد ها از عراق می تواند خونین تر از انتظار باشد. داعش موصل را تسخیر و تا دروازه های اربیل پیش رفت. نظری به تحولات و حساسیت های داخلی و خارجی عراق نشان می دهد، راه ورود بغداد به اربیل در بحران های احتمالی در حال هموار شدن است. پاکستان جدا شده از هند در شاخص های توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی با کشور مادر، فاصله زیاد دارد و نباید این تجربه در عراق تکرار گردد. همه پرسی که آبستن چالش و جنگ است نمی تواند دموکراسی، آزادی، عدالت و توسعه سیاسی به همراه بیاورد. همه پرسی در تعطیلی پارلمان که مهم ترین مرجع سیاسی است، مبنای حقوقی ندارد. نوستالژی داشتن وطن، با برگزاری همه پرسی، نباید ابزار دایمی کردن قدرت در خاندان بارزانی گردد. برگزاری همه پرسی توسط اربیل، ورود به ریسکی است که می تواند بهای سنگینی به کرد ها، مردم عراق و دومینوی ناشی از آن، به مردم منطقه تحمیل نماید. امروز صدامی در بغداد نیست، اما بارزانی در اربیل بر تخت قدرت تکیه داده است. اگر بخش های مهمی از دموکراسی از بغداد دور است، کورسویی از آن در اربیل مشاهده نمی گردد. مشکلات عراق راه حل های غیر از جدایی نیز دارد. اروپا و کانتون هایش، جهان و تجربه سیستم های متنوع فدرالی، همگی شاهد زنده ای از ساختا های موفق در ارایه راه حل ها می باشند. در حالی که در اروپا جریان غالب، حرکت به سوی اتحاد است، خاورمیانه نباید بسوی تجزیه حرکت نماید. تدبیر رهبران عراقی و تعامل مثبت رهبران خاورمیانه در سیاست ایجابی اگر با همراهی جدی واشگتن مواجهه گردد، می تواند عامل جلوگیری و یا حداقل تاخیر در رفتن کرد ها به سوی استقلال باشد. باید سیاست ها برای تقویت و باقی ماندن یک عراق در خاورمیانه متمرکز گردد. یک عراق به معنای یک ترکیه، یک سوریه و یک ایران می باشد. آمریکا نقش اساسی در تجزیه یا عدم تجزیه در خاورمیانه داشته و خواهد داشت.
نکته، واشنگتن بعنوان اصلیترین عامل تبدیل عراق، لیبی و سودان به شرایط امروز، اگر درس کافی از اشتباهات گرفته و بازی با مهره های بزرگ را راهبرد اساسی خویش نماید می توان به ماندن خاورمیانه ناشی از تقسیم سایکس – پیکو امیدوار ماند. در غیر این صورت، باید در انتظار سایکس- پیکوی جدید با ابعاد وسیع و خونین بود. در خاورمیانه ترجیح نظم صدساله حاصله از سایکس – پیکو بر بی نظمی های خونین و پرابهام نه یک انتخاب سیاسی بلکه یک ضرورت متکی بر عقلانیت است. بنظر می رسد نظام بین الملل و کشورهای خاورمیانه باید در حراست از این مهم همفکر و یک دل شوند. این انتخاب برای همه جهانیان یک مجبوریت و انتخاب اصلح است.
نظر شما :