رسیدن به نقطه بیبازگشت
چرا مدل توافق با ایران در مورد کره شمالی جواب نمیدهد؟
نویسنده: علی واین
دیپلماسی ایرانی: به گزارش فارن پالیسی، دولت اوباما درحال بررسی تحریم شرکت ها و بانک های چینی است که با کره شمالی تجارت می کنند. با توجه به این که چین محور اقتصاد کره شمالی است و حدود 90 درصد تجارت این کشور با چین انجام می شود، منطق انتخاب این شیوه، قابل درک است. برخی از ناظران بر این باورند که شیوه «تحریم های ثانویه» نقش مهمی در کشاندن پای ایران به میز مذاکره در سال های اخیر بازی کرد و در نهایت رسیدن به نقطه عطفی به نام توافق هسته ای که در جولای سال گذشته اتفاق افتاد، ممکن شد. چنین ارزیابی ای بر اساس قیاس بین ایران و کره شمالی، با سه اشکال عمده مواجه است:
اول، ایران به شکل قابل توجهی بیشتر با اقتصاد جهان یکپارچه شده است در نتیجه تحریم ها تاثیر بیشتری بر این کشور می گذارد. آمریکا تحریم هایش را علیه ایران به صورت یک جانبه، چندجانبه و تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل دنبال کرد. کارشناسان امور کره شمالی جان پارک و جیمز والش در گزارش اخیر خود توضیح می دهند که به دلیل «ماهیت جهانی فروش نفت و پیوندهای نزدیک ایران با نظام مالی جهانی، تهران در برابر تحریم های هدفمند آسیب پذیر بود». از سوی دیگر اما کره شمالی «تنها حساب های شناورش را در داخل چین دارد که به طور گسترده ای آنها را در برابر تحریم های بین المللی مصون نگه می دارد. سوئیفت و سایر مکانیزم های بانکی در مورد کره شمالی جواب نخواهد داد.» به صورت ناخواسته و برخلاف تمایل غرب، فقر و انزوای بیشتر رژیم کره شمالی، اهرم های دیپلماتیک برای تقویت سلاح های هسته ای را فعال تر می کند.
دوم، برخلاف ایران که با داشتن چهارمین ذخایر نفت خام و دومین دخایر گاز طبیعی، نقش مهمی در اقتصاد جهان ایفا می کند، کره شمالی بدون داشتن استراتژی برنامه هسته ای، احساس بی تناسبی در نقشه جهان دارد. به این ترتیب، دشوار است که تصور کنید با فراهم کردن مجموعه ای از شرایط می توان چنین رژیمی را از دنبال کردن برنامه های سلاح هسته ای منصرف کرد. آن هم رژیمی که بر اساس ایدئولوژی خود سلاح هسته ای را تنها راه دفاع در برابر اقدامات نظامی ایالات متحده می داند. در ماه می 2003 دولت کره شمالی ادعا کرد که «درس خونین از جنگ عراق این است که تنها زمانی که یک کشور دارای نیروی بازدارنده فیزیکی و نظامی گسترده باشد قادر است تا با سلاح های خود هر گونه حمله ای را شکست دهد. به این شکل حتی از جنگ جلوگیری می شود و می توان از استقلال و امنیت ملی خود دفاع کرد.» در مارس 2011 یک مقام رسمی وزارت امور خارجه کره شمالی به این نتیجه می رسد که «لیبی سلاح های هسته ای خود را کنار گذاشت. خلع سلاح طرحی و تاکتیکی بود که برای حمله به این کشور استفاده شد. تاکتیکی که با کلماتی مانند «تضمین امنیتی» و «بهتر کردن روابط» به این کشور پیشنهاد شد.» اخیرا و پس از تصمیم کره جنوبی برای استقرار سامانه دفاع ضدموشک های بالستیک تاد، که ساخت آمریکا است، یک مقام کره شمالی در گفت و گو با رسانه های چینی می گوید: «کره شمالی اقدام نظامی فوری ای انجام نخواهد داد و تاد قادر نخواهد بود از سئول در برابر حملات و تخریب های موشک های کره شمالی دفاع کند.»
در نهایت، در حالی که ایالات متحده به طور مدام بر سود قابل توجهی که برگزیدن راه دیپلماسی در قبال ایران متوجه دو طرف شد تاکید دارد، باید اعتراف کرد که این راه تا حد زیادی در مورد کره شمالی تولید ناامیدی کرده است. در یک ربع قرن اخیر اصلی پنج مرحله ای در تعامل ایالات متحده و کره شمالی به صورت مشخص وجود داشته است: برداشتن یک قدم که ایالات متحده آن را تحریک آمیز می داند؛ تصویب تحریم های یک جانبه از سوی آمریکا و تماس برای تصویب قطعنامه ای تنبیهی برای تحمیل فشار بیشتر در شورای امنیت سازمان ملل؛ آمدن دو طرف پای میز مذاکره و پیشرفت اندک؛ فوران بحران و دوباره تکرار این الگو. در طول این چرخه ها عملا کره شمالی تبدیل به دولتی شد که سلاح هسته ای دارد.
خبر خوب این است که برنامه هسته ای کره شمالی هنوز به آن آستانه ای نرسیده که ایالات متحده تصمیم بگیرد، منافع استراتژیک خالص تغییر رژیم در کره شمالی بزرگتر یا مساوی با ادامه همین رژیم با مهار آن است. خبر بد این است که تحت رهبری فعلی، کره شمالی به این مرز نزدیک خواهد شد. کیم جونگ اون سه آزمایش هسته ای را کلید زده است، فعالیت های آنها در سایت تست پونگیی ـ ری افزایش پیدا کرده که سیگنالی از حرکت رو به جلو است. رهبر کره شمالی همچنین بر 49 آزمایش موشکی نظارت کرده که 21 آزمایش آن در سال جاری انجام شده است. با توجه به نظر زیگفرید هکر، متخصص منع گسترش سلاح ، کره شمالی می تواند 20 بمب با مواد شکاف پذیر تا پایان سال تولید کند. ضمن این که می تواند با تولید هفت سلاح اضافه در سال گامی رو به جلو بر دارد. در نهایت کره شمالی در حال پیشرفت مداوم برای مینیاتوری کردن کلاهک های موشک های خود است که می تواند این کشور را به سمت تولید موشک های بالستیک قاره پیما هدایت کند.
عمدتا به دلیل این توسعه های نام برده اخیر، بحث در واشنگتن و سئول برای سرعت دادن به راه حلی در سال جاری قوت گرفته است. در گزارشی که ماه گذشته توسط شورای مستقل روابط خارجی ارائه شد این نتیجه به دست آمد: «گسترش برنامه های هسته ای و موشکی کره شمالی به گسترش خطر و تهدید قلمرو متحدان آمریکا در منطقه، پرسنل آمریکایی مستقر در آن نقاط و در نهایت تهدید ایالات متحده منجر شده است.» اخیرا وزارت امور خارجه کره جنوبی اعلام کرد که در مذاکرات با پنتاگون «به طرح یک حمله پیش گیرانه علیه کره شمالی در صورت حمله قریب الوقوع هسته ای توسط همسایه شمالی رسیده است.»
در حالی که کره شمالی و ایالات متحده هر دو نزدیک تر شدن به نقطه بدون بازگشت را درک کرده اند اما هیچ یک از طرفین نمی توانند پیش بینی کنند که این مساله چه زمانی به وقوع می پپوندد یا حتی بالعکس مسائل کی به کلی آرام خواهد شد. به عنوان مثال، ادامه آزمایش های اتمی کره شمالی یک تمرین است که خطر را به شکل فزاینده ای افزایش می دهد. مکس فیشر، ناظر و روزنامه نگار سیاست خارجی معتقد است که رژیم کره شمالی در شرایط فعلی با دو انتخاب روبه رو است: «حفظ یک حکومت ضعیف و ایزوله شده، به عنوان نیرویی که سرانجام تسلیم تاریخ خواهد شد» و یا بدتر از آن «دفاع، حمله و فروپاشی». به نظر می رسد که احتمال دوم هر لحظه قوت می گیرد، اتفاقی که مفاهیم حفظ ثبات آسیا و اقیانوسیه، بلکه حفظ نظم جهان را تغییر خواهد داد.
منبع: نشنال اینترست/ مترجم: روزبه آرش
انتشار اولیه: دوشنبه 3 آبان 1395 / انتشار مجدد: یکشنبه 16 آبان 1395
نظر شما :