به دلیل سیاست های سراسر اشتباه
جناب بن سلمان، احتمال جنگ در عربستان بیش از ایران است
نویسنده: وفیق السامرائی، رئیس اسبق سازمان امنیت خارجی در ارتش عراق
دیپلماسی ایرانی: به حکم مسئولیت طولانی و وضعیت خاصی که داشتم، در زمانی که جزء مخالفان حکومت سابق محسوب می شدم، توانستم با مسئولان بیشتر سازمان های امنیتی خاورمیانه دیدار داشته باشم، چه در میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چه ایران. حتی با ژنرال قاسم سلیمانی در زمانی که جزء مخالفان بودم قبل از سقوط حکومت بعثی دیدار داشتم و در نهاری ویژه با او ملاقات کردم، البته این ارتباط ادامه نیافت و به همان یک دیدار محدود باقی ماند.
وظیفه من در سازمان امنیت حکومت سابق، بخش فعالیت های خارجی بود، بر خلاف مواضع جعلی ای که علیه من می گویند یا گذشته کثیفی که برخی در تاریخ با همکاری های بدشان داشتند و وجهه فاسدی نزد دستگاه قضایی از خود به جا گذاشتند، همان سیاستمداران معلوم الحال و وزرای دزدی که سابقه منحطی دارند و قبول کردند که خواهران و همسرانشان در جهاد نکاح داعشی ها در موصل درآیند و در توطئه شبه جزیره عربستان علیه عراق مشارکت کردند، کسانی که باید بر آن ساعتی که مادرشان آنها را به دنیا آورد نفرین فرستاد، من مواضع این افراد را در پیش نگرفتم.
قبل از سقوط شاه ایران، برای ماموریت های بسیاری به ایران سفر کردم، بر خلاف تمامی برآوردهای دیگر دستگاه های امنیتی عراق، به این اعتقاد راسخ رسیدم که انقلاب مردمی او را سرنگون خواهد کرد. بعد از سقوط شاه نیروهای مسلح ایران از هم پاشیدند و وضعیت امنیتی این کشور دچار چنددستگی شد و تحرکات شورشی نژادی به وقوع پیوست، با وجود مواضع جامعه جهانی که همگی علیه انقلاب اسلامی بودند، به استثنای به نوعی روسیه، بساط این شورش ها جمع شد و همگی سرجایشان نشستند.
در جریان جنگ هشت ساله که در جریان جزئیات ریز آن بودم، ایرانی ها به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حملات ویرانگر گسترده ای را علیه ارتش عراق انجام دادند، و اگر حمایت های بی سابقه بین المللی و کشورهای عربی حوزه خلیج ]فارس[ نبود، چه بسا عراق در سال 1982 سقوط می کرد.
ایران توانایی های خود را بعد از جنگ بازسازی کرد و الآن توانسته بودجه تسلیحاتی خود را چندبرابر کند، و اکنون خود و نیروهای وابسته به آن نفوذ امنیتی بی سابقه ای در منطقه دارند. تسلط ایران بر عراق سبب شد تا برتری امریکا به شکل غیرمنتظره ای تضعیف شود.
چند روز پیش محمد بن سلمان، وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان رویکرد استراتژیک خود را علنی کرد و از جنگی باز علیه ایران صحبت کرد، و اعلام آمادگی کرد که می تواند جنگ را به داخل ایران منتقل کند، اشاره او به تقویت شورش های نژادی در مرحله اول بود. تلویحی خطرناک که امنیت و صلح بین المللی را تهدید می کند.
هر کس که اظهارات این مقام عربستانی را پیگیری کند، درمی یابد که تصور او جنگ در کنار دروازه های تهران است. اما مساله این است که احتمال وقوع جنگ در کنار دروازه های ریاض به دلیل ضعف وحدت اجتماعی، فقر فراگیر، عدم آمادگی مردم عربستان برای تحمل تبعات جنگ و وجود وزنه بسیار سنگین شیعی در منطقه شرقی عربستان به مراتب بیشتر است. از سوی دیگر تگنایی که عربستان در یمن گرفتار آن شده و همچنین عدم رضایت کشورهای عربی حوزه خلیج ]فارس[ به غیر از بحرین از سیاست های عربستان و همچنین نگرانی قطر از این که مبادا عربستان آن را ببلعد و پافشاری امارات بر حفظ استقلال و رهبری خود سبب می شود تا فروپاشی عربستان بیشتر در افق نمایان باشد.
به نظر می رسد دروازه های ریاض در حال خودخوری هستند، نشانه ها و فلسفه درگیری ها مرا بر آن می دارد که این گونه برداشت کنم جهت جنگ به سمت دیوارهای ریاض است، به ویژه که بسیاری از عراقی ها بر این باورند که عربستان آنها را هدف گرفته است. اما درباره سرنوشت بغداد، حرف بسیار است. جوانان غرورآفرین و باهوش در تمامی جبهه ها با شما می مانیم، مراقب باشید، از اقدامات متهورانه خارج می شویم از جنگ های بی سابقه درس می گیریم، و از لحاظ داخلی هم حقتان را برای زندگی باکرامت از چشم های مفسدین خواهید گرفت.
منبع: اسکای پرس / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :