دولت آمریکا در حال حقه بازی علیه توافق هسته ای
وسواس بیمارگونه ترامپ برجام را تهدید می کند
دیپلماسی ایرانی: بزرگترین تهدید کنونی علیه برنامه جامع اقدام مشترک، توافقی که برنامه هسته ای ایران را محدود می کند، وسواس بیمارگونه دونالد ترامپ است که قصد نابودی آن را دارد. این وسواس برآمده ازانگیزه تهاجمی او برای از بین بردن هر آن چیزی است که باراک اوباما انجام داده است و همپچنین پایبندی به مطالبات انتخاباتی که بر اساس همین تضادگرایی مطرح شده است. قدرت این انگیزه تهاجمی نباید دست کم گرفته شود، مهم نیست که چقدر با حقیقت، منطق و منافع ملی ایالات متحده تصادم دارد.
ترامپ وسواس های موازی دیگری نیز نشان داده است، مثلا در بیرون آمدن از توافق اقلیمی پاریس در مقابل اجماع عظیم دانشمندان و سیاستمداران جهان، و ژست اخیرش در خصوص بیمه درمانی، که از قرار معلوم به دنبال ضربه زدن به سلامت مردم آمریکا است تا شعارهای اش در خصوص "اوباماکر" را به واقعیت بدل کند.
شاید بالاترین امید برای این که تلاش ترامپ برای محقق کردن وسواس اش در خصوص برجام کند شود، شیوه کاملا آماتوری اوست که وی در این خصوص برگزیده است. مواضع وی، جان کلام دیگر گزارش ها را تایید می کند، این که ترامپ تصمیم خود را برای نابودی توافق گرفته است و هر حقیقتی که باید نادیده گرفته شود را نادیده می گیرد، هر حیله ای که باید را امتحان می کند تا به این نتیجه برسد.
این حقه بازی شامل این است که پایبندی ایران (به توافق) را تایید نکند حتی اگر بازرسان بین المللی بگویند ایران به توافق پایبند بوده است، یا این که درخواست بازدید از سایت های غیر نظامی در ایران را مطرح کند بدون این که دلیلی وجود داشته باشد که باور کنیم فعالیت های ممنوعه در آن جا صورت می گیرد.
بازی ای که در جریان است آشکارا طراحی شده تا به نتیجه ای از پیش تعیین شده برسد، که هر کسی، خارجی یا آمریکایی، که شمه ای از صداقت دارد، در مواجهه با آن شرایط دشواری خواهد داشت.
یک تکنیک دیگر این است که ایالات متحده چنان به تعهدات اش در برجام غیر پایبند باشد که ایرانی ها به قدر کافی خسته و ملول شوند که از برجام خارج شوند. ایران شکایتی رسمی در خصوص جدیدترین تحریم های ایالات متحده تنظیم کرده است، کاخ سفید احتمالا به این امید بسته است که این مسیر به سمت نابودی برجام پیش رود.
رویکرد ترامپ برآمده از مخالفت های عمیق تر با برجام است که به بیش از دو سال پیش باز می گردد، زمانی که هنوز در خصوص توافق مذاکرات برگزار می شد. در مورد ترامپ، حجم کمی از مخالفت های او به سلاح اتمی یا بندها و اهداف برجام باز می گردد. در مورد او، برخی از دلایل مخالفت اش، که در میان بسیاری از جمهوری خواهان در کنگره نیز صادق است، به ژست مخالفت با هر آن چیزی است که اوباما انجام داده بر می گردد. بخش زیادی از دلایل مخالفت او برآمده از این آرزو است که ایران در یک وضعیت دائما منزوی قرار بگیرد و به عنوان دشمن ترسناکی معرفی شود که مسئول تمام مصائب خاورمیانه است. این رویکرد، رژیم های مشخصی در خاورمیانه (به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی) که رقبای ایران هستند، به گونه ای به تصویر می کشد که از قدرت های خارجی می خواهند طرف آنها را بگیرد و تحقیقات بین المللی از نقش آنها در بی ثبات سازی منطقه منحرف شود.
مخالفت با برجام به جنبشی بزرگ و متمول بدل شده که در آستانه کشتن برجام در عنفوان جوانی است. اظهارات گمراه کننده و کذب از سوی این افراد، فرصت مناسبی برای تنفس و یافتن فضای فعالیت ایجاد می کند. زمانی که برجام به اجرا در آمد مخالفت های تهاجمی علیه برجام از نفس افتاد و دیگر تیتر صفحات اول روزنامه ها نبود، اما با انتخاب ترامپ، و شعار کاررزار انتخاباتی او از جمله لغو توافق، جان تازه ای به اپوزسیون برجام داده شد. خیلی از همان حرف های قدیم، بدون توجه به موفقیت برجام و حفظ محدودیت ها علیه برنامه هسته ای ایران تکرار می شود.
از همان آغاز مذاکرات برای تمام طرف ها روشن بود که هیچ توافقی، و هیچ محدودیتی علیه گسترش برنامه هسته ای ایران ممکن نخواهد بود مگر آنکه توافق صرفا روی مساله هسته ای و تحریم های مربوط به برنامه هسته ای تمرکز کند. اگر ایالات متحده یا دیگر دولت های غربی مسائلی که ایران انجام می دهد و دوست نداشتند را وارد مذاکره می کردند آن وقت ایران هم کارهایی که ایالات متحده انجام می دهد و مطابق میل ایران نیست را وارد مذاکرات می کرد. و بعد بر سر هیچ چیز توافق نمی شد، از جمله محدود شدن برنامه هسته ای ایران.
منبع : نشنال اینترست/ ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :